Search

English

دزدی فرهنگی و حکومتی که روی آن مهر تایید می‌زند!

 ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ سه شخصیت ادبی جهانی فوت شدند: سروانتس، شکسپیر و اینکا گارسیلاسو دولاوگا . از این رو این روز که برابر با سوم اردیبهشت است روز جهانی کتاب و حق مولف نامیده شده است. این نامگذاری در سال ۱۹۹۵ از سوی یونسکو صورت گرفته است. روز جهانی کتاب شاید معنای روشنی داشته باشد اما «حق مولف» چه معنایی دارد؟ این حق در ایران چه جایگاهی دارد؟

قانون مالکیت فکری (کپی رایت) چیست؟

حقوق مالکیت فکری به زبان ساده به آن بخشی از آن به مالکیت هنری و ادبی اختصاص دارد که مطابق قانون برای صاحب اثر هنری و ادبی درنظر گرفته شده است. صاحبان آثار هنری و ادبی به محض اینکه ایده خود را در قالبی محسوس جای دادند، صاحب آن اثر شناخته می شوند و نیازی به ثبت ندارند. این حقوق شامل تکثیر، انتشار، عرضه، اجرا، پخش، حق تصمیم‌گیری در مورد انتشار یا عدم انتشار اثر و نیز حق انتساب اثر و حق احترام به اثر می شود. درباره کپی رایت و توضیحات بیشتر پیرامون آن و نیز حوزه و گستردگی آن در اینجا می توانید بیشتر بخوانید.

قانون کپی رایت در ایران

مهمترین و موثرترین قانونی که در ایران در حوزه حقوق مولفان وجود دارد قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان است که در سال ۱۳۴۸ تصوب شده است. از دیگر قوانین این حوزه می توان به این موارداشاره کرد:قانون ترجمه و تكثير كتب نشريات و آثار صوتى مصوب ۱۳۵۲، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‌افزارهای رایانه‌ای مصوب ۱۳۷۹ و قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز می نمایندکه در سال ۱۳۸۶تصویب شده است. اما نکته مهم این است که این ها قوانینی داخلی ست و ایران هیچگاه جز معاهدات و پیمان های بین اللمللی حق مولف نبوده است.

پیامدهای نبود و عدم رعایت قانون کپی رایت

یکی از مشکلاتعدم رعایت قانون کپی رایت جهانی، مشکلاتی ست که برای کتاب فروشی ها به وجود می آورد. «شهرام عطایی» مدیر مسول انتشارات آسیاکه اخیرا کتابفروشی این انتشارات را به علت مشکلات اقتصادی بسته است در این باره می گوید:«وقتی فردی بتواند به راحتی به نسخه‌ غیرمجاز الکترونیکی کتاب دسترسی داشته باشد و یا نسخه چاپی تقلبی آن را با قیمت بسیار پایین‌تری تهیه کند، طبیعتا فروش کتاب کاهش چشمگیری پیدا می‌کند».

«فرج سرکوهی» – روزنامه نگار و منتقد ادبی – نیز بر این باور است که یکی از دلایل نبود قانون کپی رایت در ایران، به مساله سانسور براساس معیارهای اسلامی باز می گردد. درواقع مترجمان ایرانی که تن به فاکتورهای نظارتی دستگاه های ممیزی در جمهوری اسلامی ایران می دهند، رمانی خارجی را در دست می گیرند و خودشان بخشی از متن را که می دانند در ممیزی به اشکال بر می خورد سانسور می کنند و سپس در دستگاه سانسور نیز احتمالا بخش های دیگری حذف می شوند تا کتاب به صورت سلاخی شده به دست مخاطب برسد. روندی که به گفته سرکوهی موجب «بی اعتمادی» مخاطبان و اقبال پایین به کتابخوانی می شود.

 فرج سرکوهی، سانسور حکومتی را یکی از عوامل نپیوستن ایران به قانون کپی رایت می داند

درواقع، یکی از موانعی که بر سر راه پیوستن ایران به پیمان جهانی کپی رایت وجود دارد، دخالت های حکومت در کار مولفان و ناشران و سانسور است. اقدامات وزارت ارشاد در سانسور کتاب‌های ترجمه شده، نقض قوانین بین‌المللی است و در صورت پیوستن ایران به پیمان کپی رایت حذف یا تغییر بخش‌هایی از اثار خارجی به سادگی ممکن نخواهد بود . از طرف دیگر رعایت قانون کپی رایت به نفع مصرف کنندگان نیز هست، انتشار ترجمه های متعدد و شتابزده از یک اثر که کیفیت پایینی دارد اجحاف در حق خواننده ایست که برای مثال کتابی که نوبل ادبی را برده است را با ترجمه ای بی کیفیت خریداری کرده است.

از آنجایی که ایران به قوانین بین المللی کپی رایت پایبند نیست، کتاب های که از خارج از ایران وارد می شوند و ترجمه می شوند، بدون اجازه و خرید امتیاز از صاحبان اثر است. عدم رعایت قانون کپی رایت مناسبات میان نویسندگان مترجمان ناشران را نیر تحت تاثیر خود قرار داده است. چنانکه «سیدعلی شجاعی» – نویسنده ای که بعضی کتاب هایش به آلمانی ترجمه شده استدر گفتگویی از نگاه بد و نامناسب دیگر کشورها به فضای فرهنگی ایران می گوید: «من خودم شنیدم که می‌گفتند شما تنها کشوری هستید که دزدی می‌کنید و دولت شما بر روی این دزدی مهر می‌زند و مجوز می‌دهداین سوال را می‌پرسم که خود ما در ایران جشنواره فجر را برگزار می‌کنیم. اگر به ما بگویند که فلان کشور دزد محصولات فرهنگی است آیا آن‌ها را در جشنواره شرکت می‌دهید؟ طبیعتا شرکت نمی دهیم. خب در حوزه ادبیات مکتوب هم همین نگاه نسبت به ما وجود دارد».

سیدعلی شجاعی از نگاه بد دیگر کشورها به ایران به علت نقض کپی رایت می گوید

برخی نیز هستند که مخالف پیوستن ایران به قانون جهانی کپی رایت هستند و پیوستن ایران به این قانون را موجب افزایش هزینه‌ مخارج تولید کتاب می‌دانند و در نهایت موجب گران شدن کتاب، کاهش تیراژ یا کمتر شدن خوانندگان. اما بابک تختی، مدیر نشر قصه در پاسخ به این ادعاها می گوید: «البته طبیعی است ممکن است یک مقدار هزینه‌ی کتاب بیشتر بشود. اما به نظر من در کل هزینه‌ای که برای کتاب و در سطح مملکت پرداخت می‌شود کمتر خواهد بود. به‌خاطر این که وقتی ما قانون کپی رایت را بپذیریم کسی که کتابی را ترجمه می‌کند و هزینه‌ای بابت کپی رایت آن پرداخت می‌کند سعی می‌کند در انتخاب کتاب دقت بیشتری بکند، در ترجمه و توزیع کتاب دقت بیشتری بکند و نتیجتاً کتابی که چاپ می‌شود با توجه به این که برای کسی که آن را منتشر می‌کند هزینه‌ای می‌برد، سعی می‌کند از همه نظر، هم انتخاب و هم کیفیت کتاب بهتر بشود».

انتشارات بیشتر ...