Search

English

صنایع دستی؛ تولیدی رو به مرگ در ایران

«زبیده مطهری» زنی اهل پسکوه بلوچستان است که پس از فوت همسرش سرپرست خانوار شد. او برای تامین معاش خانواده‌اش، تصمیم گرفت کارگاه سوزن‌دوزی دائر کند، چندین زن دیگر نیز با او همکاری می‌کردند. آیینه‌کاری و سوزن‌دوزی روی شال، پیراهن و دامن … از عمده هنرهای آن‌ها بود، که از نسل‌های گذشته آموخته‌ بودند.

 زبیده از روزهای سختی می‌گوید که هر چه تلاش کرد نتوانست کارگاه را سر پا نگه دارد: «بازار فروش نداشتیم؛ پسرم تولیدات را می‌برد زاهدان، حتی مشهد و تهران، اما فروش نمی‌رفت؛ یکی دو سال اول بد نبود؛ بعد از آن نتوانستیم سر پا بمانیم؛ الان هشت ماه است که درِ کارگاه را تخته‌کرده‌ایم؛ کار، کاملا تعطیل شد.»

 او که پیش‌تر تحت پوشش کمیته امداد بود، اکنون نه تنها به دلیل دریافت وام خوداشتغالی از حمایت کمیته امداد بی‌بهره است، بلکه اقساط وامی که دریافت کرده نیز برای او مشکل‌آفرین شده است. او فقط با یارانه‌اش زندگی می‌کند. زندگی زبیده را می‌توان خلاصه‌ای از وضعیت نامطلوب صنایع دستی در ایران دانست.

به طور کلی، صنایع دستی به محصولاتی گفته می‌شود که تمام یا بخشی از آن با دست تولید می‌شود و از دیگر مشخصات آن پیوند‌ با فرهنگ و هنر یک منطقه خاص است. ایران با ۳۷۰ رشته صنایع دستی، از غنی‌ترین کشورها در این حوزه است؛ اما متاسفانه در ایران از تمام ظرفیت ممکن، برای تولید صنایع دستی استفاده نمی‌شود و وضعیت تولیدکنندگان مطلوب نیست.

به گفته تولیدکنندگان و فروشندگان صنایع دستی، تقاضا و فروش برای این محصولات بسیار پایین است. با وجود چندین اتحادیه برای تولیدکنندگان صنایع دستی، هیچ کدام از اتحادیه‌ها کارایی و بهره‌وری لازم را ندارند و نتوانسته‌اند گره‌ای از مشکلات تولیدکنندگان صنایع دستی باز کنند.

«نیما ذاکری» یکی از تولیدکنندگان صنایع دستی چرمی در گفتگویی ضمن وخیم‌دانستن وضعیت صنایع دستی معتقد است: «وعده‌های معاونت صنایع دستی کشور، قابلیت اجرایی ندارد و هیچ صنف و اتحادیه‌ای نیست تا مسائل و مشکلات هنرمندان را دنبال کند. بیمه، مهم‌ترین دغدغه هنرمندان، بیش از یک سال است که قطع شده و برخلاف وعده و وعیدهای داده‌شده، هنوز تدبیری برای رفع این مسئله اندیشیده نشده است. تعداد نمایشگاه‌های صنایع دستی، کاهش پیدا کرده و شرایط وامی که به هنرمندان تعلق می‌گیرد، آن‌قدر دشوار است که هنرمندان ترجیح می‌دهند عطای این وام را به لقای‌اش ببخشند.»

تولیدکنندگان صنایع دستی بر این باور هستند که وضعیت تولید و عرضه صنایع دستی کشور مطلوب نیست

 واردات صنایع دستی، رقیبی جدی برای تولیدکنندگان داخلی

در حالی که کشورهای دیگر مقررات سختی برای واردات صنایع دستی وضع کرده‌اند، در ایران واردات صنایع دستی ارزان، از کشورهایی مانند چین، بازار را از کف تولیدکنندگان داخلی ربوده است. در اصفهان که به نام «شهر جهانی صنایع دستی» ثبت شده است، صنایع دستی چینی با قیمتی ارزان عرضه می‌شود و حتی گاه به نام صنایع دستی اصفهان به فروش می‌رسد.

 این امر موجب شده است که فروش صنایع دستی اصفهان کاهش پیدا کند. لازم به ذکر است که بخش بزرگی از صنایع دستی چینی به صورت قاچاق وارد می‌شوند، با این وجود به راحتی در دسترس هستند و خریدوفروش می‌شوند. «حاج محمود» یکی از هنرمندان قلم‌زنی در اصفهان می‌گوید: «از ما که گذشت، اما با این شرایط، چه انتظاری داریم که نسل جدید بیایند و راه صنایع دستی را در اصفهان ادامه بدهند. الان بسیاری از هنرهای دستی، دیگر جوینده‌ای ندارند. جوانان وقتی سرنوشت ما را می‌بینند دیگر انگیزه‌ای ندارند که به این حرفه وارد شوند.»

صنایع دستی چینی در سراسر ایران، به خصوص در شهرها و مکان‌های توریستی دیده می‌شود و فقط مختص اصفهان نیست. «غلام‌علی فیض‌اللهی» – مدیرعامل اتحادیه صنایع دستی استان اصفهان – از افتتاح فروشگاه بزرگ صنایع دستی چینی در جاده چالوس-عباس‌آباد خبر داد و گفت: «با وجود اعلام حمایت مسئولان از صنایع دستی ایرانی، به‌تازگی چنین فروشگاهی افتتاح شده؛ که حجم زیادی از اجناس آن صنایع دستی چوبی است. به طور حتم، چین برای فروش صنایع دستی خود در ایران حمایت می‌شود؛ اما چنین حمایت گسترده‌ای از هنرمندان ایرانی در داخل کشور انجام نمی‌شود!»

یکی دیگر از پیامدهای منفی رکود بازار صنایع دستی، این است که برخی از رشته‌ها در آستانه فراموشی قرار گرفته‌اند و جز چند استاد مسن و باتجربه کسی از فوت‌وفن هنرها‌ی‌شان اطلاعی ندارد. هنرمندانی که اگر از دست بروند، گنجینه تجربیات و هنرهای خود را نیز با خود خواهند برد.

صنایع دستی چینی بازار ایران را از کف تولیدکنندگان داخلی ربوده است

دولت؛ حمایت یا ایجاد محدودیت

یکی از مهم‌ترین بخش‌های فروش صنایع دستی مربوط به صادرات و فروش در خارج از ایران است. نمایشگاه‌های جهانی صنایع دستی موقعیت مناسبی برای این صنعتگران است؛ اما حضور هنر ایرانی در نمایشگاه‌های خارجی با تلخی و دشواری همراه است.

«محسن یزدان‌شناس»، ملیله‌کار زنجانی، در نمایشگاه‌های بسیاری شرکت کرده است. او به تجربه می‌گوید: «غرفه‌های ایرانی را می‌توان در کنار سرویس های بهداشتی پیدا کرد. چون غرفه هایی که به سرویس‌های بهداشتی نزدیک هستند، ارازن‌ترند و از آنجا که مجریان نمایشگاه‌های ایرانی به دنبال سود بیش‌تر هستند، این غرفه‌ها را می‌گیرند و به صنعتگران اجاره می‌دهند. یزدان‌شناس می‌گوید اگر در نمایشگاه‌های خارجی می‌خواهید غرفه ایرانی را پیدا کنید، به دنبال سرویس‌های بهداشتی بگردید!»

او همچنین از دکور و ظاهر غرفه‌های ایرانی گله‌مند است و ادامه می‌دهد: «با این‌که صنایع دستی ایرانی از کیفیت بالایی برخوردار هستند و تمام کارشان با دست انجام می‌شود، ظاهر غرفه‌های ایرانی مناسب نیست و این باعث می‌شود مشتری‌ها به ما اعتماد نکنند و فروش نداشته باشیم.»

برخی قوانین شرعی هم این میان دست‌وپاگیر شده‌اند. معروف‌ترین صنایع دستی و سوغات سنندج تخته‌نرد است، که صادرات بخشی از فروش این صنعتگران بود؛ اما سال گذشته گمرک اعلام کرد با استفتا از دفاتر مراجع تقلید، فروش و نگهداری تخته‌نرد ایراد شرعی دارد؛ بنابراین طبق ماده دو  قانون و مقررات صادرات و واردات، این صنعت دستی ممنوع اعلام شد و صنعتگران بخشی از بازار خود را از دست دادند.

بی‌پناهی زنان در حوزه صنایع دستی

زنان نقش پررنگی در صنایع دستی دارند و بخش عمده‌ای از صنایع دستی را تولید می‌کنند. به عنوان مثال در استان کردستان، بیش از ۷۰ درصد محصولات صنایع دستی را زنان تولید می‌کنند. نازک‌کاری، کردی‌دوزی، گلیم‌بافی، قالی‌بافی، گیوه‌بافی، سازه‌های عرفانی، موج‌بافی و سجاده‌بافی، نساجی سنتی، رودوزی‌های سنتی، سفالگری، قلاب‌بافی، سراجی، ارغوان‌بافی … از رشته‌های صنایع دستی در استان کردستان است که به واقع زنان تولید در این حوزه های هنری را می‌چرخانند. 

زنان ستون فقرات صنایع دستی کردستان هستند اما از آنان چنان که باید حمایت نمی شود

اما مسئله این است که چنانکه باید از این زنان حمایت نمی‌شود و نهادهای دولتی توجه چندانی به این حوزه ندارند. ورود بی‌رویه صنایع دستی چینی به بازار ایران، نشان از بی‌تدبیری مسئولان در این زمینه دارد. این مسئله حتی مورد اعتراف مسئولان مربوطه نیز هست؛ به عنوان مثال «محمدبهروز عیسی‌زهی» – معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی استان بلوچستان – می‌گوید: «باید جلوی قاچاق گرفته شود تا سوزن‌دوزی رونق بگیرد؛ وجود سوزن‌دوزی‌های افغانستانی با قیمت پایین‌تر و معمولا کیفیت نازل‌تر، موجب شده که کالاهای زنان ما فروش نرود.»

در ابتدای این گزارش به تجربه زبیده – زن سوزن‌دوز بلوچ – اشاره شد که با این‌که سعی کرد تمام هنر خود و زنان روستای خود را در حوزه سوزن‌دوزی خرج کند، نتوانست اقبالی کسب کند و کسب‌وکار هنرورزی خود و همراهان‌اش تخته شد. چرا هنر امثال زبیده باید فدای واردات محصولات افغانستانی، چینی و امثال این بی‌تدبیری‌ها شود؟

 

انتشارات بیشتر ...