حکومت جمهوری اسلامی به ناکارآمدی و غیرشفاف بودن شهرت دارد. از جمله موارد اخیری که مهر تاییدی بود بر این عدم شفافیت و ناکارآمدی، مسئله ویروس کرونا و نوع اقدامات و نیز اظهارات متناقض مسئولان جمهوری اسلامی در قبال آن بود. در حالیکه در ۳۰ ژانویه ۲۰۲۰ – یعنی پنج روز پیش – سازمان جهانی بهداشت اعلام وضعیت اضطراری کرده بود، و در حالیکه بسیاری از کشورها هرگونه رفت و آمد بین چین با کشورهای خود را لغو کرده بودند، در ایران همچنان پروازها بین چین و ایران در تردد بودند.
سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس در ۱۳ بهمن صراحتا از عدم لغو پروازها میان ایران و چین انتقاد کرد و گفت «علیرغم تمام هشدارها» این پروازها برقرار هستند. این سخن در حالی بیان شد که دو روز قبل از آن یعنی در روز جمعه وزیر بهداشت اعلام کرده بود که تمام پروازهای رفت و برگشت ایران به چین لغو شدهاند. یکشنبه ۱۳ بهمن نیز سفیر چین در توییتر خود نوشت که در دیدار با آقای عرب نژاد مدیر عامل محترم شرکت هواپیمایی ماهان، او اعلام تمایل کرد همکاری با چین را ادامه دهد! اگر این لغو صورت گرفته بود یعنی سخنگوی کمیسیون بهداشت از این مسئله خبر نداشت یا وزیر بهداشت دروغ گفته بود یا مدیرعامل ماهان این دو را دور زده بود؟!
شاید در پاسخ به چنین تناقضی بود که «کیانوش جهانپور» ـ رییس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت بهداشت ـ گفته بود: «قاعدتا وقتی جمعه شب مصوبه اعلام شد، امکان لغو پروازهای صبح روز شنبه نبود، اما اگر امروز و فردا پروازها ادامه داشته باشند، وزیر بهداشت شخصا موضوع را پیگیری خواهند کرد». به گفته او البته پروازهای مستقیم ایران به چین لغو میشوند و این لغو شامل پروازهای غیرمستقیم نمیشود.
دیدار سفیر چین با مدیرعامل ماهان در یکشنبه ۱۳ بهمن
جدای از مسئله پروازهای بین ایران و چین که به روشنی نشانگر عدم هماهنگی بین دستگاههای دولت برای مقابله با ویروس کرونا است، نوع دیگر تناقض و بیکفایتی دولتی را میتوان در نوع اظهارات پیرامون شیوع یا عدم شیوع کرونا در ایران دید. درواقع در حالیکه حتی در ایالات متحده آمریکا تا ۴ فوریه، ۱۱ مورد ابتلا به کرونا گزارش شده است، مسئولان جمهوری اسلامی تا روز چهارشنبه ۵ فوریه هر گونه ابتلا به کرونا در ایران را رد کردند. سازمان پدافند غیرعامل نیز روز سهشنبه اطلاعیهای صادر کرد و وضعیت عمومی کشور را «سفید» اعلام کرد. حتی اگر مسئولی در شهرستانی از احتمال کرونا میگفت باز آن را رد میکردند.
به عنوان نمونه، «محمدحسین صومی» – رییس دانشگاه علوم پزشکی تبریز – از قرنطینه دو زن چینیِ مبتلا به کرونا در تبریز سخن گفت ولی این خبر از سوی وزارت بهداشت تکذیب شد. چرایی تکذیب سخن رییس دانشگاه علوم پزشکی تبریز البته روشن نیست ولی این پرسش ایجاد میشود که یا وزارت بهداشت دروغ میگویند یا رییس دانشگاه علوم پزشکی تبریز و اگر یکی از این دو دروغ میگویند انگیزه دروغ چه بوده است؟ بدیهیست اصل خود ایجاد این پرسش یعنی زوال اعتماد عمومی به دولت و حکومتی که باید مراقب امنیت و بهداشت شهروندان خود باشد.
یادآوری یک رخداد نسبتا نزدیک، به این زوال اعتماد مشروعیت بیشتری خواهد بخشید. در همین پاییز ۹۸ بود که شیوع آنفلوانزا در کشور و اذعان وزارت بهداشت به ناتوانی در کنترل همهجانبه آن، پرده دیگری از بیکفایتی حکومتی در کنترل مسائل امنیت عمومی را گشود. آنفولانزایی که از مرزهای غربی کشور آمده بود، و مدیر مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت دراینباره گفته بود: «طبق روال سالهای اخیر، طغیان احتمالی این بیماری در ایران زمانی شروع میشود که زائران از عراق باز میگردند». به گفته او ۴۰ درصد از زائرانی که از عراق بازمیگردند به آنفولانزا مبتلا هستند!
نکته جالبتوجه آن است که خود مقام مسئول در وزارت بهداشت اذعان میکند که هر ساله از عراق این بیماری میآید ولی از آنطرف جمهوری اسلامی بر موج مسافرت به عراق در ایام اربعین میکوید بدون آنکه بتواند تضمینهای لازم ایمنی بهداشتی را تامین کند. چنانچه خود «احمد محمدیفر» – دبیر ستاد مرکزی اربعین – در مهر همین سال صراحتا گفت: « حدود ۹۰ نفر تاکنون در عراق بر اثر تصادف، بیماری قلبی و سکته مغزی و همچنین مرگ طبیعی جان خود را از دست دادهاند». این مسافرت مرگ است یا زیارت اربعین؟
زائران اربعین حاملان بیماری به کشور هستند
مدیر مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار در عینحال مقابله با این نوع شیوع آنفولانزا را بسیار سخت دانست و در توضیح بیشتر گفته بود: «مجبوریم که تنها با یک یا دو دارو به جنگ ویروسی با پیچیدگی زیاد برویم و بنابراین کوچکترین اشتباه در تصمیمگیری پیامدهای سنگینی در پی خواهد داشت. به هر شکلی که نگاه کنیم تامین واکسن آنفلوآنزا برای همه افراد واجد شرایط با توجه به محدودیت منابع مالی، تقریبا امکانپذیر نیست».
درواقع پرسشی که در اینجا رخ نشان میدهد این است که چرا بین نهادهای یک کشور هماهنگیهای لازم برای محافظت از امنیت شهروندان وجود ندارد؟ چرا مسئله بهداشت کشور دستمایه تعاملات و تمایلات سیاسی حکومت قرار میگیرد؟
به عنوان نمونه در حالیکه بسیاری از کشورهای دنیا پرواز به چین را لغو میکنند، هواپیمایی ماهان از تداوم پرواز به چین خبر میدهد و سفیر چین در ایران نیز از این مسئله تشکر میکند و منت خرید نفت از ایران را روی سر ایران میگذارد. تا جایی که فشار افکار عمومی شدید میشود و نهایتا ماهان نیز پروازها را ظاهرا قطع میکند. یا در حالیکه خود حزب کمونیست چین از کوتاهی این کشور در برابر شیوع کرونا انتقاد میکند، جواد ظریف در توییت خود توانمندی چین در کنترل بیماری را بر سر آمریکا میزند! یا در همان مسئله اربعین و آنفلوانزا، در حالیکه خود مقامات اعلام میکنند زائران اربعین سالانه حامل ویروس بیماریها به کشور هستند، باز حکومت بر تداوم نمایش مذهبی اربعین اصرار میورزد و با آن به مثابه مسئلهای حیثیتی برخورد میکند؟ آیا جان و سلامتی مردم کمتر از زیارت اربعین یا رابطه با چین میارزد؟