از اوایل اردیبهشت سال ۱۳۹۷ بررسی بر روی ۵۱ هزار صفحه اینستاگرام آغاز شد. « پلیس فتا» اعلام کرد این طرح به منظور شناسایی پیج های ایسنتاگرامی با محتوای مستهجن و مبتذل اجرا می شود و پلیس در حال شناسایی ادمین این پیج ها است. در پی این طرح در اوائل خرداد ۱۳۹۷ پیج اینستاگرامی چند مربی رقص بسته شد. تمام ویدئوهای رقص از صفحاتشان پاک شد و نوشته شد: «این صفحه حسب دستور مقام محترم قضایی به علت انتشار محتوای مجرمانه مسدود گردید».
صفحه الناز قاسمی در اینستاگرام از جمله صفحاتی بود که به «جرم» آموزش رقص بسته شد
جرمانگاری ورزشهای شبیه به رقص!
نه تنها رقص در ایران ممنوع است بلکه هرآنچه که این رشته هنری نزدیک است، نیز ممنوع است. پنجم خرداد ۱۳۹۷ اجرای سرود ناشنوایان در مصلی تهران به دلیل شباهت با رقص متوقف شد. این سرود مذهبی که محتوای مذهبی داشت توسط زنانی با حجاب چادر اجرا شد، اما پس از دو اجرا از ادامه آن جلوگیری به عمل آمد.
مربی و سرپرست این تیم در این باره گفت: «ما امروز برنامه داشتیم و قرار بود سرود اجرا کنیم. دو اجرا در مورد امام رضا و ماه مبارک رمضان انجام دادیم. بعد از اجرا به ما خبر دادند که سرودتان را اجرا نکنید چون اشاره شما برابر حرکات موزون است در حالی که اشاره بچهها برابر زبان صحبت کردن آنهاست. در عین حال اشاره آنها بسیار معنوی بود».
اجرای سرود ناشنوایان در مصلی تهران به علت شباهت آن به «حرکات موزون» متوقف شد
این سرپرست در توضیح بیشتر از استقبال مردم از این اجرا می گوید. استقبالی که کج سلیقگی نهادهای بالادست آن را برنتابید. این سرپرست این حرکت را در تناقض با ادعای آنان دانست که مدام از حمایت از معلولین می گویند.
مساله اما تنها محدود به چنین نمونههایی نیست. در سال ۱۳۹۶ نیز چند رشته ورزشی به دلیل شباهت با رقص ممنوع اعلام شد. زومبا، هیپ هاپ و ایروبیک از ورزش هایی هستند که به دلیل «مغایرت با موازین اسلامی» در ایران ممنوع هستند. در همین راستا بود که «علی مجد آرا » -رئیس فدراسیون ورزشهای همگانی – در قالب نامه ای ورزش زومبا را در باشگاههای ورزشی ممنوع اعلام کرد. او در این نامه تأکید کرد که فدراسیون ورزش های همگانی توسعه ورزش را در چارچوب «مکتب عالیه اسلام» دنبال میکند و از این رو: «فعالیتهایی مانند زومبا، اجرای حرکات موزون و رقص به هر شکل و عنوان فاقد وجاهت قانونی میباشد».
انقلاب و سقوط جایگاه رقص
پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بسیاری از هنرها از جمله رقص ممنوع اعلام شدند و به پشتوانه تصویب قوانین اسلامی از فعالیت در این رشته های هنری جلوگیری به عمل آمد. در آن دوران بسیاری از اماکن هنری بسته شدند. «آرام بیات» که پیش از انقلاب مربی رقص در یکی از هنرستان های تهران بود، با بسته شدن فضا برای فعالیت در رشته هنریش تصمیم به مهاجرت می گیرد.
بیات در کانادا کلاس رقص «خورشید خانم» را دایر کرد. او در مصاحبه ای گفت:«از نظر من، در همان بهمن ۱۳۵۷ که انقلاب به وقوع پیوست، رقص در ایران مُرد. همانطور که “هایده چنگیزیان” در یک مصاحبه اشاره کرد که در بهمن ۱۳۵۷، رقص را در یک سطل زباله نهادند و پشت در گذاشتند تا آشغالی آن را ببرد».
آرام بیات در میان هنرآموزانش
اما با این حال هنرمندانی در حوزه رقص سعی کردند در ایران بمانند و فعالیت خود را پی بگیرند. «فرزانه کابلی» نمونه ای از این رقصنده ها است. او که پس از انقلاب بیکار شده بود مدتی به بازیگری روی آورد اما این کار و علاقه اصلی او نبود. او در نهایت مربی ایروبیک شد و در آرزوی این است که بتواند روزی طراحی ها و اجراهایش را به روی صحنه ببرد.
او تا کنون به «به خاطر همین رقص» دو بار به زندان اوین رفته است، یک بار یک ماه و نیم و یک بار هم یک روز. اما زندان هم مانع هنر او نشد و هر بار راسخ تر تمرین هایش را از سر گرفت. او خود درباره عزم خود برای پیگیری و آموزش هنر رقص در ایران می گوید: «هر چند برای خانمها خیلی سخت است اینجا کار کردن، ولی با همهی این سختی من میروم و پیگیرش هم هستم و تا آخرش هم هستم. ما اینجا را دوست داریم و دوست داریم اینجا زندگی کنیم و اینجا کار کنیم. در نتیجه دیگر با مشکلاتش هم باید آنطوری که میتوانیم یا اجازه میدهد کنار بیاییم دیگر».
فرزانه کابلی از عزم خود برای پیگیری آموزش رقص در ایران میگوید