در اوایل سده ۱۲۰۰ شمسی، موسیقی در دست گروههای نوازنده یهودی بود که تنها به بساط طرب در مجالس محدود میشد. بعد از آن و تا قبل از مشروطیت موسیقی شهری همچنین بیشتر در خدمت دربار و مرکز قدرت بود. اما در دوران مشروطیت کارکرد موسیقی تغییر یافت بهطوری که موسیقی به خدمت مردم درآمد و در راستای اهداف آزادیخواهانه قرار گرفت.
در این رابطه محمود خوشنام، کارشناس موسیقی میگوید: «من معتقدم یکی از عواملی که سبب پیروزی نسبی جنبش مشروطیت شد، رابطه تنگاتنگ آن با موسیقی بود. یعنی رابطه موسیقی و مشروطیت رابطه همیشگی و علت و معلولی دارند؛ به هم یاری رساندن. جنبش مشروطیت با جنبه تجددطلبانهای که داشت راه موسیقی ایران را هموار کرد و تنگناهای سنتی را از پیش پای آن برداشت و موسیقی هم به جنبش کمک رسانید. هر جنبشی نیاز به موسیقی خودش دارد. بدون موسیقی کار هیچ جنبشی پیش نرفته است و در تاریخ هم که نگاه کنید همینطور است و موسیقی ایران با سردمدارانی مثل عارف و شیدا توانست نیاز جنبش را به موسیقی بلند و پاکیزه برآورده کند.»
یکی از اهالی موسیقی در آن دوران همانطور که خوشنام میگوید، علیاکبر شیدا بود که تصنیفهای او از تغییرات بزرگ در این دوران به حساب میآید.
شیدا را میتوان پایهگذار تصنيف و ترانه معاصر دانست
زندگی هنری علیاکبر شیدا
علیاکبر شیدا در سال ۱۲۲۲ هجری شمسی در طالقان به دنیا آمد و در ۱۲۸۵ شمسی درگذشت. پدرش، مرشدعلی از مریدان صفیعلیشاه و از مشایخ طریقت نعمتاللهی بود. شیدا تحت تاثیر پدرش و شرایط اجتماعی زمانش در سلک فقرا درآمده بود و لقب مسرور علی را برای خود انتخاب کرده بود. شیدا در برههای از تاریخ زیست که مملو از اتفاقات و جریانات سیاسی و اجتماعی- فرهنگی بود. از وقایع تاریخی دوران قاجار تا جنبش ادبی «بازگشت»، که نمیتوان تاثیر آنها را بر هنر شیدا انکار کرد؛ اما با این حال شهرت شیدا بیشتر به خاطر تصنیفهای ماندگار اوست. تصنیفهایی مانند «امشب شب مهتابه» و یا «کیه کیه در میزنه».
شیدا با سهتار نیز آشنایی داشت و با این ساز که در همسلکانش رواج داشت فضای تصنیفسرایی را دگرگون کرد. همچنین او در خط نستعلیق مهارت داشت و آهنگ تصانیفش را خودش مینوشت. در واقع شیدا را میتوان پایهگذار تصنيف و ترانه معاصر دانست. عارف قزوینی، شاعر و تصنیفسرای بزرگ مشروطه، او را بر خود مقدم میدانست. به عبارت دیگر تصنيفسازی و ترانهسرايی در ايران با شيدا آغاز میشود؛ بهطوری که تصنیفهای او با دوران قبل از او بسیار متفاوت بوده است. او هم مضامین تصنیفها را از روایتهای تاریخی و رخدادهای شایع در بین مردم خارج کرد و هم آنها را به آهنگ و موسیقی متکی بر ردیفها نزدیکتر ساخت.
شیدا تصنیف را تنها به محافل هممسلکانش محدود نکرد و تصنیفخوانیهایش را گستردهتر کرد، بهطوری که در زمان کوتاهی در سراسر کشور منتشر میشد. شاهد این مدعا ادعای ژکوفسکی است که به جمعآوری تصانیف ایرانی علاقهمند بود. ژکوسفکی در سال ۱۸۸۵ تصنیفی از شیدا با نام « سلیجان » در شهر اصفهان میشنود که ترجیعبند آن چنین است: «در غم زلفت دل شیدا شکست». این روایت از ژکوفسکی نشان از شهرت شیدا و تصنیفهایش در آن سالها دارد. در اینجا میتوان مجموعهای از تصانیف شیدا را شنید.
تصانیف شیدا از لحاظ محتوا به مسلک فقر و درویشی و صبغه عرفانی نزدیک و متاثر از مکتب عراقی و شعرایی نظیر سعدی و حافظ بود. اما با این حال از جزماندیشیها و قید و بندهای شعر کلاسیک آزاد بود. او از کلمات و طنز عامیانه در اشعارش بهره میگرفت. آزادی کلام او در بیان احساساتش تا حدی است که نمیتوان در شعر معاصر قبل از نیما یوشیج کسی را این چنین یافت. بسیاری از تصانیف و ترانههایی که در محافل و مجالس ایرانیان بازخوانی میشوند از کارهای تولیدی علیاکبر شیداست. سالهاست که ترانه «امشب شب مهتابه» ورد زبان ایرانیان در هر شادخواری و شادنوشیای است. اما با این حال شاید کسی خبر نداشته باشد که این اثر علیاکبر شیداست که سالها قبل سرود:
«امشب به بر من است و آن مایه ناز / یا رب تو کلید قفل و در چاه انداز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد / ای ظلمت شب با من بیچاره بساز
امشب شب مهتابه، حبیبم رو می خوام / حبیبم اگر خوابه، طبیبم رو میخوام»
خالق ترانه «امشب شب مهتابه»
عشق به دختر یهودی
در شرح حال شیدا آمده است که چهره زیبایی نداشت اما با این حال منش او چنان بود که افراد بسیاری جذب او میشدند. در اواخر عمر عاشق دختر رقاص یهودی شد. بهطوری که همه از این موضوع باخبر شدند و او نیز در عاشقی شوری تمام از خود نشان داد. شیدا در وصف آن دختر چنین سروده بود:
«در خم زلف تو از اهل جنون شد دل من / واندر آن سلسله عمری است که خون شد دل من
در ازل با سر زلف تو چه پیوندی داشت / که پریشان شد و از خویش برون شد دل من»
نام دختر رقاص مرضیه بود و او تصنیف دیگری با این نام سروده بود که در آن چنین آمده است: «ز مهوشان مُلک ری، دل من از تو راضیه». با توجه به اینکه اطلاعات کمی از زندگی او در دسترس است، اما هم عارف قزوینی و هم روحالله خالقی به داستان عشق او به دختر رقاص اشاره کردهاند و این نشان از اطلاع عموم در آن زمان از این عشق دارد.
آلبومی از کارهای شیدا
با وجود اینکه بیش از یک قرن از خلق تصنیفهای شیدا میگذرد اما همچنان از آنها استقبال میشود. برای مثال سال ۱۳۹۳ آلبومی شامل ۱۸ قطعه از کارهای علیاکبر شیدا منتشر شد. در این کار که بهزاد ندیمی آن را انجام داده، سعی شده است اصالت و زیبایی قطعات و تصنیفهای ماندگار شیدا مانند «امشب شب مهتابه»، «ای مه انور»، «کیه کیه در میزنه»، «ناوک مژگان»، «بت چین»، «آن زلف سر کجت»، «یار»، «نرگس مستی»، «اگر مستم، در فکر تو بودم» حفظ شود. همچنین در سال ۲۰۱۲ کنسرت ترانههای مشروطیت در آلمان اجرا شد که در آن تصنیفهایی از شیدا همچون «زلف کج» و «دل شیدا» را اجرا نمودند که مورد استقبال فراوانی قرار گرفت.