در حاشیه رودخانه «دالکی» در استان بوشهر در جنوب ایران کاخی قرار دارد که نام آن «کاخ بردک سیاه» است. شهر برازجان از دیرباز پذیرای این کاخ که از نقاط دیدنی این استان است بوده است. «کاخ بردک سیاه» کاخ زمستانی داریوش اول و مربوط به دوره «هخامنشی» است؛ هخامنشیان نام دودمانی است که از سال ۵۵۰ – ۳۳۰ پیش از میلاد، یعنی به مدت ۲۲۰ سال، در ایران بر سر کار بودند. پادشاهان این سلسله از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» از رهبران خاندان پاسارگاد از خاندانهای پارسیان میرساندهاند. این کاخ در ۱۲ کیلومتری شهر برازجان در روستایی واقع شده که «درودگاه» نام دارد. کاخ بردک سیاه را به وسعتی اندازه تخت جمشید یا حتی بزرگتر دانستهاند و نزدیکی آن به خلیج فارس – با فاصله ۶۰ کیلومتری – میتواند نشان از اهمیت موقعیت این کاخ داشته باشد؛ این کاخ هخامنشی دیگر چیز زیادی از وسعتش باقی نمانده است و زیر نخلها رفته و بخش زیادی از آن تخریب شده است.
احسان یغمایی، باستانشناس و سرپرست هیئت کاوشهای بردک سیاه، میگوید که از پنج تپه باستانی بردک سیاه تنها بخش کوچکی از یک تپه باقی مانده است. این در حالی است که کاوشها در بخش باقیمانده هم نادیده گرفته شده و متوقف است. یغمایی بر این نظر است که هنوز اهمیت این اثر منحصر به فرد هخامنشی برای سازمان میراث فرهنگی بوشهر مشخص نشده است؛ هرچند که بودجه لازم برای کاوش در محوطه وجود دارد، اما کاوشها متوقف مانده است. این باستانشناس معتقد است با کشف بیش از ۲۸ محوطه باستانی در سراسر دشتستان این منطقه به احتمال زیاد خواستگاه هخامنشیان بوده است. مهمترین این محوطهها کاخ سنگ سیاه، بردک سیاه و چرخاب است. کشف نقشبرجستهای که باستانشناسان احتمال بسیار میدهند که متعلق به داریوش بوده باشد و مشابه همین نقش در تخت جمشید نیز کشف شده است را میتوان یکی از مهمترین دستآوردهای باستانشناسی در بردک سیاه دانست. تاج شاه در این نقش برجسته دارای سطحی صاف و بدون تزئین است. به همراه این نقش برجسته، آنطور که آمده است، سنگنوشتهای به خط میخی و زبان بابلی نو و تعداد زیادی قطعه سنگ یافت شده که این قطعه سنگها نقشهای مختلفی چون دست، دسته سایبان با بخشی از تاج شاهی، ریش مجعد و بخشهایی از صورت و گوشه چشم دارند.
آنگونه که وبسایت «خبرگزاری میراث فرهنگی» آورده است نتایج کاوشها در بردک سیاه به همینجا ختم نمیشود بلکه پیداکردن ۴ تکه ورق طلا، که در مجموع سه کیلو و دویست گرم وزن دارد و روی هم تا خورده است، نیز از یافتههای مهم در بردک سیاه است. به نظر میرسد که این ۴ تکه طلا به عمد زیر یکی از پایهستونها دفن شده باشد که باستانشناسان پس از ۲۵۰۰ سال موفق به کشف آن شدند.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی کشف تالار ستوندار با ۲۴ پایهستون و شالیستونها یکی دیگر از دستاوردهای باستانشناسان است. از کشفیاتی که در این بنا به دست آمده پیداشدن یک دسته خنجر زنانه است که نشان میدهد زنان نیز در این کاخ بودهاند. کاخ بردک سیاه در طول سالهای گذشته توسط کشاورزان منطقه مورد تخریب قرار گرفته است. عدم زهکشی در دورههایی موجب شده که آبیاری زمینهای کشاورزی سبب تخریب برخی از آثار بهجامانده از کاخ بشود.
بسیاری از تهستونهای این کاخ در گذر زمان شکسته شده و دیگر به شکل اولیه خود نیستند؛ همچنین بر حفاریهای غیر مجاز در اطراف کاخ هیچ گونه نظارتی وجود ندارد. عدم وجود نگهبانی در محل موجب شده که حفاران غیر قانونی و کسانی که به دنبال عتیقهجات هستند بتوانند با خیال آسودهتر اقدامات خلاف قانون خود را در حفاری انجام دهند. بسیاری از دوستداران میراث فرهنگی و کسانی که دل در گرو حفظ این میراث دارند به صورت مکرر با مسئولان حفاظت میراث فرهنگی تماس داشتهاند اما چندان نتیجهبخش نبوده است. این کاخ، که در سال ۱۳۵۴ از زیر خاک بیرون کشیده شده است، در سال ۱۳۸۰ و با شماره ثبتی ۴۰۴۲ توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
عدم توجه به بناهای تاریخی پیش از اسلام و حتی در صدد تخریب آن برآمدن، پیشینهای دیرینه به سن و سال نظام جمهوری اسلامی دارد. در ابتدای انقلاب اسلامی، صادق خلخالی حاکم شرع دادگاههای انقلاب در کتابی با عنوان «کوروش دروغین و جنایتکار» او را به «لواط» متهم کرده بود. او تلاش بسیار کرد تا بتواند این بنای تاریخی را تخریب کند. سیدعلی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز به عنوان عالیترین مقام جمهوری اسلامی در چند نوبت در تخفیف تخت جمشید سخن گفته بود: «يك نگاه اين است كه اينها متعلق به جباران تاريخ بوده. هر كدامى كه نگاه ميكنيم، به يک نحوى به يكى از جباران تاريخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پيدا میكند. بله، از اين جهت نگاه منفى به اينها هست. غالب متدينين و انسانهایى كه نفرت طبيعى از استبداد و از جباريت دارند، با اين ديد وقتى به اين بناهاى باستانى نگاه میكنند، طبعاً براى آنها جاذبهاى ندارد. ليكن يك جنبه ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه اين بناها محصول سرپنجه هنرمند ايرانى است؛ محصول فكر راقى و روشنبين ايرانى است در سالها و قرنها پيش از اين؛ اين جنبه مثبت قضيه است. همه بناهایى كه از لحاظ تاريخى – چه در اينجا، چه در اصفهان، چه در بقيه نقاط كشور – وجود دارد، از اين قبيل است.» رهبری جمهوری اسلامی پیش از این نیز با ادبیاتی دیگر از بناهای تاریخی پیش از اسلام سخن گفته بود.
خامنهای در فروردین ماه ۱۳۷۰ در مشهد از – به تعبیر او – چهار نویسنده مزدور نام برد که پیش از انقلاب پولهای گزافی میگرفتند تا در کتاب یا مجلهای، از قالی ایران، از تخت جمشید ایران، از فلان محصول ایران تعریف کنند. او در تاریخ ۵ مهر ماه ۱۳۷۴ یکی از «نمونههای باطل» را «ویرانههای کاخهایی نظیر پسماندههای تخت جمشید» نام برده بود.