حجتالاسلام داود مهدیزادگان، استاد علوم سیاسی، در یادداشتی مدعی شده است که گرایش به ایران باستان حتی در زمان پهلوی هم کامیاب نبود چه رسد به امروز که ایدئولوژی انقلاب اسلامی واجد نظام سیاسی شده است. اما آیا همین واقعیت که قریب چهل سال است قدرت در ایران به خدمت بنیادگرایی دینی درآمده است، مهمترین سبب رویکرد مردم به کوروش و نمادهای پیش از اسلام نیست؟ او به درستی میگوید که جریان باستانگرا از حمایتهای حکومتی بیبهره است؛ چرا که پس از انقلاب با یک نظام دینی مواجه شده است و برخلاف دوران پهلوی، که به عنوان نمونه با برپایی جشنهای ۲۵۰۰ ساله از این گفتار حمایت میشد، اکنون ناگزیر است تنها روی پای خودش بایستد.
این روحانی شیعه توضیح نمیدهد که چرا با وجود اذعانش به رانتهایی که نظام دینی در این چهل سال به گفتار ایدئولوژیک مذهبی داده و علیرغم اینکه این نظام همه امکانات مادی و تبلیغی را در این دههها در اختیار داشته است، همچنان نسل جوان که در همین حکومت چشم به جهان گشوده و در نظام آموزشی و پرورشی جمهوری اسلامی بزرگ شده است، علاقه و تمایل فراوانی به بازآفرینی و درنگ در هویت ملی خود از راه بزرگداشت نمادهای ایران باستان همچون آرامگاه کوروش دارد.
او در ادامه با طرح دستهای استفهام انکاری به نحوی ضمنی احیاء ایران باستان را ناتوان از تعریف هویت ملی دانسته و آن را بدون پشتوانه نظری در فلسفه سیاسی معرفی کرده است که جز استبداد شاهی و ضدیت با اسلام از آن استخراجشدنی نیست. مهدیزادگان بر اساس استدلال آیتالله خامنهای که جوانان پس از انقلاب «دیکتاتوری ندیدهاند»، مقاله خود را به گونهای نوشته است که گویا اسلام ناب محمدی روحالله خمینی «قادر به پاسخگویی مسایل هویتی آن هم در مقیاس جهانی امروز است» و هیچ رگهای از استبداد، تمامیتخواهی و سرکوب در این دههها از آن سراغگرفتنی نبوده است. در واقع، نوشته این حجتالاسلام بر این تحریف مشهور در میان مخالفان پادشاهی پهلوی، بنا شده است و میخواهد همچنان نادیده بگیرد که آن انقلاب ضدسلطنتی، انقلابی استبدادی و به شکلی هولناک تمامیتخواه بوده است.
مهدی زادگان در عین تخطئه جریان باستان گرا، سعی می کند تعریفی جمهوری اسلامی پسند از کوروش ارائه دهد
این روحانی شیعه در گامهای بعدی مقاله خود بسیار کوشش کرده است به تحریف، استحاله و تهیکردن کوروش به عنوان نمادی تاریخی بپردازد تا این مسئله که نام و کارنامه حکمرانی او میتواند برای ایرانیان الهامبخش هویت دیگری متفاوت از مطلوب حاکمان باشد، کارکرد بیبدیل و انگیزهبخش خود را برای ایستادگی برابر هویتسازی امتگرای جمهوری اسلامی از دست بدهد. در همین راستا، مهدیزادگان نوشته است که اگر کوروش اکنون زنده بود در برابر قدرتهای غربی میایستاد و فلسطینیان را از دست یهودیان صهیونیست نجات میداد و در عراق و سوریه و یمن نیز با آلسعود درمیافتاد؛ به تعبیری او کوروش زمان را همان آیتالله خامنهای معرفی کرده است.
مهدیزادگان همچنین مدعی شده است که هیچ انسان متجددی نمیتواند به کوروش مباهات کند؛ چرا که تجدد با پشت سر گذاشتن سنت رخ میدهد. سپس افزوده است که تجدد در مواجهه با رقیب قدرتمندی چون ایدئولوژی انقلاب اسلامی، راهی جز بازگشت به گذشته ندارد. این روحانی همچنین ولایت فقیه را عامل رشد و ترقی ایران دانسته است و آن را مدیون چیزی به نام «فلسفه سیاسی امامت» معرفی کرده است.
نظر شما چیست؟ آیا فکر میکنید هر گذشتهای به صرف تعلق به دوران گذشته باید کنار گذاشته شود؟ آیا با این روحانی شیعه موافقید که ولایت فقیه به آبادانی ایران انجامیده است؟
منابع مرتبط
کوروش بزرگ و سیاست رواداری مذهبی
حمله خاموش جمهوری اسلامی به آثار تمدنی ایران
تلگرام توانا را دنبال کنید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech