Search

English

فرهاد میثمی؛ معلم اراده مدنی

«کم هستند کسانی که کنش سیاسی را با باورهای اخلاقی خود درونی می‌کنند و همزمان اخلاق فردی‌شان را جدای از امر سیاسی نمی‌دانند. اصرار فرهاد میثمی بر پیشبرد اهداف مدنی با تکیه بر اصول جنبش‌های خشونت‌پرهیز محصول چنین رویکردی به اخلاق و سیاست است».

این روایتی‌ ست که یکی از دوستان و هم محفلی‌های فرهاد میثمی درباره شخصیت او ارائه می‌کند. فرهاد میثمی؛ مردی ۴۸ ساله که اکنون – ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ – نزدیک به دو ماه است که در بازداشت و اعتصاب غذا به سر می‌برد. بازداشتی که اعتراض افراد بسیاری را برانگیخته است و از جمله «مهناز افشار» – ستاره سینما – درباره او نوشته است: «فرهاد میثمی آن‌طور که پیگیری کردم و قبل‌تر از خانم ستوده و آقای خندان هم شنیده بودم از آن دسته آدم حسابی‌های فعال در زمینه‌ حقوق بشر است. حالا چطور باید گفت جای آدم حسابی‌ها زندان نیست نمی‌دونم!»

فرهاد میثمی در سال ۱۳۴۹ در تهران به دنیا آمد. در همین شهر بزرگ شد. در دانشگاه علوم پزشکی تهران، پزشکی خواند. به علت ضعف مالی تدریس زیست‌شناسی را آغاز کرد. موفق بود و – به اصطلاح – کارش گرفت. تصمیم گرفت یک موسسه انتشاراتی تاسیس کند. پزشکی را کنار گذاشت و موسسه «اندیشه سازان» را در اوائل دهه ۷۰ تاسیس کرد و در عرض چند سال آن را به یک موسسه اثرگذار و نام‌آشنا تبدیل کرد.

Related image

از تالیفات فرهاد میثمی در موسسه اندیشه‌سازان

این موسسه به ارائه خدمات به کنکوری‌ها می‌پرداخت و کتبی آموزشی در این حوزه منتشر می‌کرد. اما به شهادت روایت‌های بسیار، آن‌چه بیش از محتوای این کتب آموزشی برای کنکوری‌ها جذاب بود، مقدمه‌هایی بود که فرهاد میثمی به عنوان مدیر موسسه در دیباچه کتاب می‌نگاشت. درواقع فرهاد میثمی ارتباط مخاطبان با موسسه‌اش را از حالت مکانیکی و خشک کنکوری – آموزشی فراتر کرده بود و به آن یک حالت دلی و عاطفی داده بود. طوری که بسیاری از دانش‌آموزان دلداده رفتار مدیریت این موسسه شده بودند.

یکی از آن‌ها در گفتگویی گفته بود: «وقتی کنکور دادیم، برایمان نامه داد که ما از اندیشه‌سازان زنگ نمی‌زنیم که رتبه شما را بپرسیم، چون می‌دانیم ارزش شما بالاتر از یک عدد است و ما دوست نداریم به چشم یک عدد به شما نگاه کنیم. اینقدر این نامه برایم عزیز است که از سال ۸۱ که کنکور داده‌ام تا الان آن را نگه داشته‌ام».

«مبادا تبدیل به یک عدد شوید»

فرهاد میثمی در نامه‌ای که به دانش آموزان می‌نوشت از آن‌ها می‌خواست که «شخصیت انسانی» خود را حفظ کنند و مراقب باشند که مبادا این شخصیت انسانی تبدیل به یک «عدد» شود و رتبه کنکور همه ابعاد وجودی را اشغال کند. او در این نامه می‌نوشت: «و من دختر مهربانی را می‌شناختم، که هر چند وقت یک‌ بار به یکی از مراکز نگهداری کودکان بی‌سرپرست سر می‌زد و چه محبت‌ها که به بچه‌های آن‌جا داشت، و چقدر به آن‌ها می‌رسید، و بچه‌های آن‌جا چقدر او را دوست داشتند و روزی که دیدم به‌ خاطر رتبه‌ چهار‌رقمی کنکورش دارد گریه می‌کند، نشستم و های‌های به حال «انسانیت» گریستم. و بر خودم لعنت فرستادم که مترهامان را چه شده‌است. آیا داریم ارزش انسانی یک فرد را با این اندازه می‌گیریم که توانسته‌ است در ۱۸ دقیقه به چند سوال از ۲۵ سوال عربی پاسخ دهد؟!»

میثمی در این نامه همچنین تاکید می‌کند که موسسه او هیچ‌ گاه به دانش‌آموزان مرتبط با این موسسه تماس نخواهد گرفت تا رتبه آن‌ها را بپرسد. به گفته او این حرکت و انتشار رتبه‌های خاص و تبریک عمومی متعاقب آن که موفقیتی برای خود موسسه نیز خواهد بود، احتمالا سود اقتصادی بیشتری نصیب موسسه اندیشه‌سازان خواهد کرد. اما او از این سود اقتصادی نیز چشم‌پوشی می‌کرد. این تصمیم نیز برخاسته از یک درک والا از انسان و روابط انسانی بود. درکی که سعی می‌کرد مقوله‌ای وحشی و بی‌رحم چون کنکور را نیز رام کند و آن را اهلی و انسانی کند.

فرهاد میثمی در یک بند درخشان که دغدغه‌های والای اخلاقی از پس خطوطش پیداست، درباره این تصمیم و اندیشه پشت آن این‌گونه نوشته بود: «من هرگز از هیچ‌کدام از دانش‌آموزانم رتبه‌هاشان را نخواهم پرسید؛ چرا که اگر رتبه‌ خیلی خوبی باشد در معرض این لغزش قرار خواهم گرفت که حاصل سال‌ها تلاش و پشتکار آن دانش‌آموز، زحمات دبیران مدرسه‌اش، زحمات خانواده‌اش و… همه و همه را به خودم نسبت دهم و اینکه فکر کنم فقط من بوده‌ام که عامل این موفقیت بوده‌ام؛ هرچه فکر می‌کنم می‌بینم چنین توهمی از زیبایی اندیشه به‌ دور است؛ ترجیح می‌دهم این همه تلاش زیبا را وجه‌المعامله‌ تبلیغ خود نکنم؛ و اگر رتبه‌ او رتبه‌ خوبی نشده باشد، تحمل سکوت سنگینی را که پس از سوالم حکم‌فرما خواهد شد، ندارم؛ سکوتی که در طی آن، فرد به این می‌اندیشد که بین احساس حقارت ناشی از گفتن رتبه‌ حقیقی (البته احساس حقارت به زعم خودش) و فرافکنی یا دروغ برای رهایی از زیر فشار سرزنش احتمالی، کدام را انتخاب کند. هرگز حاضر نیستم کسی را در چنین وضعیتی قرار دهم و لزومی هم به این کار نمی‌بینم».

بالاترین اصل؛ مقاومت خشونت پرهیز

اما فرهاد میثمی در اوج کامیابی موسسه اندیشه سازان را تعطیل می‌کند. بنا به روایت دوستانش، صرف فعالیت در حوزه کنکور، فرهاد میثمی را راضی نمی‌کرد. او موسسه را می‌فروشد و دفتری شخصی در خیابان انقلاب تهران تاسیس می‌کند تا در آن در حوزه‌ای گسترده‌تر به فعالیت فرهنگی بپردازد. یکی از حوزه‌های مورد علاقه فرهاد میثمی، بحث کنش‌های مدنی خشونت پرهیز بود. او در این راه هم مطالعه می‌کرد و هم سعی می‌کرد از پژوهش و تحقیق غافل نماند. علاقه او به این حوزه چنان بود که سایت آلمانی زبان «اشپیگل» در گزارشی پیرامون فرهاد میثمی و فعالیت‌های حقوق بشری او نوشت: « بالاترین اصل برای او مقاومت خشونت‌پرهیز است».

فرهاد میثمی در این حوزه به عنوان سخنران مدعو به بیان ایده‌های خود درباره کنش‌های خشونت پرهیز می‌پرداخت. از جمله در همین سال ۱۳۹۷ او در یک سخنرانی در دانشگاه اصفهان، حرکت ضد حجاب اجباری با عنوان «دختران خیابان انقلاب» را یک مثال خیلی خوب برای نشان‌دادن کنش‌های مدنی خشونت پرهیز دانست.

Image result for ‫جنبش دختران خیابان انقلاب‬‎

میثمی از حرکت دختران خیابان انقلاب تمجید می‌کرد

سخنان فرهاد میثمی با توجه به حضور او در داخل کشور شجاعانه بود: «جنبش دختران خیابان انقلاب کاملا شاخصه‌های یک جنبش خشونت پرهیز مدنی را دارد. … بی هیچ خشونتی انسان‌هایی که معتقد هستند حق انتخاب دارند، در راستای حق انتخاب خود، اعتراضی را به صورت مدنی انجام می‌دهند و رنجی را هم که از قبال این اعتراض به آن‌ها وارد خواهد شد را می‌پذیرند. … این جنبش یکی از نمونه‌های اعلای کنش خشونت پرهیز است.»

فرهاد میثمی تنها در حوزه مطالعاتی، به کنش‌های مدنی خشونت پرهیز توجه نشان نمی داد بلکه سعی می‌کرد با فعالان شناخته شده این حوزه در جامعه ایران نیز ارتباط نزدیک بگیرد. از جمله دوستی او با «نسرین ستوده» و همسرش «رضا خندان» و نیز همراهی در حضورهای خیابانی «محمد نوری زاد» و «محمد ملکی»، از او چهره‌ای ساخته بود که تنها در جنبه تئوریک به مسئله کنش‌های مدنی علاقه نشان نمی‌داد بلکه سعی می‌کرد در حوزه خیابانی و پراتیک نیز اکت‌های مدنی را همراه با شناخته‌شده‌ترین و تاثیرگذارترین چهره‌های ایرانی تجربه کند.

Image may contain: 3 people, people smiling, people standing and outdoor

همراهی با نسرین ستوده در مقابل کانون وکلا

بازداشت و آغاز اعتصاب غذا

به هرحال با توجه به این عقبه سیاسی – مطالعاتی بود که فرهاد میثمی روز نهم مرداد ۱۳۹۷ در کتابخانه شخصی خود در تهران بازداشت شد. اتهامات او «تبانی و اجتماع به قصد بر هم زدن امنیت کشور با تحریک زنان به حضور خیابانی به صورت سرلخت»، « تبلیغ علیه نظام» و«توهین به حجاب به عنوان یکی از مقدسات ضروری اسلام» عنوان شد. درواقع علت اصلی بازداشت فرهاد میثمی، همان فعالیت مدنی او بوده است؛ فعالیتی که از جمله در راستای تشویق به مبارزه با حجاب اجباری خود را نشان داده بود و حساسیت نیروهای امنیتی را برانگیخته بود. پیداکردن پیکسل‌های حاوی شعار علیه حجاب اجباری در منزل فرهاد میثمی خود نشان از وجه مدنی – اجتماعی مبارزات فرهاد میثمی و چرایی حساسیت نیروهای امنیتی دارد.

Image may contain: makeup

پیکسل اعتراض به حجاب اجباری که در خانه میثمی و به عنوان سند جرم یافت شد

اما آن‌چه بازداشت فرهاد میثمی را برجسته کرده است، جدای از شخصیت برجسته مدنی – فرهنگی او، اعتصاب غذای اوست. او یک روز پس از بازداشت خود و از ۱۰ مرداد دست به اعتصاب غذای تر زد. اعتراض او جدای از جنبه اعتراض به بازداشت خود و سلب امکان معرفی وکیل اختیاری، پیامی کلی‌تر نیز داشت. او در پیام خود از فعالان سیاسی و مدنی خواست که به‌ جای تمرکز بر شکستن اعتصاب غذا، بر خواستاری عدالت و رویه قضایی عادلانه تاکید بورزند.

با انتشار این پیام بود که هشتگ «اعتصاب میثمی» و «عدالتخانه می‌خواهیم» در توییتر فارسی برجسته شد و کاربران زیادی با این هشتگ به حمایت از خواسته‌های فرهاد میثمی پرداختند. برخی از فعالان نیز نسبت به سلامت میثمی ابراز نگرانی کردند و با اشاره به قاطعیت شخصی او، این اعتصاب را هراس‌آور دانستند. از جمله «ژیلا بنی یعقوب» نوشت: «فرهاد میثمی عزیز، جوری هستی که آدم از اعتصاب غذایت خیلی می‌ترسد، در هر کاری جدی‌تر از آن هستی که خیلی‌ها فکرش را می‌کنند. فقط آن‌ها که از نزدیک می‌شناسندت می‌دانند چه می‌گویم و چرا می‌ترسم. تو عادت داری هر راهی را تا تهش بروی».

سایت حقوق بشری «هرانا» به نقل از یکی از دوستان فرهاد میثمی در تاریخ ۱۷ شهریور نوشت که پس از ۳۸ روز اعتصاب، فرهاد میثمی ۱۴ کیلوگرم کاهش وزن داشت. به گفته این وبسایت، فرهاد میثمی که به بیماری کولیت روده مبتلاست، اعلام کرده است که در مدت زمان اعتصاب تنها مصرف قرصی را که ۱۸ سال است برای این بیماری مصرف می‌ کند، ادامه خواهد داد.

اما ماموران امنیتی از فشار روی فرهاد میثمی کوتاهی نکردند. «رضا خندان» از دوستان میثمی که خود از نزدیک در جریان پرونده میثمی ست روایتی تلخ از رفتار ماموران امنیتی با میثمی دارد. او در فیس بوک خود نوشته بود: «در این بین ماموران بازی کثیف و غیرانسانی را به راه انداخته‌اند. دست کم دو بار ساعت ۱۱ شب و حوالی ۴ صبح چهارشنبه ۱۷ مرداد، تلفن مادر سالخورده، بیمار و تنهای فرهاد میثمی را گرفته و صدای کتک‌کاری و اعتراف‌گیری از فرزندش پخش کرده‌اند. در اولین تماس، اگر نبودند دوستانی که پیش ایشان بودند چه بسا ما اکنون با یک فاجعه‌ دیگری مواجه بودیم و هیچ‌کس نمی‌توانست علت را بفهمد. مادر آقای میثمی از شدت نگرانی و وحشت دچار گرفتگی عضلانی می‌شود و ساعت‌ها تلاش دوستان او را به شرایط عادی بر می‌گرداند».

Image may contain: 2 people, including Reza Khandan, people standing and outdoor

رضا خندان و فرهاد میثمی 

خندان تاکید می‌کند که فرهاد میثمی با حکم شعبه دوم دادسرای اوین بازداشت و تحویل وزارت اطلاعات شد و طبعا مسئولیت هر اتفاقی برای او و مادرش با قوه قضاییه و وزارت اطلاعات دولت حسن روحانی است.

در شنبه ۲۷ مردادماه ۱۳۹۷، منزل رضا خندان، «محمدرضا فرهادپور»، «ژیلا کرم زاده مکوندی»، و خواهر رضا خندان از سوی ماموران امنیتی مورد بازرسی قرار گرفت. خود رضا خندان نیز در ۱۲ شهریور بازداشت شد. در واقع کاملا محتمل است که بازرسی از آن منازل و بازداشت رضا خندان با همان تحلیل امنیتی صورت گرفته باشد که به بازداشت فرهاد میثمی انجامید. چنانکه خود رضا خندان پیش از بازداشت خود در گفت‌وگویی نیز گفته بود که ماموران امنیتی به منزل کسانی که با فرهاد میثمی در ارتباط بودند رفتند و خانه‌ها را زیر و رو کردند تا پیکسل‌های اعتراض به حجاب اجباری را پیدا کنند.

رضا خندان می‌گوید که ماموران در جریان بازرسی از منزل شخص او و نسرین ستوده نیز به دنبال پیکسل‌های حاوی مبارزه با حجاب اجباری بودند. رضا خندان گفته بود: «نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات فقط به دنبال بج (پیکسل‌)هایی بودند که روی آن‌ها جمله «من به حجاب اجباری اعتراض دارم» نوشته شده است. در حین بازرسی تعدادی از نامه‌های همسرم نسرین ستوده که از زندان نوشته بود را نیز با خود بردند».

به هرحال همان‌طور که قابل پیش‌بینی بود، خواسته‌های میثمی و اعتصاب غذای او مورد بی‌توجهی ماموران امنیتی قرار گرفت و علاوه بر این، فشار امنیتی به سطح ارتباطات و دوستان او نیز کشیده شد. میثمی نیز بنا به روحیه مصمم خود به اعتصاب غذای خود ادامه داد تا جایی که در ۱۶ شهریورماه و پس از ۳۷ روز اعتصاب غذای تر (که در آن تنها آب و نمک مصرف می‌کرد) اعلام کرد که وارد اعتصاب غذای کامل و خشک خواهد شد. او در دور دوم اعتصاب غذای خود خواسته‌ای مشخص را بیان کرد. او در این مرحله خواستار «آزادی بی‌قید و شرط رضا خندان عزیز و رفع احضار، بازجویی و بازپرسی از خواهر گرامی‌شان و نیز خانم ژیلا مکوندی و آقای داوود فرهادپور» شد.

او در نامه خود در این مرحله از اعتصاب غذا نوشت: «در‌ مرحله‌ اول اعتصاب غذا، بر خواسته‌ مصداقی مشخصی تاکید نکردم و به منظور جلوگیری از ایجاد مزاحمت دستگاه امنیتی برای اشخاص ثالث تا حد ممکن و نیز تن ندادن به رویه‌ قضایی یک‌طرفه و ناعادلانه، بدون امکان «دفاع معنادار» و بدون امکان انتخاب «وکیل مستقل» آن را ادامه داده‌ام.

برای مرحله دوم (اعتصاب غذای کامل) خواسته‌ مشخص آزادی بی‌قیدوشرط رضا خندان عزیز و رفع احضار، بازجویی و باز‌پرسی از خواهر گرامی‌شان و نیز خانم ژیلا مکوندی و آقای داوود فرهادپور را در میان گذارده‌ام. این خواسته‌ مشخص هم در واقع طرح همان مطالب کلی پیشین است در قالب نزدیک‌ترین و آخرین مصادیقی که با آن مواجه شده‌ام.

درک می‌کنم که امروز فضای معیشت برای ایرانیان چنان تنگ شده که شاید هیچ امری را بر آن اولویت نباشد، اما چنین تنگنای دهشتناکی، خود ریشه در خطاهای فاحش و رویه‌های ناصحیح سیاست‌های کلان و نیز در برخورد ناعادلانه‌ سیستماتیک با نقد و سرکوب مستمر تلاش‌های اصلاح‌گرانه و تحول‌خواهانه دارد».

Image result for ‫فرهاد میثمی‬‎

اعتصاب غذای فرهاد میثمی صورتی جدی و آشتی ناپذیر دارد

بازداشت و فشار بر روی فرهاد میثمی واکنش جهانی نیز برانگیخته است. جدای از گزارشی که وبسایت معتبر و مشهور اشپیگل از فرهاد میثمی و وضعیت او منتشر کرد، «امید نوری پور» – نماینده ایرانی تبار مجلس آلمان – نیز به اعتصاب غذای فرهاد میثمی واکنش نشان داد و گفت: «دولت آلمان باید بی‌درنگ با مسئولان ایران درباره‌ وضعیت مایوس‌کننده‌ و نقض حقوق بشر در مورد فرهاد میثمی و نسرین ستوده گفت‌وگو و بر آزادی این دو فعال حقوق بشر اصرار کند».

سازمان عفو بین‌الملل نیز طی یک بیانیه از بازداشت‌های غیرقانونی در ایران انتقاد کرد و با اشاره به بازداشت فرهاد میثمی، خواستار آزادی فوری او شد. این سازمان در بخشی از بیانیه خود نوشت: «آیا واقعا داشتن نشان سینه با پیام «من به حجاب اجباری اعتراض دارم» جرم و تهدید علیه امنیت ملی است؟ تاسف‌آور است که مقامات در ایران این‌طور فکر می‌کنند». سازمان دیده‌بان حقوق بشر نیز به بازداشت و اعتصاب غذای فرهاد میثمی اشاره کرد و آن را محکوم کرد و از جمهوری اسلامی خواست او را آزاد کند.

ژیلا بنی‌یعقوب که از دوستان فرهاد میثمی ست درباره او و اراده‌اش می‌گوید که فرهاد هر راهی را تا تهش می‌رود. آموزشکده توانا امیدوار است پایان این راه سلامتی و آزادی فرهاد میثمی و تحقق خواست‌های آزادی‌خواهانه و عدالت جویانه امثال او باشد. آرزویی که اراده امثال فرهاد میثمی، توان برآوردن آن را دارد. 

انتشارات بیشتر ...