Search

English

مروری بر برنامه‌های نامزدهای هشتمین دوره ریاست جمهوری

مجلس پنجم با سیدمحمد خاتمی همراه بود و در ۲۹ مرداد ۱۳۷۶ تمام ۲۲ وزیر پیشنهادی خاتمی از مجلس رأی اعتماد می‌گیرند. اما همه چیز برای دولت خاتمی این اندازه آرام و بی دغدغه پیش نرفت. مجلس پنجم در خرداد ۷۷ و اردیبهشت ۷۸ دو وزیر مهم کابینه خاتمی – «عبدالله نوری» و «عطالله مهاجرانی» – را به بهانه‌های سیاسی و امنیتی به استیضاح کشاند. استیضاح نوری موفق از آب در آمد و مجلس پنجم با اکثریت محافظه کار توانست نوری را از وزارت کشور عزل کند. اما استیضاح مهاجرانی شکست خورد و عطالله مهاجرانی در مجلس با دفاع از سیاست‌های فرهنگی خود، نمایندگان مجلس پنجم را مجاب کرد دوباره به او رأی اعتماد بدهند.

دیگر مورد جالب توجه در دوران ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، افشای قتل‌های زنجیره‌ای در آذر ۱۳۷۷ بود که شوک عظیمی به جامعه وارد کرد و موجب واکنش در بالاترین سطوح سیاسی در نظام جمهوری اسلامی شد. سیدمحمد خاتمی نیز در مقام رییس جمهور، این مساله را به جد پیگیری کرد و این پیگیری تا جایی پیش رفت که وزارت اطلاعات در یک بیانیه مشهور و جنجالی، انجام برخی از این قتل‌ها را پذیرفت و آن را به نیروهای «خودسر» این وزارتخانه نسبت داد؛ یعنی قتل «داریوش فروهر، پروانه فروهر، محمدجعفر پوینده و محمد مختاری». البته به گفته «اکبر گنجی» – روزنامه نگاری که درباره قتل‌های زنجیره‌ای بسیار نوشت، تعداد قتل‌ها بسیار فراتر از چهار نفر بود: «بنده موقعی که به وزارت اطلاعات احضارشدم و رفتم آنجا صحبت کردم، آن‌ها خودشان رسماً در همان جلسه گفتند ما هم می دانیم بیش از ۳۰۰ ترور صورت گرفته و ما نمی‌توانیم به این‌ها رسیدگی کنیم.»

محمد جعفر پوینده، محمد مختاری، پروانه فروهر و داریوش فروهر، چهار کنشگر و روشنفکری بودند که جمهوری اسلامی به صورت رسمی ترور آنان را پذیرفت گرچه آن را به عوامل خودسر نسبت داد

اما شورش دانشجویی ۱۸ تیر ۷۸ جنجال دیگری بود که کشور را دستخوش ناآرامی و نظام را دچار بحران کرد. حمله جریانات به اصطلاح «ارزشی» در قالب گروه‌هایی چون «انصار حزب الله» به کوی دانشگاه تهران، بسیار مهیب و هول آور بود و با توجه به صدمات سنگینی که به دانشجویان وارد کرد، حتی واکنش رهبری جمهوری اسلامی را نیز برانگیخت. این شورش در اعتراض به تعطیلی روزنامه اصلاح طلب «سلام» و از طرف جمعی دانشجویی در کوی دانشگاه تهران آغاز شده بود اما بعدا ابعاد گسترده‌ای یافت.

شورشی که به کشته شدن چند نفر انجامید که نام «عزت ابراهیم نژاد» و «سعید زینالی» به عنوان دو تن از کشته شدگان و مفقودشدگان این ناآرامی مشهور و معروف است. چندروز ناآرامی در تهران که از ۱۸ تیر آغاز شده بود، در ۲۳ تیر با یک تظاهرات حکومتی ظاهراً پایان یافت. سخنران این تظاهرات، «حسن روحانی» – دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی – بود که در آنجا دانشجویان معترض را «پست‌تر» و «حقیرتر» از آن دانست که برانداز خطاب شوند. او با «فرصت طلب» و «مزدور» خواندن معترضان که غالب آن ها دانشجو بوند، آن‌ها را تهدید می‌کند که در صورت تکرار ناآرامی با آنان بسیار سخت برخورد خواهد شد.

 سال‌های آغازین پس از ریاست جمهوری خاتمی، «بهار مطبوعات» نامیده شد و بسیاری از مطبوعات نوشتاری در آن در آن دوره مجوز انتشار پیدا کردند. اما با اظهارات آیت الله خامنه‌ای در سال ۷۹ که برخی مطبوعات را «پایگاه دشمن» نامید، دست قوه قضاییه برای برخورد با مطبوعات منتقد باز شد. رهبری در حمله سخت به مطبوعات منتقد گفت: «من حالا مى‌بينم متأسفانه همان دشمنى كه به وسيله تبليغات خود، همتش اين بود كه افكار عمومى يك كشور را به سمتى متوجه كند، امروز به جاى راديوها، آمده و از داخل كشور ما پايگاه زده است. بعضى از اين مطبوعات كه امروز هستند، پايگاههاى دشمن‌اند، همان كارى مى‌كنند كه راديو و تلويزيونهاى بى‌بى‌سى و آمريكا و رژيم صهيونيستى مى‌خواهند بكنند.» با توقیف همزمان بیش از ده نشریه و روزنامه و بازداشت چندین روزنامه نگار در اردیبهشت ۷۹، چنان فضایی شکل گرفت که «میرحسین موسوی» – نخست وزیر سابق و سیاستمدار خانه نشین – از آن به عنوان «توقیف فله‌ای مطبوعات» نام برد.

آیت الله خامنه‌ای به وضوح از فضای سیاسی کشور ناخرسند بود. او در یک سخنرانی تهدیدآمیز در سال ۷۹، آزادی را به معنای «تیشه زدن به ریشه نظام» ندانست و با تهدید کسانی که با «ایمان مردم» بازی کردند، به کسانی که صحبت از «براندازی قانونی» می‌کنند، هشدار داد که هر حرکتی برای براندازی، به مثابه «محاربه» است و حکم محارب نیز معلوم است.

به هرترتیب در چنین حال و هوای سیاسی بود که وزارت کشور در آذر ۱۳۷۹، ۱۸ خرداد ۱۳۸۰ را به عنوان تاریخ برگزاری هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام می‌کند. در ۱۲ اردیبهشت، ثبت نام از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری آغاز می‌شود. ۸۱۴ نفر برای این دوره از انتخابات ثبت نام می‌کنند که شورای نگهبان صرفا صلاحیت ۱۰ تن از آن‌ها را تایید می‌کند؛ «احمد توکلی، عبدالله جاسبی، سیدمحمد خاتمی، سیدمنصور رضوی، سیدمحمود کاشانی، سیدمصطفی هاشمی طبا، سیدشهاب الدین صدر، حسن غفوری فرد، علی شمخانی و علی فلاحیان.»

واجدین شرایط رای دهی در این دوره از انخابات بیش از ۴۲ میلیون نفر بودند که حدود ۲۸ میلیون نفر آنها در انتخابات شرکت کردند. همانطور که انتظار می رفت خاتمی با ۲۱ میلیون رأی، قاطعانه در جایگاه نخست نشست. درصد کسانی که به او رای دادند در این دوره حتی بیشتر از دور پیشین بود. احمد توکلی با کسب بیش از چهار میلیون رای در جایگاه دوم نشست. باقی رقبا زیر یک میلیون رای آوردند و جایگاه آخر متعلق به هاشمی طبا بود که تنها 28 هزار رای کسب کرد.

تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری

اگرچه سخن از عدم تمایل محمد خاتمی برای حضور در هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز بود، اما ۲۲۴ نماینده مجلس ششم که مانند دولت در اختیار اصلاح طلبان بود، از سیدمحمد خاتمی درخواست کرده بودند که مجددا نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. واقعیت آن بود که خاتمی در این دور از انتخابات رقیب مهم و رای آوری نداشت و پیشاپیش می شد حدس زد، هشتمین رییس جمهوری اسلامی ایران نیز او خواهد بود. رفتار او در هنگام ثبت نام نیز که همراه با اشک و بغض بود، به باور تحلیلگران بر روی مردم تاثیر زیادی گذاشت. او اطمینان داد که در عهدش با مردم پابرجاست و این بیت شعر را نیز خواند: «در عاشقی گریز نباشد زِ سوز و ساز/ استاده ام چوشمع، مترسان زِ آتشم». در ادامه به مروری کوتاه بر سابقه و تبلیغات نامزدها خواهیم پرداخت و در آخر موقعیت و مواضع محمد خاتمی، نامزد پیروز را مرور خواهیم کرد.  

سیدمنصور رضوی در سال ۱۳۳۲ در تهران به دنیا آمد. او که مهندس راه و ساختمان است و سابقه تدریس در دانشگاه را داشت، در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی و ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، معاون این دو بود. او همچنین در اولین دوره شورای شهر تهران، عضو این شورا بود. او در بخشی از وعده های انتخاباتی خود گفت: « برقراري امنيت، ايجاد اشتغال مناسب، مسكن، و رفاه اجتماعي حداقل مطالبات مردم است؛ كه بايد از اولويت‌هاي كاري رييس جمهور آينده باشد» .رضوی همچنین در تبلیغات تلویزیونی خود تاکید کرد که با حفظ احترام همه گروه ها و جبهه های سیاسی، خود به صورت مستقل وارد رقابت های انتخاباتی شده است.

احمد توکلی در ۱۳۳۰ در بهشهر در استان مازندران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در بهشهر و تحصیلات  دبیرستان را در تهران گذراند. دانشگاه پهلوی در شیراز، مقصد دیگر تحصیلی او بود و در آنجا به تحصیل مهندسی برق و مکانیک مشغول شد. اما فعالیت‌های سیاسی منجر به این شد که در سال سوم تحصیل از دانشگاه اخراج شود. پیش از انقلاب اسلامی مدتی را نیز در زندان بسر برد. با تأسیس نظام جمهوری اسلامی، به کمیته انقلاب  اسلامی بهشهر رفت و مسئول آنجا شد. نمایندگی بهشهر در مجلس اول شورای اسلامی، سخنگویی دولت «محمد علی رجایی»، و وزارت کار و امور اجتماعی در دولت «میرحسین موسوی» از جمله دیگر سمت‌های او بود.

احمد توکلی در ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، پدیده انتخابات بود و علی رغم شکست از هاشمی رفسنجانی توانست آرای او را بشکند و بیش از چهارمیلیون رای به حساب خود بریزد. در این دوره نیز او نزدیک‌ترین رقیب به سیدمحمد خاتمی بود. توکلی در پاسخ به اینکه چقدر برای خود شانس رأی آوری قائل است، پاسخ داد که اگر فکر می‌کرد رأی نمی‌آورد، اساساً نامزد انتخابات ریاست جمهوری نمی‌شد. توکلی نیز مانند انتخابات سال ۷۲ دست روی «بی عدالتی اقتصادی» گذاشت و روی این مساله مانور داد. شعار اصلی او «دولت پاک برای ملت پاک» بود.

سیدمحمود مصطفوی کاشانی فرزند آیت الله کاشانی و متولد ۱۳۲۱ در تهران بود. در دانشگاه تهران حقوق خواند و از همین دانشگاه مدرک دکترای حقوق دریافت کرد. بعدها استاد دانشگاه شهید بهشتی شد. او همچنین عضو  موسس حزب جمهوری اسلامی بوده است. او کاندیدای چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز بود که در آن دوره از علی خامنه ای شکست خورد. سیدمحمود کاشانی در اظهارات خود از جمله تاکید کرد که «وظیفه ملت ایران»، ایستادگی در برابر «قانون شکنی» است. او همچنین در تبلیغات تلویزیونی خود، یکی از معیارهای لیاقت برای یک مدیر را «صرفه جویی» دانست.

علی فلاحیان وزیر جنجالی اطلاعات در دولت هاشمی رفسنجانی بود. در جریان دادگاه ترور میکونوس نام او نیز به عنوان یکی از عناصر تصمیم گیرنده برای ترور مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی در خارج از کشور مطرح شد. فلاحیان در سال ۱۳۲۸ در خوزستان به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی، به تحصیلات حوزوری پرداخت. او در منطقه خوزستان، مشهد و کرمانشاه، حاکم شرع بود. او همچنین فرمانده کل کمیته‌های انقلاب اسلامی و اولین دادستان ویژه روحانیت نیز بود. فلاحیان نیز در این دوره از انتخابات، از امید خود به رای آوری گفت. او همچنین قول داد که در انتخاب کابینه خود افرادی را برگزیند که در هوش، کارآمدی، امانتداری و تجربه از سرآمدها باشند. او چنین برنامه ای را «طوفان مغزها» نامید.

سیدشهاب الدین صدر در ۱۳۴۰ در تهران در خانواده‌ای روحانی به دنیا آمد. تحصیلات خود را به تمامی در تهران گذراند. تحصیلات پزشکی خود را در سال ۵۸ در دانشگاه تهران شروع کرد و در همین دانشگاه دوره‌های تخصصی پزشکی را گذراند. او در دهه شصت مدتی معاون وزیر بهداشت و درمان بود. همچنین در دوره‌های چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامی نیز نماینده مردم تهران بود. صدر در اظهارات خود در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، از هزینه بالای تبلیغات نامزدها انتقاد کرد و گفت: «اساساً این پرسش برانگیز است که کسی که می‌خواهد مسئولیتی بر عهده بگیرد چرا این اندازه هزینه تبلیغات می‌کند.»

علی شمخانی در سال ۱۳۳۴ در اهواز به دنیا آمد. او پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، تحصیلات نظامی و تحصیلات آکادمیک را نیز دنبال کرد. او از پایه گذاران سپاه پاسداران در خوزستان بود و در جنگ ایران و عراق در رده های بالا مشارکت داشت. او پس از جنگ با حکم آیت الله خامنه ای از سپاه به ارتش منتقل شد و فرمانده نیروی دریایی ارتش شد. اودر کابینه اول محمد خاتمی به سمت وزارت دفاع منصوب شد. شمخانی در اظهارات خود درباره حضور در هشتمین دوره رقابت های ریاست جمهوری، هرگونه حضور انتخاباتی که منجر به افزایش سطح مشارکت مردم می شود را مثبت و مبارک ارزیابی کرد. او در عین حال در سخنان تبلیغاتی خود به صراحت اعلام کرد که «نگران» کشور و ملت ایران است. او شعار تبلیغاتی خود را «دولت اقدام ملی» قرار داد.

علی شمخانی وزیر دفاع خاتمی در کابینه اول او بود، اما در هشتمین دوره رقابت های انتخابات ریاست جمهوری وارد رقابت با او شد

سید مصطفی هاشمی طبا در سال ۱۳۲۵ در اصفهان به دنیا آمد، لیسانس رشته برنامه و بودجه از دانشگاه تهران و فوق لیسانس رشته نساجی از دانشگاه امیرکبیر از جمله مدارک تحصیلی اوست. قبل از انقلاب اسلامی در سازمان برنامه و بودجه مشغول به کار بود و با تأسیس نظام اسلامی به جهاد سازندگی پیوست. اولین پست او که مهمترین آن نیز بود، بین سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ و تصدی وزارت صنایع بود. بین سال‌های ۱۳۶۵ تا ۶۷ رئیس کمیته ملی المپیک ایران و از سال ۱۳۷۲ به مدت ۸ سال رییس سازمان تربیت بدنی بود. هاشمی طبا در این دوره از انتخابات و در جریان اظهارات تبلیغاتی خود، مهم‌ترین وجه برنامه‌ای یک رییس جمهور را در این دانست که مصوبات مجلس و سیاست‌های ابلاغی توسط مقام رهبری را اجرایی کند.

حسن غفوری فرد در ۱۳۲۲ در تهران متولد شد. در ایران و آمریکا فیزیک خواند و تا مقطع دکترا پیش رفت. در اولین مجلس شورای اسلامی، نماینده تهران بود و بعد در کابینه محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی، وزیر نیرو شد.  او بعداً نیز رییس سازمان تربیت بدنی شد و قبل از هاشمی طبا این سمت را برعهده داشت. غفوری فرد در جریان سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز کاندیدا شد که در آن دور از علی خامنه‌ای شکست خورد. او در جریان هشتمین دوره رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری در اظهارات خود تاکید کرد که افراد کابینه خود را بر اساس «شایستگی» و نه «وابستگی» انتخاب خواهد کرد.

عبدالله جاسبی  در سال ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در این شهر گذراند و با کسب مدرک مهندسی صنایع، در دانشگاه علم و صنعت، مشغول تدریس شد. در سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در آنجا پس از دریافت مدرک فوق لیسانس، دکترای خود در رشته مدیریت تولید و تکنولوژی رادریافت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به مدت هشت سال، قائم مقام حزب جمهوری اسلامی بود. در دهه  شصت چندی معاون نخست وزیران مختلف بود و با تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، مدیریت این دانشگاه را برعهده گرفت. او در ششمین دوره رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری نیز شرکت کرده بود اما از هاشمی رفسنجانی شکست خورد. او در این دوره از رقابت ها از بسیاری از دانشجویان و کارکنان دانشگاه آزاد به عنوان عناصر ستاد تبلیغاتی خود بهره گرفت و شعار خود را «دانایی، توانایی» نامید.

سیدمحمد خاتمی در سال ۱۳۲۲ در اردکان یزد به دنیا آمد. پدر او آیت الله «سید روح الله خاتمی» از روحانیون مشهور آن منطقه بود. خاتمی پس از گذراندن دورس ابتدایی و دبیرستان در اردکان، در سال ۱۳۴۰ به قم رفت و تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. پس از چهارسال تحصیل در حوزه به اصفهان رفت و از دانشگاه اصفهان مدرک کارشناسی فلسفه غرب را دریافت کرد. همزمان با تحصیل در دانشگاه، در حوزه عملیه اصفهان نیز تحصیلات حوزوی خود را ادامه داد. در سال ۱۳۴۹ برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی به دانشگاه تهران رفت. پس از آن به قم بازگشت و دروس عالی حوزری را نیز طی کرد.

خاتمی پس از انقلاب اسلامی، در ابتدا نماینده اردکان و میبد در مجلس اول شورای اسلامی بود. سپس سرپرست موسسه مطبوعاتی کیهان شد. از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۶۸ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کابینه‌های میرحسین موسوی بود. وزارت او در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت هاشمی رفسنجانی هم ادامه پیدا کرد. بر اثر فشارهای مختلف در سال ۱۳۷۱ استعفا کرد و به سمت ریاست کتابخانه ملی منصوب شد. او همچنین در سال ۷۵ با حکم آیت الله خامنه‌ای به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در آمده بود. او از لحاظ تشکیلاتی نیز در مجمع روحانیون مبارز عضویت داشت.

سیدمحمد خاتمی در هنگام ثبت نام در هشتمین دوره رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری چندین بار بغض کرد و اشک ریخت

محمد خاتمی در تبلیغات تلویزیونی خود در این دوره تاکید کرد که هردولتی روی کار بیاید نسبت به همه ایرانیان در همه جا مسئول است. ستاد انتخاباتی او نیز همچنین روی افزایش اختیارات رییس جمهور مانور می‌داد. موضوعی که در دولت دوم خاتمی تبدیل به یک مناقشه بزرگ بین جناح اصلاح طلب و جناح محافظه کار شد. وعده‌های خاتمی در این دوره فرق چندانی با دوره قبل نداشت و با توجه به جمله کلیدی او در زمان ثبت نام در هشتمین دوره انتخابات که بر ایستادگی بر همان عهد پیشین تاکید کرده بود، می‌شد حدس زد، خاتمی در دوره جدید همچنان باورمند به شعارهای سیاسی – فرهنگی خود، پیش خواهد رفت.

اما باید توجه داشت که نوعی سرخوردگی سیاسی بین هواداران خاتمی وجود داشت. در حالیکه آنان انتظار تحقق وعده هایی چون توسعه سیاسی و جامعه مدنی را داشتند، تلاش خاتمی و دولت او برای تحقق این وعده ها به سنگ سخت جناح محافظه کار و رهبری نظام خورده بود. به عنوان مثال تفسیر خاص خاتمی از شعار جامعه مدنی – که در یک عقب نشینی آشکار آن را به مدینه النبی تفسیر کرد – خود نشانی از شکست در تحقق این وعده بود. ترکیب کابینه دوم خاتمی و نوع وزرایی که در وزارت خانه‌های حساس چون فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت کشور گمارده یا ابقا شدند، نیز خود نشانگر تمایل دولت دوم خاتمی به کاهش تنش با جناح محافظه کار بود.

 

 

انتشارات بیشتر ...