«تمامی اعضای فامیل با هم متحد شدهایم که امسال عید بدون آجیل داشته باشیم و آنچه مهم است دید و بازدیدها و صله رحم است نه خوردن آجیل و تنقلات گرانقیمت».
این سخن یک شهروند بیجاری در آستانه نوروز ۱۳۹۷ است. سخنی که خشم و استیصال در آن گره خورده است. بسیاری از شهروندان ایرانی در سالهای اخیر با معضل کاهش قدرت خرید مواجه بودهاند و این کاهش در سال ۹۷ به صورت بسیار خردکنندهای، مانند یک آفت به جان زندگی مردم افتاد و بر عزتنفس بسیاری از خانوادهها آسیب زد.
این یک واقعیت آزارنده است که ایرانیان در سالهای اخیر فقیرتر شدهاند. طبق نگاه خوشبینانه و مبتنی بر آمارهای خود بانک مرکزی جمهوری اسلامی، ایرانیان در یک دهه اخیر بین سال ۸۵ تا ۹۵، ۱۵ درصد فقیرتر شدهاند. فقیر به این معنا که «بودجه خانوار» – که معیاری برای میزان رفاه شهروندان محسوب میشود – کاهش پیدا کرده است.
در این میان قیمتها نیز رشد بسیار زیادی داشتهاند. بنا به گزارشهای اقتصادی، قیمتها از سال ۷۵ تا سال ۹۵، ۲۰ برابر شدهاند. یعنی ارزش یک اسکناس ۵۰۰ تومانی در سال ۷۵ اکنون برابر است با ارزش یک اسکناس ۱۰ هزار تومانی در سال ۹۵. یعنی با ۵۰۰ تومان در سال ۷۵ همان میزان خرید را میشد داشت که اکنون با اسکناس ۱۰ هزار تومانی میتوان داشت.
جدای از گزارشهای اقتصادی، چرخی در زندگی مردم نیز میتواند، ای درک عمومی را بدهد که بسیاری از ایرانیان حس میکنند، هر سال که میگذرد فشار اقتصادی بیشتر میشود و عملا سال به سال دریغ از پارسال!
غیبت آجیل از سفرههای نوروزی
صاحب یک مغازه آجیل و شیرینیفروشی در گرگان، در آستانه نوروز ۹۷، از جیب خالی مردم و ناتوانی آنان در خرید تنقلات نوروزی میگوید: « پارسال همین موقع به دلیل فراوانی خرید مجبور به استخدام کارگر اضافه بود اما امسال با کاهش حدود ۶۰ درصدی خرید مواجه هستم و متقاضیان هم یا محصولات ارزان می خرند و یا وزن خریدشان از کیلو به گرم کاهش یافته و به اصطلاح به یک مشت آجیل بسنده می کنند».
آجیل امسال تا ۹۰ درصد افزایش قیمت داشته است
گزارشهای اقتصادی نیز نشان میدهند که آجیل به احتمال فراوان از سبد خرید مردم برای شب عید حذف خواهد شد. طبق آمار اتحادیه فروشندگان خشکبار و آجیل، در سال ٩٧ مصرف آجیل بین خانوادههای ایرانی ٧٠ درصد کاهش پیدا کرده است. افزایش قیمت آجیل به گونهای تاثیر منفی خود را گذاشت که تعداد زیادی ازآجیلفروشها مجبور به تعطیلی مغازههای خود یا حتی لغو جواز شدند.
یکی از شهروندان گرگانی درباره خرید آجیل به مقایسه قیمت پسته با گوشت میپردازد و میگوید: «اگرچه پسته و بادام جزء جدایی ناپذیر سفره هفت سین است ، اما اگر محاسبه گر باشیم میبینیم مثلا به جای پرداخت ۲۰۰ هزار تومان برای یک کیلو پسته میتوانیم دو کیلو گوشت بره بخریم که وجودش در سبد غذایی بسیار ضروریتر از پسته است».
برای درک بهتر و بیشتر گرانی آجیل کافیست به این گفته «ناصر کمالی» – یکی از فعالان حوزه توزیع آجیل – توجه کنیم که یادآوری میکند که پستهای که در اسفند ۹۷ به قیمت ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار تومان عرضه میشود، سال پیش از این، در همین ایام با قیمت ۳۰ هزار تومان به فروش میرسید!
اینجاست که از روی ناچاری، شهروندان تن به سفرههای ساده نوروزی میدهند و از این باب شاید دیگر خجالت هم نکشند. به تعبیر آن ضربالمثل طنزآلود قدیمی: «مرگ دسته جمعی عروسیست»!. چنانکه یکی از شهروندان بیجاری اذعان میکند گرانی زندگی همه را دچار مشکل کرده است و این چیزی نیست که خانوادهها بتوانند از همدیگر مخفی کنند: «همه از حال روز همه خبر داریم ، به حدی قیمت آجیل و خشکبار بالا رفته که باید مانند گذشتههای دور دوباره سفرههای ساده نوروزی را برپا کنیم».
گرانی خوراک و پوشاک
مسئله این است که گرانیها محدود به آجیل و تنقلات نیست و مردم برای خرید دیگر ملزومات زندگی – مانند پوشاک – نیز این فشار خردکننده را حس میکنند. مادری در تلاش برای خرید یک دست لباس برای فرزند خود است. تلاشی که منتهی به این شکوه و گلایه میشود: «قیمت ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان برای یک دست لباس بچگانه پذیرفتنی نیست و باید کسی بر این قیمتها نظارت کند».
گرانی گوشت نیز ترجیعبند گرانیهای اخیر بوده است. برای درک اینکه گرانی گوشت چه تاثیر بزرگی گذاشته است کافیست به این خبر توجه کنیم که گرانی گوشت، یک چهارم رستورانهای تهران را به تعطیلی کشاند و از مجموع ۷۰۰ رستوران ثبتشده در تهران، تا اسفند ۹۷، ۱۸۰ رستوران، تقاضای انصراف یا ابطال مجوز دادند. براساس گفته خود مرکز آمار ایران، قیمت انواع مختلف گوشت در بهمن ۹۷، ۹۰ درصد گرانتر از بهمن ۹۶ بوده است.
گرانی گوشت، آن را عملا تبدیل به یک خوراک لوکس برای ایرانیان کرده است
گرانی گوشت، کله پاچه فروشیها را نیز خالی از مشتری کرد. چنانکه «حسین رواسی» – رییس اتحادیه طباخان – درباره تاثیر گرانی گوشت بر این صنف میگوید: « متاسفانه با گرانی کله و پاچه و کاهش قدرت خرید مردم، واحدهای صنفی طباخی در تهران بین ۶۰ تا ۷۰ درصد کاهش فروش داشتهاند و این باعث شده مشکلات زیادی برای طباخیها بوجود آید چرا که میزان فروش آنها نمیتواند هزینههای جاری مغازه، حقوق کارگر و سایر هزینههای آنها را تامین کند».
انقلابی که گرانی آورد!
«تقی کبیری» – نماینده خوی در مجلس شورای اسلامی – فشار اقتصادی سال ۹۷ را به «گرانیهای افسارگسیخته» تعبیر کرد که به باور او سال ۹۷ را برای مردم ایران «تلخ» کرد.
فشار تورم و گرانی در روزهای منتهی به نوروز ۹۸ چنان زیاد است که «جمال انصاری» – رییس سازمان تعزیرات حکومتی – اذعان میکند که این سازمان «پرفشارترین دوران کاری در سالهای اخیر» را میگذراند. به گفته او کشور در «شرایط اقتصادی خاصی» بسر میبرد: «گرانی در بازار بسیار زیاد و قابل احساس است و واقعیت این است که مشکلات اقتصادی مردم ابتدایی نیست و مطالبه مردم، مطالبه درستی است».
واقعیت این است که تورم و گرانی چنان آفتی به کام نوروزی مردم زده است که حتی داد مقامات حکومتی در آمده است. امامان جمعه نیز هر هفته در منابر خود نسبت به گرانیها هشدار میدهند و حتی گاهی صراحتا از احتمال «بدبینی به نظام» بر اثر تورم و مشکلات اقتصادی سخن میگویند.
اگرچه مقامات حکومتی سعی میکنند دامان «نظام» را از آلودگی گرانی مبرا کنند، اما مسئله این است که ناکارآمدی و بیکفایتی نظام برآمده از انقلاب ۵۷ بوده است که رفاه بخش قابل توجهی از مردم ایران را به شدت پایین آورد و زندگی آنان را دستخوش مشکلات اقتصادی کرد.
سقوط آزاد ارز ملی یکی از نمادهای ناکارآمدی جمهوری اسلامی در زمینه اقتصادی محسوب میشود
«محمدعلی موحدی کرمانی» در بهمن امسال در نماز جمعه تهران گفته بود: «برخی خیال می کنند این انقلاب است که باعث افزایش قیمت گوشت و این موارد شده است، خیر این انقلاب هر کجا آمد عزت آورد». اما واقعیت این است این انقلاب ۵۷ بود که فقر را در جامعه ایران گستردهتر کرد و میزان رفاه مردم را پایینتر آورد و در پی آن سفره مردم را کوچکتر کرد.
به همین مثال گوشت توجه کنیم. در ماههای آخر حکومت شاهنشاهی حداقل دستمزد به ۱۷۰۰ تومان رسیده بود. دستمزدی که با آن میشد ۷۴ کیلوگرم گوشت قرمز خرید. اکنون حداقل دستمزد یک میلیون و صدهزار تومان است. دستمزدی که با آن میتوان تنها ۱۰ کیلوگرم گوشت خرید. بر خلاف نظر امام جمعه تهران، این انقلاب ۵۷ بود که موجب افزایش قیمت گوشت شد.