Search

English

سهیل عربی؛ زندانی احکام قرون وسطایی

داستانی که می‌خوانید، داستانی واقعی است. داستانی واقعی که صد البته نه تاریخی که برای مثال تعلق به چند قرن پیش اروپای گرفتار ِ قرون وسطی داشته باشد. داستانی است که همین حوالی خودمان و در عصر جمهوری اسلامی رخ داده است. داستان البته شباهت‌های بسیاری به دادگاه‌های تفتیش عقاید قرون وسطایی دارد. قصه‌ پر‌غصه‌ ما، داستان جوانی است به نام سهیل عربی. سهیل عربی متولد سی‌ام مردادماه ۱۳۶۴ است و فارغ‌التحصیل رشته‌ عکاسی از دانشگاه هنر و معماری و متاهل که دختری دارد به نام روژان.

نسترن نعیمی(همسر سهیل)- سهیل عربی - دخترشان روژان

نسترن نعیمی (همسر سهیل)، سهیل عربی، دخترشان روژان

سهیل عربی به همراه همسرش در آتلیه‌ عکاسی‌شان مشغول کار بودند که توسط نیروهای اطلاعات سپاه «ثارالله» در ۱۶ آذرماه سال ۱۳۹۲ دستگیر و به بند دو الف منتقل می‌شود. دو ماه در سلول انفرادی مورد بازجویی و شکنجه قرار می‌گیرد و سرانجام در شعبه ۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه تفهیم اتهام می‌شود. اتهامات او فعالیت تبلیغی علیه نظام بود که با استناد به عکس‌هایی که سهیل عربی از راهپیمایی‌های مسالمت‌آمیز سال ۱۳۸۸ و سرکوب مردم صورت گرفته است. توهین به مقامات نظام از دیگر اتهامات سهیل عربی است. توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، خمینی از طریق انتشار کاریکاتور هم از اتهامات این جوان است و در نهایت توهین به مقدسات مذهبی از دیگر اتهاملات او است. اولین دادگاه سهیل عربی در سال ۱۳۹۳ در شعبه‌ ۷۱ کیفری استان به ریاست قاضی سیامک مدیرخراسانی تشکیل می‌شود و بنا بر کیفرخواست نماینده‌ دادستان و حکم قاضی، سهیل عربی به اتهام «سب‌النبی» به حکم اعدام محکوم می‌شود.

 سهیل عربی و دخترش روژان

سهیل عربی و دخترش روژان

در ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی آمده است: «هر کس به مقدسات اسلام و یا هر یک از انبیای عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره(س) اهانت نماید اگر مشمول حکم ساب‌النبی باشد اعدام می‌شود و در غیر این‌صورت به حبس یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.»

سهیل عربی به اعدام محکوم می‌شود. اعتراض وکلا و خانواده‌ سهیل عربی که معتقد هستند این حکم وجاهت قانونی ندارد و نقد مذهب را نمی‌توان مصداق ساب‌النبی دانست موجب می‌شود که تجدید نظر صورت بگیرد. قاضی تجدید نظر، علی رازینی است. رازینی نه تنها حکم را تایید می‌کند بلکه یک حکم اعدام دیگر نیز به جرم فعالیت گسترده در جهت تحریک مردم علیه نظام و دعوت به راهپیمایی و بی‌دین کردن ده‌ها هزار جوان ایرانی به حکم افزوده می‌شود.

وکلای سهیل عربی اما از پا نمی‌نشینند و مجددا درخواست اعاده دادرسی می‌کنند که پس از ۹ ماه تلاش و رسانه‌ای‌شدن پرونده سهیل عربی و فشار نهادهای حقوق بشری، حکم اعدام نقض می‌شود. سرانجام پس از دو سال زندانی‌کشیدن سهیل عربی زیر حکم اعدام و فشار بر خانواده دادگاه کیفری یک استان تهران، شعبه ده حکم اعدام را نقض می‌کند. قاضی پرونده اما زیر فشار سپاه پاسداران برائت سهیل عربی را نمی‌پذیرد و حکم اعدام را به بیست‌ودو سال و شش ماه حبس محکوم می‌کند در صورتی که طبق قانون ۵۱۳ مجازات اسلامی اشد مجازات برای این جرم پنج سال است.

سهیل عربی در نهایت بر اساس قانون تجمیع احکام به هفت سال و شش ماه حبس و صد ضربه شلاق و دو سال ممنوع‌الخروجی و همین‌طور دو سال فعالیت تحقیقی دینی اجباری در دفتر مصباح یزدی محکوم می‌شود.

سهیل عربی مجبور است پس از پایان حکم و برای اثبات پشیمانی خود از باورهایش نسبت به مذهب ۱۳ جلد کتاب در حوزه‌ دین‌شناسی را بخواند و پس از آن از هر کتاب ۵ تا ۱۰ صفحه خلاصه تهیه کند تا پاسخ شبهات خود را از موسسه‌ «راه حق» و پژوهشکده «امام خمینی» دریافت کند و پرسش‌ها و پاسخ‌ها را به‌‌صورت مکتوب به دادگاه ارائه کند.

قاضی خراسانی

قاضی سیامک مدیرخراسانی که حکم اعدام سهیل را صادر کرد

سهیل عربی از سال ۱۳۹۲ بدون حتی یک روز مرخصی در زندان است. او در مدت زندان خود به بیماری‌های مختلفی دچار شده است اما مسئولان زندان اجازه‌ درمان او را خارج از زندان نمی‌دهند.

امیر سالار داودی، وکیل سهیل عربی،‌ در بهمن ۱۳۹۵ اعلام کرد که وضعیت جسمی سهیل مناسب نیست و با اعلام وخامت حال موکل خود از مسئولان جمهوری اسلامی خواست که او را برای مداوا به بیرون از زندان منتقل کنند. در چهار ماه پیش از آن، سهیل عربی چندین بار در زندان دچار تشنج شده بود.

روژان دختر سهیل عربی، بی‌تاب پدر بود. او در ویدئویی می‌گفت که از تولد چهار سالگی‌ام پدرم هیچ کدام از جشن تولدهای من را نیامده است.

مردادماه ۱۳۹۶ سهیل در اعتراض به آزار و اذیت خانواده‌اش دست به اعتصاب غذا زد که پس از حدود دو ماه به اعتصابش پایان داد. همسر سهیل اگرچه پس از چند روز بازداشت، آزاد شد با فشار در محل کار مواجه بود و نهایتا از آن‌جا هم اخراج شد.

آبان‌ماه همین سال (۲۰۱۷) سازمان گزارشگران بدون مرز جایزه بخش «شهروند خبرنگار»‌ را به سهیل عربی اعطا کرد. در بهمن‌ماه همین سال سهیل با ضرب و شتم به زندان فشافویه (زندان تهران بزرگ) منتقل شد که شرایط بسیار بدی دارد.

سهیل عربی در بهمن‌ماه ۱۳۹۶ نیز در اعتراض به انتقال آتنا دائمی و گلرخ ایرایی به زندان قرچک ورامین دست به اعتصاب غذا زد که نهایتا با ضرب و شتم به زندان تهران بزرگ منتقل شد. او پس از حدود دو ماه به درخواست مادرش و مادران شماری از جان‌باختگان اعتراضات این سال‌ها، دست از اعتصاب غذایش کشید.

تیرماه ۱۳۹۷ سهیل عربی و همسر سابقش نسترن نعیمی، به ترتیب به ۶ سال حبس (به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به مقدسات) و ۱سال و نیم حبس (به اتهام توهین به مقدسات و معاونت در جرم) محکوم شدند؛ بابت پرونده‌ای که سال‌ها پیش علیه آن‌ها گشوده شده بود.

مهرماه ۱۳۹۷ سهیل عربی بابت پرونده جدیدی که علیه او باز شده بود، به اتهامات «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به سه سال حبس، سه سال تبعید و جزای نقدی محکوم شد.

سهیل در جریان یکی از اعتصاب غذاهایش با ضرب و شتم از زندان اوین به زندان فشافویه منتقل شد

در فروردین ۱۳۹۸، سهیل طی نامه‌ای از شرایط فاجعه‌بار تیپ یک زندان تهران بزرگ (فشافویه) گفت. پس از آن مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت و از ناحیه بیضه دچار آسیب‌دیدگی جدی شد اما از رسیدگی‌های پزشکی محروم ماند. نهایتا چند روز بعد به دلیل درد زیاد، او را برای درمان به بیمارستان فیروزآبادی تهران اعزام کردند. البته رسیدگی کامل به او نشد و مسئولان از درمان او ممانعت کردند.

این بی‌عدالتی‌ها سبب شد تا سهیل عربی در خرداد ۱۳۹۸، در اعتراض به «رفتارهای خشونت‌آمیز»، «گسترش استفاده از انواع مواد مخدر»، «شرایط نامناسب بندها»، «شکنجه از سوی ماموران»، «عدم رعایت اصل تفکیک جرائم» و «محرومیت از حق درمان» مجددا اعتصاب غذا کند.

آزار این زندانی سیاسی به همین‌جا ختم نشد و روز دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۸ هفت مامور مرد به همراه یک مامور زن به منزل فرنگیس مظلوم، مادر سهیل، هجوم می‌برند و او را، که نگران حال فرزندش بود، بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردند.

مادر سهیل پیش‌تر با انتشار ویدئویی اعلام کرده بود که فرزندش را چند بار از زندان رجائی‌شهر به قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران منتقل کردند و در آن‌جا ضمن بازجویی به خاطر نگارش یک نامه‌ درباره شرایط بد این زندان و تدریس در زندان، به شدت شکنجه کرده و بینی‌اش را شکسته‌اند و گفت که جان پسرش در خطر است.

او گفته بود که سهیل از سوی بازجوی سپاه به نام موسی موسوی مورد ضرب و جرح قرار گرفته و به جرم تدریس زبان فرانسه و انگلیسی [در زندان] مورد تمسخر واقع شده است: «بازجو به سهیل گفت با این کار مردم را به کفر تشویق می‌کنی. آیا سوادآموختن به زندانیان جرم است؟ آیا سزای این کار مشت‌زدن به بینی شکسته و با پوتین زدن به بیضه‌های سهیل است، به طوری که یکی از بیضه‌های سهیل له شده و نیاز فوری به عمل جراحی و بستری‌شدن در بیمارستان دارد. چرا باید مانع بستری‌شدن سهیل باشند. می‌خواهند سهیل را نیز از بین ببرند.»

انتشارات بیشتر ...