Search

English

قیامت در همدان

۲۴ خرداد ۱۳۶۰ پیکر شکنجه‌شده هفت شهروند بهائی مقابل بیمارستان خمینی همدان رها شد؛ بیمارستانی مقابل زندان که پیش‌تر محل طبابت ۳ تن از این شهروندان بود. «سهراب حبیبی»، «سهیل حبیبی»، «حسین خاندل»، «حسین مطلق»، «طرازالله خزین»، «ناصر وفایی» و «فیروز نعیمی» هفت تن از ۹ عضو محفل بهائی بودند که مقابل چشمان یکدیگر به طرزی وحشیانه شکنجه شدند و نهایتا تیرباران شدند.

اولین برخورد دادگاه‌های جمهوری اسلامی با بهائیان برای باور اعتقادی‌شان، برمی‌گردد به ماه‌های اول بعد از انقلاب اسلامی که علی‌اکبر خرسندی، از شهروندان بهائی، در دادگاهی در گنبد کاووس به اعدام محکوم شد و در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۵۸ به چوبه دار سپرده شد. با گذشت زمان اقدامات جمهوری اسلامی علیه بهائی‌ها از اعدام و شکنجه تا مصادره اموال و محرومیت از تحصیل سیستماتیک‌تر و شدیدتر شد.

برخورد جمهوری اسلامی با بهائیان با اعدام علی‌اکبر خرسندی در تاریخ ۲۳ فروردین ماه ۱۳۵۸ آغاز شد

خرداد ۱۳۶۰ پس از بررسی اجساد هفت شهروند بهائی کشته‌شده، در مراسم تدفین مشخص شد آن‌ها به شدت شکنجه شده‌اند.

خبرگزاری رویترز جزئیات جراحات وارده به این افراد را این‌چنین اعلام کرد: «بدن حسن مطلق ارانی آثاری از شکنجه نشان نمی‌داد اما ۹ بار تیر خورده بود. کتف محمدباقر حبیبی شکسته بود. ران دکتر ناصر وفاداری تا ناحیه باسن پاره شده بود و ۷ بار تیر خورده بود. انگشتان یکی از دست‌های حسین خاندل له شده و پشت او سوخته بود. پشت سهراب حبیبی سوخته و ۵ بار تیر خورده بود. قفسه سینه و دست چپ طرازالله خزین شکسته و ۷ بار تیر خورده بود.»

حسین مطلق و خانواده‌اش هنگام ملاقات در زندان

پس از انتشار خبر، ابوالحسن اعلمی اشتهاردی – حاکم وقت شرع و قاضی دادگاه انقلاب همدان – بهائی‌های اعدام‌شده را «جاسوس اسرائیل» خواند که به اتهام‌هایی مانند «همکاری با رژیم پهلوی»، «همکاری با ساواک» و «توطئه علیه انقلاب اسلامی» به اعدام محکوم شده‌اند.

اما از سوی دیگر دست‌نوشته‌های حسین مطلق در دوران زندان حکایت می‌کند که در دادگاه هیچ مدرکی دال بر اتهامات بالا، علیه آن‌ها پیدا نشده بود و حتی مدارکی که در اختیار دادگاه بود به درستی مطالعه و بررسی نشده بود. اعلمی نیز به آنها گفته بود: «هرچه درباره‌ شما تحقیق کردیم چیزی به دست نیاوردیم. غرض این است که شما مسلمان شوید. به اسلام روی آورید و آزاد شوید.»

سهیل حبیبی و حسین خاندل به همراه خانواده‌هایشان هنگام ملاقات در زندان

باهره مطلق، همسر حسین مطلق، درباره آن روز به ایران‌وایر می‌گوید: «حدود دو هزار نفر مقابل بیمارستان جمع بودند، آن روز شهر همدان تعطیل شد، این‌که می‌نویسند قیامت را به چشم دیدیم، واقعا قیامت بود. کم‌کم جمعیت مسلمان هم با ما هم‌صدا شد. بهائی و مسلمان اشک می‌ریختند. با وجود صدها پاسدار، کنترل شهر از دست‌شان خارج شد.»

الهام حبیبی، دختر سهراب حبیبی، در کتابش به نام «اشک‌هایی که پنهان ماند» می‌نویسد: «پاسداران نتوانستند جلوی مردم را بگیرند. مردم در دو دسته در گورستان اجساد را به نوبت می‌دیدند و فریاد می‌زدند. بر خلاف تصورمان مردم تا پایان مراسم خاکسپاری با ما ماندند. اما قبرستان درست یک هفته‌ بعد با خاک یکسان شد. دیگر کجا می‌توانیم به یادشان بر سر مزارشان دعا کنیم؟»

محل دفن بهائیان کشته‌شده در دومین روز پس از فاجعه که یک هفته بعد به دست نیروهای جمهوری اسلامی ویران شد

انتشارات بیشتر ...