عالیه اقدامدوست از جمله فعالان صنفی است که سالهای است در کشاکش و نبردی طولانی با دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی است. زنی قدرتمند و قابل ستایش که صرفا یک معلم ساده مدارس نیست بلکه آموزگار دادخواهی و حقجویی برای معلمانی بوده و هست که اکنون بسیاری از آنان جای فرزندان او هستند و به امثال عالیه اقدامدوست به چشم پیشروان و پیشکسوتان این مسیر مینگرند و تلاش میکنند این جنبش درخشان حقخواهی معلمان را بر اساس تجربه امثال خانم اقدامدوست پیش ببرند و آن را به مسیرهای انحرافی نیالایند.
خانم عالیه اقدامدوست یک معلم تاریخ گیلانی است که از پیش از انقلاب در این حوزه و البته درسهای دیگر تدریس میکرد. پس از انقلاب ۱۳۵۷ و در جریان انقلاب فرهنگی از شغل تدریس عزل و از مدارس اخراج شد. از سال ۶۲ تا ۶۸ به علت کنشگری سیاسی در زندان به سر برد. ۶ سال زندان در دهه دهشتناک ۶۰ نشان میدهد دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی چه حقد و کینهای از عالیه اقدامدوست داشته است و چه اندازه دادخواهی او را خطرناک ارزیابی کرده است. خانم اقدامدوست در سال ۱۳۸۵ و در تجمع مشهور و بزرگ زنان در میدان هفت تیر تهران نیز بازداشت شد و به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
عالیه اقدامدوست در دهه شصت شش سال در زندانهای جمهوری اسلامی محبوس بود
روایت او از پیوستن به تجمع زنان در میدان هفت تیر جالب توجه است و نشان میدهد خانم اقدامدوست چه اندازه دغدغههای اجتماعی دارد: «از طریق رادیو فردا که اطلاعیه این تجمع را خواند مطلع شدم و یکی دو تا مصاحبه هم با فریبا داودی داشت که شنیدم او میگفت این تجمع فقط برای حقوق زنان است و هیچ مسئله دیگری نیست. خلاصه از این طریق خبردار شدم که این تجمع قرار است در روز ۲۲ خرداد در میدان هفت تیر برگزار شود و چون عمومی بود من هم در آن شرکت کردم به خاطر این که در مورد حقوق زنان بود و من هم وظیفه خودم می دانستم که در این تجمع شرکت کنم.»
شش سال زندان در دهه ۶۰ و سپس حکم سه سال زندان موجب نشد که اقدامدوست را در خانه بنشاند. او در اردیبهشت ۱۳۹۷ در تجمع معلمان در برابر سازمان برنامه و بودجه بازداشت شد و به جزای نقدی و نه ماه حبس محکوم شد. این زن که علاوه بر دغدغههای صنفی در حوزه معلمان دغدغههای کارگری نیز دارد (مدتی در کارخانه مزدا کار میکرد)، در ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ نیز به وسیله دستگاه سرکوب مستقر در فومن گیلان و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در منزل خود بازداشت شد. او در آستانه ۷۰ سالگی است و دستگاه سرکوب او را رها نمیکند.
خانم اقدامدوست البته این سرکوب را بیپاسخ نمیگذارد و از هر راهی تلاش میکند تا رسواسازی لازم علیه جمهوری اسلامی را انجام دهد. از جمله او در گفتوگویی با وبسایت «ایرانوایر» گفته بود: «برابری جنسیتی تنها خواسته و دغدغه من نیست، من خواستههای دیگری نیز دارم که در جهت آنها نیز فعالیت میکنم. همانطور که در نامهام از زندان نیز نوشتهام، تورم و بیکاری، کاهش خدمات بهداشتی، گسترش اعتیاد، فقر و فحشا و افزایش نابسامانیهای اقتصادی، مخصوصاً با بالارفتن پرداخت حقالسهم مردم، از جمله دغدغههای جدی من است که همواره سعی کردهام در فعالیتهایم مورد توجه قرار دهم.»
هماکنون که این گزارش کوتاه نوشته میشود (فروردین ۱۴۰۱)، خانم اقدامدوست در زندان فومن به سر میبرد و علیرغم آنکه گفتهاند میتواند به قید وثیقه آزاد شود، از تامین وثیقه عاجز است. شرمآور نیست که حکومتی که مدعی است قدرتمندترین حکومت خاورمیانه است زنی نزدیک به ۷۰ سال را در بند زندانهای خود اسیر نگاه دارد و مدعی باشد که او را نگاه داشته و آزاد نمیکند چون علیه این نظام تبلیغ کرده است؟! جمهوری اسلامی که از تبلیغ یک فعال صنفی علیه خود این گونه میهراسد چگونه مدعی است که میتواند قدرتمندترین رژیم سیاسی در خاورمیانه باشد؟!