Search

English

حمله خاموش جمهوری اسلامی به آثار تمدنی ایران باستان

جمله معروفِ «تاریخ را فاتحان می‌نویسند» بیانگر این واقعیت نیز هست که حکومت‌های مستقر نسبت به حکومت‌های قبلی نظر مثبتی ندارند. اما با این حال اینکه حکومتی در سرزمینی برسرکار بیاید که به طور کلی با تاریخ آن سرزمین مقابله کند، کمتر دیده شده است. یکی از وجوه تاریخ هر کشوری آثار و ابنیه تاریخی آن است. ایران نیز با توجه به سابقه دراز و پرافتخار باستانی و تمدنی‌اش از این امر مستثنی نیست. اما مساله این است که از پس از انقلاب ۵۷ و روی کارآمدن جمهوری اسلامی ابنیه تاریخی ایران با کم توجهی و بی‌توجهی از سمت این حکومت رو به رو بوده‌اند. در یکی از آخرین نمونه‌ها عکاسی به نام «حسین خسروی» یک سری عکس از تخت جمشید منتشر کرد که در سایت‌های داخلی انعکاس زیادی پیدا کردند. این عکس‌ها نشان می‌دادند که گلسنگ‌ها بر دیواره‌های تخت جمشید در حال گسترش هستند. گلسنگ‌ها متشکل از قارچ و جلبک هستند. در نتیجه رشد این گیاه بر روی آثار تاریخی سنگ‌ها می‌شکنند و تبدیل به خاک می‌شوند. البته با توجه به رویکرد نسبتا منفی حکومت اسلامی ایران به آثار باستانی ایرانِ پیش از اسلام به طور اعم و تخت جمشید به طور اخص، این مساله دور از انتظار نبود. شاید برای اینکه سابقه این بی‌توجهی را بهتر درک کنیم بهتر است نگاهی مفصل‌تر به موضع مسئولان حکومت اسلامی ایران نسبت به آثار تاریخی مانند تخت جمشید، مقبره سنگی کوروش و کاخ پاسارگاد بیاندازیم.

تحقیر تخت جمشید

در‌‌ همان ماه‌های ابتدایی انقلاب مقابله با آثار تاریخی شروع شد. اواخر تابستان ۱۳۵۸، صادق خلخالی در سفری که به شیراز داشت علاوه بر صدور حکم اعدام برای ۱۴ زندانی که پیش‌تر محاکمه شده بودند، قصد تخریب تخت جمشید را نیز کرد که این تصمیم با فشار مردم مرودشت و برخی از روحانیون و افراد سیاسی عملی نشد. یکی از  اشخاصی که مانع تخریب تخت جمشید شد، «نصرت الله امینی» بود. وی که بعد از انقلاب به ایران بازگشت تنها یک ماه دوام آورد و دوباره به آمریکا برگشت. اما در طی یک ماهی که به استانداری فارس منصوب شده بود، تخت جمشید را از تخریب نجات داد. وی به نیروی انتظامی برای مقابله با ورود خلخالی و افرادش به تخت جمشید آماده باش داد، و در یک پیام رادیویی گفت: « که برای تخریب تخت جمشید باید از روی جنازه من رد شوند.»

دیدگاه عالی‌ترین مقامات حکومتی درباره تخت جمشید غالبا منفی بوده است. در ۲۹ فروردین ۱۳۷۰ آیت الله خامنه‌ای – رهبری جمهوری اسلامی – در مشهد با اشاره کنایه آمیز به تخت جمشید به این نکته اشاره کرد که در گذشته نویسندگاه مزدور را اجیر می‌کردند و به آن‌ها پول‌های گزافی داده می‌شد تا در مورد تخت جمشید، قالی ایرانی و دیگر محصولات ایرانی کتاب یا مقاله‌ای بنویسند. او بار دیگر در سال ۱۳۷۸ کسانی که به تخت جمشید علاقه دارند را «ندانم کار» خواند و گفت: «حالا یک نفر هم پیدا می‌شود که از سرِ اشتباه و ندانم‌کاری، به جای مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوی، تخت جمشید را زنده می‌کند!» یک بار هم آیت الله محمد یزدی گفت که برگزاری جشن نوروز در تخت جمشید در سال ۹۰ با دستور قاطع آیت الله خامنه‌ای منتفی شد.

در سال‌های اخیر اظهارنظر نسبت به آثار تاریخی دیگر وجه منفی چندانی ندارد و دیگر کسی به صورت مستقیم حرفی از تخریب آثار تاریخی نمی‌زند و حتی فی المثل «حسن روحانی» – رییس جمهور – تخت جمشید را ذخیره‌ای ماندگار برای افتخار کردن و فرصتی برای توسعه توریسم و رساندن پیام عظمت ایران به دنیا می‌داند. اما مساله این است که این حرف‌ها تنها در سطح حرف می‌مانند و تصمیماتی که گرفته می‌شود مستقیما به تخریب آثار و ابنیه تمدنی و تاریخی ایران منجر می‌شود. یکی از موارد تاسف بار این وضعیت مساله سد سیوند است.

آثار زیانبار سد سیوند

از دیگر اقداماتی که تاثیر منفی بر بناهای تاریخی داشته است، مساله سد سیوند است. بیش از چهل سال ساخت این سد به طول انجامید، مطالعات اولیه این طرح در سال ۱۳۴۹ آغاز شد ولی در سال ۱۳۷۱ عملیات ساختمانی آن آغاز شد و سال ۱۳۸۶ آبگیری شد. قبل از آبگیری سد، اختلافات و بحث‌های زیادی مطرح شد و مهم‌ترین آن‌ها مربوط به تاثیر این سد بر آب و هوای منطقه و آثار تاریخی‌اش نظیر آرامگاه کوروش و کاخ پاسارگاد بود. با بحث و گفتگوهای زیاد بالاخره آبگیری سد انجام شد. شاید یکی از دلایلی که باعث شد جناح مخالف نتواند مانع آبگیری سد شود این بود که در زمان ساخت سد باید مخالفت‌ها اعلام می‌شد نه زمانی که سد با صرف هزینه‌های کلان ساخته شده بود. هر چند با توجه به آثار مخرب این طرح در هر زمانی از پروژه جلوی آن می‌باید گرفته می‌شد.

البته ذکر این نکته ضروری‌ست که با توجه به زیان‌بار بودن آبگیری سد برای آثار تاریخی منطقه، آبگیری سد با این شرط انجام شد که اگر آبگیری منجر به تغییرات زیاد آب و هوا و تخریب آثار تاریخی شد، آبگیری سد متوقف خواهد شد. البته این اتفاق هرگز نیفتاد و حتی هیچ اقدامی برای مقابله با تخریب آثار تاریخی صورت نگرفت . امروزه نیز شاهد هستیم که بی‌تفاوتی نسبت به این مساله چه زیانی به یادگارهای تاریخ باستان ایران می‌زند. سد سیوند باعث افزایش درجه رطوبت هوا در آن منطقه شده است و این امر تاثیر زیادی بر بنای سنگی مقبره کوروش گذاشته است. سنگ بنا ترک خورده است و گلسنگ ایجاد شده است. پیش از احداث سد، رطوبت هوا بین ۱۲ تا ۱۵ درجه بوده است، اما بعد از احداث سد این درجه به ۳۰ رسیده است.

البته جالب است بدانیم که دیدگاه رسمی حکومت نسبت به کوروش – پادشاه باستانی و محبوب ایرانیان – چندان مثبت نیست. جدای از آیت الله خلخالی که کوروش را “جنایتکار” نامیده بود و او را «لواط کار» می‌دانست خود آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۶۵ – که در آن وقت رییس جمهور بود – به کوروش – پادشاه باستانی و محبوب ایرانیان – کنایه زد و او را در کنار «اسکندر» قرار داد و گفت:«می‌بینید حکما و دانشمندان و انبیا و اهل معرفت علی‌رغم ضعفهای ظاهری‌شان و نداشتن قدرت بر اسکندرها و کوروش‌ها و بقیه‌ی سلاطین و جهانگیران عالم  پیروز شدند.»

انتشارات بیشتر ...