Search

English

انتخابات و وعده‌ای که داده نمی‌شود (۱)

 توانا– انتخابات است و وعده‌های انتخاباتی. نه در ایران که در سراسر جهان هر جا انتخاباتی در کار است، وعده‌های انتخاباتی برای جلب آرای شهروندان نیز وجود دارد.

کاندیداها تلاش می‌کنند با وعده‌هایی که حتا می‌دانند بعضی‌هایش اساسا عملی هم نیستند مردم را جذب خود کنند و مردم نیز می‌دانند بسیاری از این وعده‌ها و قول‌ها سرانجام عملی نمی‌شوند. این دانایی که بسیاری از این وعده‌ها بسامان نمی‌رسند اما موجب نمی‌شود که شهروندان یکسر نسبت به وعده‌ها بی‌تفاوت باشند.

اما در ایران وعده‌هایی وجود دارد که هیچ‌گاه داده نمی‌شوند یا اگر از آن حرفی به میان می‌آید به صورت کلی و مجمل گفته می‌شود و مصداقی به آن پرداخته نمی‌شود.

 شرکت اقلیت‌های دینی در انتخابات ایران

آزادی مذهب و پیروان مذاهب مختلف یکی از این وعده‌ها است. وعده برای جذب رای اقلیت‌های قومی و مذهبی یکی از وعده‌های تکراری انتخابات در همه‌ی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.

برای مثال می‌شود به وعده‌های محمد خاتمی برای آزادی تدریس «زبان‌های قومی و محلی» و همین‌طور «استفاده از آن در رسانه‌ها» اشاره کرد. این وعده‌ها موجب شد که در دوم خرداد ۱۳۷۶ بیش‌ترین آراء اقوام به محمد خاتمی داده شود.

آزادی پیروان مذاهب یکی از وعده‌های دیگر انتخاباتی است که در همه‌ی این سال‌ها شاهد آن بوده‌ایم که با نزدیک‌شدن به انتخابات از سوی کاندیداها و احزاب موجود سر داده می‌شود.

برای مثال حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران با انتشار یک بیانیه‌ی ده ماده‌ای وعده‌های انتخاباتی خود در رابطه با اقلیت‌های مذهبی و قومی را منتشر کرد.

سید محمد خاتمی، رئیس‌جمهور دولت اصلاحات نیز از حمله‌ی کسانی بود که در کارزارهای انتخاباتی خود بر ضرورت اجرایی‌کردن برخی از اصول قانون اساسی مربوط به اقلیت‌های قومی و مذهبی مانند اصل ۱۲ و ۱۳ تاکید کرد.

حسن روحانی در بند ششم بیانیه‌ی ده ماده‌ای خود بر «رعایت حقوق پیروان سایر ادیان و مذاهب و عدم دخالت در امور دینی و مذهبی آنان» تاکید می‌کند و توضیح می‌دهد که «با تامین آزادی در عقاید دینی و مذهبی و ایجاد امکان اجرای آداب و فرایض دینی مذهبی آنان در شرایط یکسان» می‌شود حقوق اقلیت‌های مذهبی را رعایت کرد.

شرکت برخی از اقلیت‌های دینی در انتخابات ایران

در بند اول بیاینه‌ی شماره ۳ حسن روحانی که بیانیه‌ی در ده ماده است آمده است:

«تدوین قوانین لازم برای اجرای کامل قانون اساسی به ویژه اصول ۳، ۱۲، ۱۵، ۲۲ و … در دولت تدبیر و امید به منظور رفع تبعیض.»

اصل دوم قانون اساسی چه می‌گوید؟

در اصل دوم قانون اساسی در تعریف جمهوری اسلامی آمده است که «جمهوری اسلامی نظامی است بر پایه ایمان به خدای یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین. معاد و نقش سازنده‌ آن در سیر تکاملی به سوی خدا.» در همین بخش و اصل دوم قانون اساسی و زیر عنوان «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا» آمده است که این کرامت و ارزش از طریق «اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام‌الله علیهم اجمعین» به دست می‌آید.

نوکیشان دینی در ایران تحت ستم قرار می‌گیرند

همان‌طور که می‌بینیم در اصل دوم قانون اساسی تعریف جامعی از  نظام جمهوری اسلامی ارائه شده است.

اصل دوازدهم قانون اساسی که در بیانیه شماره‌ی ۳ حسن روحانی بر اجرای آن تاکید رفته است می‌گوید: «دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی‌عشری است و این اصل الی‌الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه‌ها رسمیت دارند و در هر منطقه‌ای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب»

در اصل سیزدهم قانون اساسی با تعریفی از اقلیت‌های دینی شناخته‌شده مواجه هستیم:

«ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت‌های دینی شناخته می‌شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آئین خود عمل می‌کنند.

همانطور که با مروری اجمالی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی می‌بینیم وقتی سخن از آزادی مذهبی طبق قانون گفته می‌شود منظور ادیانی هستند که طبق قانون اساسی به رسمیت‌شناخته‌ شده‌اند. البته این به آن معنا نیست که پیروان این اقلیت‌های دینی بر اساس همین قوانین از آزادی کامل برخوردارند و رفتارهای غیرقانونی علیه آن‌ها اعمال نمی‌شود بلکه منظور این نوشته آن است که این بخش از اقلیت‌های دینی لااقل در تبلیغات کارزارهای انتخاباتی و وعده‌هایی که داده می‌شود جا دارند.

شعارنویسی علیه بهائیان در ایران

این‌گونه است که می‌بینیم پیروان ادیانی جز این ادیان به رسمیت شناخته‌شده حتا در وعده‌های انتخاباتی نیز جای ندارند. به این معنا با کاندیداهای از فیلتر شورای نگهبان رد شده‌ای مواجه نیستیم که در وعده‌های انتخاباتی‌شان برای حقوق پیروان ادیانی مانند بهائیت یا اهل حق (یارسان) و یا منکران دین حقوقی قائل بشوند و یا از حقوق شهروندی انان سخن بگویند.

نوکیشان نیز در این وعده‌ها جایی ندارند. نوکیش در اصطلاح به کسانی گفته می‌شود که دین خود را تغییر داده‌اند و در اینجا به کسانی گفته می‌شود که از اسلام خارج شده‌اند.

پیروان یارسان در ایران تحت ستم قرار می‌گیرند

بهائیان در ایران از حق تحصیل در دانشگاه محروم هستند؛ پیروان یارسان در همه‌ی این سال‌ها زیر فشارهای سنگین زندگی کرده‌اند؛ نوکیشان پیوسته بازداشت می‌شوند؛ بی‌دینان با بیان نظراتشان می‌توانند جان خود را از دست بدهند؛ صابئین مندایی در ایران بخشی از اقلیت‌های مذهبی شناخته‌شده به حساب نمی‌‌آیند و همه‌ی احقاق حق این حقوق از دست‌رفته‌ی شهروندان ایرانی در وعده‌های هیچ‌یک از کاندیداها و کارزارهای انتخاباتی‌شان به گوش نمی‌رسد.

 

انتشارات بیشتر ...