Search

English

مهاجرت از ایران؛ تبعید مکرّر

سید یحیی رحیم صفوی – مشاور آیت الله خامنه ای –  در ۲۰ آبان ۱۳۹۷ و طی سخنانی در قزوین مدعی شد که: « مقام معظم رهبری امروز در کوران حوادث منطقه ما را به سعادت رهنمون ساخته اما رهبران سایر ملت ها، آنان را به فلاکت و بدبختی رهنمون ساخته اند».

ادعای جالب توجهی ست. فرمانده سابق سپاه پاسداران این ادعا را مطرح می کند که آیت الله خامنه ای ملت ایران را به سعادتمندترین ملت منطقه مبدل ساخته است. احتمالا خوانندگان این خطوط با رحیم صفوی موافق نباشند. اما بر اساس چه مستنداتی می توان ادعای مشاور عالی رهبری جمهوری اسلامی را رد کرد؟

Image result for ‫رحیم صفوی‬‎

یحیی رحیم صفوی بر این باور است که رهبر جمهوری اسلامی ملت ایران را به سعادت رهنمون ساخته است

بر اساس وضعیت زنی که به «جرم» بهایی بودن پیکرش از قبر بیرون کشیده می شود و در بیابان رها می شود؟ یا کارگران مختلف کشور که چندین ماه است حقوق دریافت نکردند؟ یا وجود هزاران کودک خیابانی که به گفته خود مسئولان درصد بالایی از آن ها مورد تجاوز جنسی نیز قرار می گیرند؟ یا براساس قصه پرغصه مردم بلوچستان که نه آب دارند و نه خاک دارند و نه هوا؟

همه این ها در جای خود می توانند چالش های عمده ای برای ادعای یحیی رحیم صفوی باشند اما در این گزارش بر آن هستیم میزان مهاجرت را بررسی کنیم. اگر ادعای رحیم صفوی صحیح باشد که ایران سعادتمندترین ملت منطقه هستند و باقی کشورهای منطقه به «فلاکت و بدبختی» کشیده شده اند، طبعا باید مهاجرت از کشور ثروتمندی چون ایران به خارج از کشور، میزان چندان بالایی نداشته باشد.

امواج مهاجرتی؛ شبیه به یک فرار

اما بر خلاف تصویری که رحیم صفوی می آفریند، نگاهی به ارقام نشان می دهد اوضاع کاملا برعکس است و ایرانیان سعادت خود را در مهاجرت می جویند. در آذرماه ۱۳۹۶ بود که «حسین عبده تبریزی» – مشاور وزیر راه و شهرسازی و یکی از پرنفوذترین صاحب نظران اقتصادی داخل کشور- اعلام کرد: «اطلاعاتی که دارم نشان می دهد یک و نیم میلیون ایرانی در صف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند و این عدد ترسناک است. خروج نیروهای کارشناسی و نیروهای ورزیده به اقتصاد ملی آسیب می زند و یکی از دلایل تهی دست شدن ایرانیان مهاجرت نیروهای نخبه است».

هراس از این رقم زمانی افزون می شود که به یاد بیاوریم کانادا و استرالیا کشورهایی هستند که مهاجرت را تخصصی تعریف می کنند و در واقع کسانی که مهاجر کانادا و استرالیا می شوند، صاحب فن و تخصص هستند. این جدای از ایرانیان دیگری ست که به مهاجرت به کشورهایی آسان گیرتر می اندیشند. کشورهایی مانند ترکیه. در مرداد ۱۳۹۷ بود که رییس اتاق بازرگانی ایران و ترکیه از خرید هزار واحد ساختمانی توسط ایرانیان در ترکیه گفت. به گفته او این مقدار متعلق به پنج ماه نخست سال ۹۷ بوده و متوسط قیمت این واحدهای ساختمانی نیز ۱۶۰ هزار دلار بوده است.

ایران از مهاجرفرست ترین کشورهای دنیا است

ایرانیان برخورداری که در ترکیه ملک خریده اند را باید از هزاران ایرانی پناهجو در ترکیه سوا کرد. هزاران ایرانی در ترکیه زندگی می کنند که پرونده پناهندگی باز کرده اند و همچنان به امید پرواز به کشور سوم هستند. از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ تعداد ایرانیان پناهجو در ترکیه از پنج هزار نفر به ۲۵ هزار نفر رسید و طبق آخرین تخمین ها اکنون ۱۵ هزار پناهجوی ایرانی در ترکیه بسر می برند.

دیگر کشوری که ایرانیان زیادی در آن ملک و منزل خریده اند، گرجستان است. آزادی های اجتماعی موجود در گرجستان به اضافه هزینه به نسبت پایین زندگی در آن  و نیز نزدیکی به ایران و خوش آب و هوا بودن، همه و همه ایرانیان بسیاری را واداشته است که شانس خود برای دریافت اقامت دائم گرجستان از طریق خرید ملک در این کشور را امتحان کنند. اقامتی که پس از شش سال تمدید اقامت موقت به فرد اعطا می شود.

«مرتضی» که یک جوان ۲۸ ساله زاهدانی است و قصد خرید خانه در گرجستان دارد، مهم ترین انگیزه اش از زندگی در گرجستان را اینگونه توضیح می دهد: «مهمترین دلیل سفر به کشور خارجی به جای ایران، متفاوت بودن شرایط است.  در واقع تجربه دخالت کمتر در زندگی خصوصی آدم‌ ها برای من جذاب است». به گفته کارشناسان: «آمار‌ سال ۲۰۱۷ نسبت به ‌سال قبل، افزایش ۴۶۰‌ درصدی بازدید توریست‌ های ایرانی از گرجستان را نشان می‌ دهد. در زمینه تجارت هم چنین روندی را شاهد هستیم؛ به‌ طوری که امروز تعداد ایرانیان ساکن گرجستان به حدود ۱۰‌هزار نفر رسیده است».

چنگ زدن به هر راه ممکن

اما ایرانیانی نیز هستند که نه آن فن و تخصص برای قرارگرفتن در صف کانادا و استرالیا را دارند و نه آن برخورداری مالی برای خرید ملک و منزل در ترکیه و به امید دریافت پناهندگی از سر ترکیه نیز می پرند تا در خود اروپا پرونده امید خود را باز کنند. اینجاست که مقاصد مبهم تر می شوند و راه ها پرخطرتر و تلاش برای رفتن به کشوری همچون صربستان اوج می گیرد. در تابستان ۹۶ بود که پرواز بدون ویزا به صربستان برای شهروندان ایرانی آزاد شد؛ صربستان اعلام کرده بود که هدفش از حذف ویزا برای ایرانیان، تقویت صنعت گردشگری در این کشور و توسعه بازار غیر اروپایی است.

Image result for ‫مهاجران ایرانی در صربستان‬‎

پناهجویان ایرانی در صربستان و کشورهای اطراف آن، روزگار سختی را تجربه می کنند

اما واقعیت این بود که در شرایط فعلی ایران و با توجه به نرخ سرسام آور دلار در مقابل ریال و نزول شدید قدرت خرید، گردشگری و سفر توریستی به کشوری چون صربستان، در سبد کمتر خانواده ای جای می گیرد. با این حال اگر آبی از این لغو ویزا برای صنعت گردشگری صربستان گرم نشد، با توجه به بی اعتباری پاسپورت جمهوری اسلامی – که  در یکی از آخرین رده بندی ها از بین ۱۹۹ کشور، اعتبار ۱۹۱ام دارد – فرصتی طلایی فراهم آمد برای کسانی که به فرار از وضعیت فعلی کشور می اندیشند.

سفر به صربستان و از آنجا به بوسنی و تقاضای پناهندگی در آن کشور به ترفندی جدید میان پناهجویان بدل شد. از ابتدای سال ۲۰۱۸ تا سپتامبر این سال نزدیک به ۱۷۰۰ نفر در بوسنی تقاضای پناهندگی دادند. با پدیدآمدن چنین وضعیتی بود که «سارایوو تایمز» نوشت: «ده ها ایرانی به صربستان سفر توریستی می کنند اما با آمدن به بوسنی پناهجو می شوند». غیرمنتظره نبود وقتی صربستان سفر بدون ویزا را برای ایرانیان لغو کرد و وزیر کشور صربستان از ایرانیانی گفت که از سفر بدون ویزا به این کشور«سوء استفاده» کرده اند.

انقلاب اسلامی؛ عامل افزایش مهاجرت

مهاجرت از زیر سایه جمهوری اسلامی به خارج از کشور، عمری به اندازه جمهوری اسلامی دارد. درگیری های سیاسی – خیابانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زندانی شدن و شکنجه و اذیت و اعدام هزاران فعال سیاسی موجب شده بود جمع کثیری از فعالان سیاسی مخالف در دهه ۶۰ مجبور به مهاجرت شوند. در دهه ۷۰ نیز انگیزه های مرتبط با زندگی در جامعه ای آزاد ایرانیان برخوردار را به سمت کشوری همچون کانادا  و فشارهای اقتصادی و انگیزه کسب درآمد، ایرانیان کمتر برخوردار را به سمت ژاپن روانه ساخت. پس از انتخابات مشکوک سال ۸۸ و تمدید ریاست جمهوری «محمود احمدی نژاد» و تنگ تر شدن فضای سیاسی – اجتماعی موج جدید مهاجرت های سیاسی دوباره آغاز شد.

در تیرماه امسال خبرگزاری «ایلنا» گفتگویی با «بهرام صلواتی» – عضو هیات علمی موسسه مطالعات جمعیتی وزارت علوم و مدیر گروه مهاجرت پژوهشکده سیاستگذاری علم و فناوری و صنعت دانشگاه صنعتی شریف – ترتیب داد و از او درباره مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور و خصوصا مهاجرت دانشجویان پرسید. نکته جالب توجه در این گفتگو این است که اگرچه بهرام صلواتی تلاش می کرد پدیده نامطلوب فرار مغزها را توجیه کند و یا تلاش می کرد میزان ایرانیان مهاجر در خارج از کشور را «معمولی» جلوه دهد، با این حال نتوانست به یک نکته اعتراف نکند و آن اذعان به امواج جدید مهاجرت در سال های پیش رو بود؛ موج مهاجرتی که بر خلاف سال های پس از ۸۸ نه انگیزه صرفا سیاسی که بیشتر انگیزه های اقتصادی دارد.

Image result for ‫فرار مغزها‬‎

ایران از جمله کشورهایی ست که «فرار مغزها» از آن شتاب زیادی دارد

او در این گفتگو و در توضیح بیشتر این پدیده گفت:‌«به نظر می‌رسد، در این چند وقت اخیر با یک موج جدید مهاجرت روبرو خواهیم شد که البته هنوز اطلاع دقیقی در این باره نداریم. با توجه به شرایط اقتصادی که پیش آمده، ممکن است عده‌ای ترغیب شوند که مهاجرت کنند یا آنهایی که به داخل کشور برگشته‌اند، دوباره به خارج از کشور برگردند».

درواقع اگرچه ایران در ادوار مختلف تاریخی خود، امواج مهاجرت باشندگان خود به خارج از کشور را تجربه کرده است، بایستی اعتراف کرد که میزان مهاجرت پس از انقلاب اسلامی غیرقابل مقایسه با پیش از آن است. واقعیتی که به نظر می رسد باید پیش از هر فرد دیگری مورد توجه آقای رحیم صفوی قرار بگیرد. اما اینکه چرا ایران دچار چنین واقعیت تلخی شده است، بحث دیگری ست.

مساله ناگواری که شاید چرایی آن  را بتوان در این سخنان «سارا» یافت. زن جوان ایرانی مهاجری که در گفتگویی با «رادیو زمانه» گفته بود: «چرا باید در ایران ماند؟ من فکر می‌کنم شهروندان ایرانی بارها این سئوال را از خودشان می‌کنند. من به عنوان یک زن، بهترین سال‌های زندگی‌ام را در بحران گذرانده‌ام. کودکی‌ام در جنگ گذشته و دوران تحصیلم در دانشگاه، ازدواج و بچه‌دار شدنم با شدیدترین بحران‌های اجتماعی و سیاسی همراه بوده. پشت سرم را که نگاه می‌کنم می‌بینم چیزی برای حسرت خوردن وجود ندارد و تمام سرمایه جوانی و استعدادم را از دست داده‌ام، روبه رو هم چشم‌انداز مثبتی نیست. تغییر دولت نمی‌تواند چیزی را در ساختار جامعه ما عوض کند. نمی‌خواهم دخترم را در جامعه‌ای با بحران‌های اجتماعی، تبعیض جنسیتی و فشار اقتصادی بزرگ کنم».

 

 

 

 

انتشارات بیشتر ...