«من ۹۰ سال با افتخار در این سرزمین زیستهام. محیطزیست ایران هماینک بیش از هر زمان دیگر با مخاطرات جدی روبرو است؛ تقریبا در همه بخشها، آب، خاک، هوا، آموزش رفتارهای درست با طبیعت و دیگر مسائل. من ۹۰ سال با افتخار در این سرزمین زیستهام و این حرفهایی که میزنم تنها از سر دلسوزی و به خاطر عشق و علاقهای است که همچون یک محیطبان به سرزمین مادری خود دارم. من در این سن و سال به جز اعتلای ایران عزیز به چیز دیگری فکر نمیکنم.»
این بخشی از سخنرانی اسکندر فیروز – کارشناس محیط زیست، بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران – بود دراردیبهشت ۱۳۹۷ در مراسم پایانی جایزه مهرگان علم. «پدر محیط زیست ایران»، «پدر تالابها»، «ایدهپرداز کنوانسیون بینالمللی رامسر»، «چهره ملی و ذخیره ارزشمند» و «نگین فیروزگون خاطرات محیط زیست ایران» شماری از القابی است که در توصیف وی به کار برده شده است.
بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران
اسکندر فیروز متولد ۱۶ مرداد سال ۱۳۰۵ در شیراز، نوه عبدالحسین میرزا فرمانفرما ـ نوه عباسمیرزا و پسرعموی ناصرالدینشاه قاجار – بود. پدرش، محمدحسین میرزا، یکی از فرزندان عبدالحسین میرزا فرمانفرما، از نظامیان خوشنام دوران حکومت پهلوی بود و مادرش، صفیه نمازی، از خاندان نمازی که از بازرگانان سرشناس شیراز بودند. پدر، پیش از جنگ جهانی دوم، او و پسر دیگرش را برای تحصیل به آلمان و سپس آمریکا فرستاد. اسکندر همزمان با تحصیل، فعالیتش را در یک شرکت بینالمللی مهندسی آغاز کرد که حضور در سه پروژه سدسازی «گل اویا» در سیلان، سد «باکرا» در هندوستان و سد «اسکی شهیر» در ترکیه حاصل آن دوران بود. پس از دریافت مدرک مهندسی ساختمان از دانشگاه ییل ایالات متحده آمریکا، به ایران بازگشت و در دورههای نوزدهم و بیستم مجلس شورای ملی به عنوان منتخب شهرهای همدان و میانه حضور یافت.
کسی که شکارچی بود، حامی هزاران فلامینگو، قرقاول و آهوی سرگردان شد
این شاهزاده قاجاری شکارچی خوبی بود و با شکارچیان بنام زیادی آشنایی و دوستی داشت. او در تاسیس «کانون شکار» و وضع قانون شکار در سال ۱۳۳۵ نقشی کلیدی ایفا کرد. همین کانون، با تلاش بسیار او در سال ۱۳۴۶ به «سازمان شکاربانی و نظارت بر صید» تغییر نام داد و سرانجام این سازمان در سال ۱۳۵۰ به «سازمان حفاظت محیط زیست» ارتقا یافت و دامنه فعالیتهای آن نیز گستردهتر شد. از آن پس خودش، یعنی کسی که گاه پرنده و سنجاب و خرگوشها را نشانه میرفت، شد حامی هزاران فلامینگو، قرقاول و آهوی سرگردان. و اگر نبود، مثلا پارک پردیسان که حالا محل اصلی سازمان محیط زیست است، در سالهای پیش از انقلاب به عرصه ۵٠٠ هکتاری شهرک غرب اضافه شده بود و حالا پر از آسمانخراش بود. او در سال ١٣٤٧ باغ گیاهشناسی تهران را با طراحی ادوارد هایمز، طراح و نقشهکش انگلیسی، در زمینی به مساحت ١٤۵ هکتار راهاندازی کرد. در اسفند سال ١٣۵٣ نیز در کنفرانس بیابانزدایی که با حضور نماینده ٢٢ کشور منطقه در سازمان محیط زیست ایران برگزار شد، توانست با اصرار بسیار این زمینهای مرغوب و گرانقیمت را از دست سوداگران نجات دهد.
باغ گیاهشناسی تهران را در سال ۴۷ با طراحی یک نقشهکش انگلیسی، راهاندازی کرد
اسکندر فیروز بود که مناطق چهارگانه (که امروز با نامهای منطقه حفاظتشده، پارک ملی و پناهگاه حیات وحش میشناسیم) را در کشور ایجاد کرد. در همان سالها تنها هفت کشور در جهان بودند که سازمانی دولتی برای حفاظت از محیط زیست داشتند که ایران یکی از آنها بود. بیژن فرهنگ درهشوری، پژوهشگر و از مسئولان محیط زیست در ایران، درباره همت بلند فیروز برای نوآوری در سیستم حفاظت از محیط زیست میگوید: «آن سالها محیط زیست در خاورمیانه اصلا مطرح نبود.عربستان نمیدانست محیط زیست به چه معناست؟ ترکیه هم نمیدانست. دریاچههای شوروی میخشکید و فجایع عجیب و غریبی در بالکان اتفاق میافتاد. هیچ کشوری در خاورمیانه معیارهای زیستمحیطی را نمیدانست … فیروز عالی شروع کرده بود و مشاوران بسیار خوبی در اختیار داشت. همه چیز محکم و عالی پیش میرفت.»
از برجستهترین خدمات او به محیط زیست ایران برگزاری کنوانسیون جهانی رامسر در سال ۱۳۴۹ بود
در یکی از مصاحبههایش در پاسخ به اینکه چرا سالهاست به جای تفنگ برای شکار، دوربین به دست گرفته، با اشاره به شکارهای بزرگی که در نقاط مختلف جهان داشته، گفت که پس از شکار در آفریقا دیگر نتوانسته دست به اسلحه ببرد و به جای آن دوربین را به دست گرفته که از آن بسیار بیشتر لذت میبرد. اسکندر فیروز در کتاب خاطراتش در این باره میگوید که شکار یک حیوان «با تفنگهای دوربیندار امروزین از فاصله دویست متری چندان جوانمردانه نیست». با این حال او، بسیار واقعگرایانه، موضوع شکار را کلا نفی نمیکرد و تنها خواستار مدیریت اصولی این فعالیت میشد.
از سالها پیش به جای تفنگ شکاری دوربین به دست گرفته بود
یکی از برجستهترین خدمات او به محیط زیست ایران، بهویژه تالابها، برگزاری کنوانسیون جهانی رامسر در سال ۱۳۴۹ بود که منجر شد به بینالمللیشدن تالابها و جهانیشدن اهمیت حفاظت از این تالابها، گیاهان و جانوران وابسته به آنها بهخصوص پرندگان آبزی. در واقع این کنوانسیون ایدهای بود که سالها پیش از این برای ایجاد معاهدهای بینالمللی با هدف حفاظت از تالابها در سراسر جهان شکل گرفته بود، تا اینکه در نهایت برای اولین بار با تلاش اسکندر فیروز و حضور رؤسای ۱۸ کشور جهان و مسئولان برخی نهادهای غیردولتی بینالمللی از جمله فائو، یونسکو، IUCN و WWF در شهر رامسر در شمال ایران برگزار و نهایی شد.
رئیس «کنوانسیون حفاظت از تالابهای مهم بینالمللی و زیستگاه پرندگان آبزی» در همین سال از او به عنوان «پدر تالابهای ایران» یاد کرد. در سال ۱۳۵۳ نیز یکی از مهمترین قوانین زیستمحیطی ایران به عنوان «قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست» به همت او تصویب شد که هنوز در ایران اعتبار قانونی دارد. او درباره روند تصویب این قانون میگوید: «بهتصویبرساندن آن کار آسانی نبود، برای بیشتر نمایندگان و سناتورها موضوع و بلکه بعضی واژهها تازگی داشت. باید بسیاری مطالب را به تفصیل توضیح دهم. … خوب و پسندیدهبودن این قانون خیلی زود پس از تصویب آن بهکرات و از راههای گوناگون چه از طریق همکاران دولتی و چه دستگاههای بینالمللی عنوان شد.»
در سال ۱۳۴۹ در کنوانسیون بینالمللی رامسر، «پدر تالابهای ایران» خوانده شد
شور طبیعتدوستی و دانش و سواد محیطزیستی این چهره ملی ایران تنها به داخل مرزهای کشور محدود نمیشود و در عرصه بینالمللی نیز نام او شناختهشده است. آنچنان که در زمینه فعالیتهای بینالمللی محیط زیستی نیز مسئولیتهایی به عهده داشت؛ از جمله ریاست اجلاس سازمان ملل برای آمادهسازی کنوانسیونهای مربوط به کنفرانس جهانی استکهلم در سال ۱۳۵۰، عضویت در هیئت رئیسه اتحادیه جهانی حفاظت یا IUCN بین سال ۵۲ تا ۴۴ و جانشینی ریاست این اتحادیه و عضویت در هیئت امنای صندوق جهانی حیات وحش و طبیعت در سال ۵۲ تا ۵۶.
در داخل کشور نیز کارنامه او مملو از مدیریت طراحی و تشکیل سازمانها، شبکهها و وضع قوانین گوناگون محیطزیستی است که در روند شکلگیری مسیر حفاظت از محیط زیست در کشور تاثیر برجستهای گذاشت. ایجاد شبکهای از مناطق حفاظتشده، تدوین برنامههایی برای مدیریت آلایندهها، پیشبینی بهکارگیری گاز به جای بنزین یا سوخت نیروگاهها نیز از جمله خدمات بهجامانده از او ست.
از سال ۵۰ تا ۵۷ دبیرکل موسسه گیاهشناسی ایران بود
اسکندر فیروز در زمان حضورش در رأس سازمان حفاظت محیط زیست تلاش کرد زیرساختهای ایجاد یک تشکیلات مدرن در حفاظت از محیط زیست را فراهم کند. مثلا او برای موضوع آلایندگی هوای تهران برنامه داشت. در کتاب خاطراتش بخشی از این برنامهها و اقدامات را تشریح کرده است: «کارشناسان آلودگی هوا در سازمان تقریبا همزمان با تصویب نخستین قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست، دستگاههای اندازهگیری آلایندههای مختلف هوا را نصب کرده بودند و مشخص بود که میزان آلودگی هوای تهران بالا و در بعضی ساعات برای سلامت مردم مضر است. سه طرح را به منظور اصلاح وضع ترافیک و کاهش آلودگی در نظر گرفتیم: نخست افزایش وسایل نقلیه عمومی بود که در آن زمان محدود به خرید اتوبوس میشد؛ دوم، نصب دستگاههای مبدأ کاتالیزی روی اگزوز ماشینها و دستکم در مورد خودروهای ساخت ایران نیز معاینه خودروها برای تقلیل دودهای مضر اگزوزها؛ و سوم گازسوز کردن تاکسیها و سپس اتوبوسها.»
فیروز از سال ۵۰ تا ۵۷ دبیرکل موسسه گیاهشناسی ایران نیز بود. تاسیس موسسه گیاهشناسی و باغ گیاهشناسی و همینطور طرح زیستمحیطی پردیسان از مهمترین خدمات دیگر او به شمار میآید. او از سال ۱۳۵۷ دیگر هیچ سمت دولتی نداشت اما همچنان دلسوز و حامی و عاشق طبیعت و حیاتوحش در ایران بود.
در خرداد ۵۸ به دست انقلابیون دستگیر شد
با وقوع انقلاب اسلامی، موج بازداشتها و مصادرههای فلهای شروع شد. فیروز نیز از حملات انقلابیون در امان نماند و ۶ خرداد ۱۳۵۸، در پی موج دستگیری اطرافیان و نزدیکان به خاندان پهلوی، توسط نیروهای انقلابی در آپارتمانش در تهران دستگیر شد، و پس از دو سال بازداشت و بازجویی به اعدام محکوم شد. سپس با وساطت فردی در قم – که میگفت حتی نامش را نمیداند – به حبس ابد رفت. مردی که در صحنه طبیعت ایران، بهترینها هم فرسنگها با او فاصله داشتند و کسی که عمر خود را برای بهبود محیط زیست ایران و محل زندگی ایرانیان صرف کرد و شهره جهان بود و تقدیرها از او شد، شش سال و هفت ماه را به جرم خدمت به کشورش، پشت میلههای زندان گذراند و سرانجام در آبان ۱۳۶۴ آزاد شد.
فیروز پس از آزادی از زندان به آمریکا رفت اما همواره به سرزمین مادریاش رفت و آمد داشت. همچنین به طور غیررسمی در ایران مشغول مطالعه، تحقیق و نگارش بود و همواره قلبش برای محیط زیست ایران میتپید.
«حیات وحش ایران»؛ کاملترین مرجع و منبع حیات وحش ایران
از او آثار مکتوبی نیز به جا مانده است که در شناخت محیط زیست آثار ارزشمندی به حساب میآیند. از جمله کتاب «حیات وحش ایران» (چاپ مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۸) که کاملترین مرجع و منبع حیات وحش ایران دانسته شده است. این کتاب در سال ۱۳۸۰ جایزه مهرگان علم را به خود اختصاص داد. کتاب «خاطرات» او نیز با عنوان فرعی «دو دهه تلاش برای حفظ طبیعت و محیط زیست ایران» در سال ۱۳۹۲ در نشر تدبیر روشن چاپ شد. او خود میگوید: «کتاب اصلی “خاطرات” به زبان فارسی در خارج از ایران چاپ شد. روشن است انتظار اینکه همه قسمتهای این کتاب در ایران چاپ و منتشر شود انتظار بیهودهای بود. این کتاب در ایران با حذف تعدادی عکس و بخش “سخن پایانی” کتاب، و یکی دو موضع دیگر منتشر شده است.» کتاب دیگرش با عنوان “The Complete Fauna of Iran” (انتشارات I.B. Tauris، سال ۲۰۰۵) منتشر شد. دو کتاب به نامهای «پرندگان ایران» و «پستانداران ایران» نیز زیر نظر او در ایران منتشر شده است.
دریافت جایزه مهرگان علم در سال ۱۳۸۰ برای کتاب «حیات وحش ایران»
پژوهشگران بینالمللی زیستشناسی یک گونه جدید جانور جونده را که برای اولین بار در دنیا در ۳۰ کیلومتری جنوب شهرضا در ایران کشف شد، به احترام و بزرگداشت اسکندر فیروز، «دوپای فیروز» نامگذاری کردند. این گونه – که شبیه موش است – از اردیبهشت ۱۳۸۷ تا خرداد ۱۳۸۸ در همین منطقه مورد پژوهش قرار گرفت. همچنین به عنوان یک گونه ناشناخته در فهرست سرخ آی.یو.سی.ان طبقهبندی شده است.
این گونه جدید جانوری به احترام او «دوپای فیروز» نام گرفت
در سال ۱۳۹۲، مستند «یک ساعت از یک عمر»، به کارگردانی رخشان بنیاعتماد، درباره زندگی و فعالیتهای پدر محیط زیست ایران به نمایش در آمد.
اسکندر فیروز در ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ در ۹۳ سالگی در آمریکا درگذشت.