«پالام پولوم پیلیچ
باز دست تو رو شد
که گرگ هستی و باید فرار را بکنیم»
از آن روزگار که حافظ میگفت: «آسمان کشتی ارباب هنر میشکند / تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم»، چندین قرن میگذرد اما هنوز این گفته حافظ به تاریخ نپیوسته است و اینگونه نیست که ما درکی از این سخن نداشته باشیم و گمان ببریم که حرفی متعلق به گذشته است که امروز نمیتوانیم آن را با گوشت و پوست خود درک کنیم. این سخن حافظ را هنوز با تمام وجود درک میکنیم چرا که کسانی که خود را نماینده آسمان میدانند هنوز کشتی ارباب هنر را واژگون میخواهند و این پیام را به گوش اهل فرهنگ میخوانند که «جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است».
اینکه مولانا چند قرن پیش به دیگران توصیه میکرد که «در بیان این سه کم جنبان لبت / از ذهاب و از ذهب وز مذهبت / کین سه را خصم است بسیار و عدو/ در کمینت ایستد چون داند او» نشان از اعجاز کلام مولانا نیست که درد او هنوز امروز درد ما است بلکه اعجاز جامعهای است که دردهایش را چند قرن بر دوش خود به این سو و آن سو میبرد.
اینگونه است که پس از چند قرن هنوز اهل هنر و فرهنگ در کشور ما امنیت و قرار ندارد و بهخاطر سرودن شعر و بیان احساس به زندان و بند گرفتار میآید.
فاطمه اختصاری یکی از این اهالی هنر است. او شاعری است که بهخاطر بیان نظرات و اندیشههایش در قالب شعر بازداشت و زندانی میشود و دست آخر مجبور میشود که وطنش را که به زبانش شعر میسراید رها کند و از کوه و بیابان بگریزد تا جان از دست شحنگان ولایت به در ببرد.
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
فاطمه اختصاری متولد سال ۱۳۶۵ در کاشمر در استان «خراسان رضوی» است.
او دوران کودکی خود را در کاشمر و سپس مشهد سپری کرد. اختصاری از سنین نوجوانی در کنار پرداختن به نقاشی و گویندگی در رادیو، به شعر و ادبیات میپرداخت. این علاقه پس از آشنایی با دکتر «مهدی موسوی» و حضور در کارگاههای او برایش بسیار جدیتر و هدفمندتر شد. کسب مقام نخست در جشنوارههای ادبی و سردبیری مجله تخصصی «همین فردا بود» به مطرح شدن بیشتر نام او در فضای ادبیات کمک شایانی کرد.
او در دانشگاه در رشته مامایی به تحصیل پرداخت و تا دکترای این رشته پیش رفت اما با اخراج از دانشگاه، نتوانست دکترای خود را بگیرد.
فاطمه اختصاری در انواع قالبها و ژانرهای ادبی تجربههای فراوانی دارد؛ اما در بین مخاطبین ادبیات بیشتر او را از شاعران غزل پستمدرن میدانند. از او تا به حال چند اثر منتشر شده است. اولین مجموعه او با نام «یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیبزمینیها» در سال ۱۳۸۹ از نمایشگاه کتاب جمعآوری شد و جلوی انتشار آن گرفته شد. بعدها دو کتاب دیگر از او با نامهای «کنار جادهی فرعی» و «منتخبی از شعرهای شاد به همراه چند عکس یادگاری» منتشر شد که کتاب او با فشار روزنامههای اصولگرا و خبرگزاری های وابسته به سپاه از نمایشگاه جمعآوری شده و بعد از چاپ دوم، مجوّز آن به طور کامل لغو شد.
فاطمه اختصاری قبل از سال ۱۳۸۸ فعالیتهای فراوانی داشت که میتوان به داوری «اولین جشنواره غزل پست مدرن» در سال ۱۳۸۶، سردبیری نشریه «همین فردا بود» بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸، انتخاب آثار مجموعه «گریه روی شانهی تخم مرغ»، تدریس در کارگاههای آموزش عروض و… اشاره کرد که بعد از سال ۱۳۸۸ با ایجاد محدودیتهای فراوان از کارهای اجرایی او کاسته شد و تنها به سرودن شعر و انتشار آن در مجموعهها و شبکههای اجتماعی پرداخت.
سیدمهدی موسوی و فاطمه اختصاری
همچنین کتاب «در میان تارهای عنکبوت» از او در کشور چک به چاپ رسیده که حاوی ترجمه منتخبی از اشعار اوست. آثاری از او مانند «زنیدن در باران» و… هیچگاه توسط وزارت ارشاد مجوز نگرفت و سالها است غیرقابل چاپ اعلام شده است. کارگاه شعر او نیز در سال ۱۳۹۱ و با انتشار خبرهایی در وبسایتهای اصولگرا مانند باشگاه خبرنگاران جوان تعطیل شد.
باشگاه خبرنگاران جوان علیه اختصاری
اشعار فاطمه اختصاری به وسیله خوانندگان بسیاری خوانده شده است که برخی از آنها موجب شد که با تنگناهای بسیار مواجه شود. یکی از اشعار کتاب اول او در آلبومی از شاهین نجفی، به همراه اشعاری از سید مهدی موسوی، افشین مقدم و یغما گلرویی به اجرا در آمده است. خوانندگانی مانند شادی امینی، یاسین صفاتیان، نوید زردی، کاوه سوری و فرشین طهماسب از دیگر هنرمندانی هستند که در آلبومهای موسیقی خود از اشعار فاطمه اختصاری استفاده کردهاند.
فاطمه اختصاری در ورزشگاه
حضور فاطمه اختصاری با لباس پسرانه در سال ۱۳۹۱ در ورزشگاه آزادی (با توجه به ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها) در بازی ایران و کره جنوبی و انتشار آن در رسانههای جهان باعث شد بحثهای فراوانی شکل بگیرد. رسانههای وابسته به سپاه این حرکت را نه ناشی از علاقه زنان به فوتبال، که حرمتشکنی و ایجاد خوراک خبری برای بیگانگان قلمداد کردند.
فاطمه اختصاری به دلیل فعالیتهای فرهنگیاش در تاریخ هفدهم آذرماه سال ۱۳۹۲ توسط نیروهای امنیتی سپاه پاسداران در منزلش بازداشت شد و پس از ۳۸ روز زندان انفرادی و بازجویی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.
او در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۹۴ به همراه مهدی موسوی، دیگر شاعر ایرانی با حکم دادگاه انقلاب تهران به ترتیب به یازده سال و نیم و ۹ سال حبس و همچنین ۹۹ ضربه شلاق محکوم شدند. در روزنامههای داخلی کشور، جرم او توهین به مقدسات (خوانده شدن شعری از او توسط شاهین نجفی)، تبلیغ علیه نظام (فعالیتهای فمینیستی و همچنین سرودن اشعار اجتماعی) و رابطه نامشروع مادون زنا (دست دادن با نامحرم در خارج از کشور) اعلام شد. این احکام در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شدند.
شاهین نجفی و فاطمه اختصاری
در زمستان همان سال خبرگزاری فارس اعلام کرد که فاطمه اختصاری به همراه مهدی موسوی ابتدا به کردستان عراق و از آنجا به سوئد گریختهاند. این دو در مصاحبهای کوتاه تنها خروج خود از ایران را تایید کردند و علت این موضوع را فراتر از زندانهای طویلالمدت و شلاق، نداشتن امنیت جانی اعلام کردند. پس از خروج فاطمه اختصاری فشار نیروهای امنیتی بر هنرمندان ادامه پیدا کرد و در یک سال اخیر شاهد موج جدیدی از دستگیری و زندانیشدن شاعران و نویسندگان توسط نیروهای اطلاعات سپاه بودهایم.