Search

English

سید کاظم نورمفیدی: امام‌جمعه اصلاح‌طلب زمین‌خوار

زندگی‌نامه

سید کاظم نورمفیدی سال ۱۳۱۹ هجری شمسی در گرگان متولد شد. طبق زندگی‌نامه تمام سران و حتی مدیران جزء جمهوری اسلامی، او نیز، طبق ادعای تارنمای خودش، در خانواده‌ای «متدین و اصیل» چشم به جهان گشوده است. همچنین ادعا شده که جد و آباء او همگی از علما و روحانیان مورد وثوق ایالت استرآباد بوده‌اند و کرسی تدریس، وعظ و خطابه داشته‌اند.

نورمفیدی پس از اتمام دوره ابتدایی، در دوازده سالگی، به تحصیل علوم دینی مشغول شد و بعد از چهار سال تحصیل در گرگان به مشهد رفت و از آن‌جا به قم مهاجرت کرد و حدود هجده سال در قم به تحصیل علوم دینی پرداخت و طبق ادعای تارنماهای منسوب به خودش به درجه اجتهاد دست یافت. از روح‌الله خمینی، محقق داماد، محمدعلی اراکی، محمدرضا گلپایگانی، مرتضی حائری یزدی و مرتضی مطهری به‌ عنوان اساتیدش نام برده می‌شود.

کاظم نورمفیدی و محمد فاضل‌لنکرانی

او شوهر خواهر محمد فاضل‌لنکرانی، از مراجع تقلید شیعه، است. سید کاظم نورمفیدی در سال ۱۳۴۱ با خواهر محمدفاضل لنکرانی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر و یک دختر بود. تارنمای خود او مدعی شده که ازدواج نورمفیدی حاصل هم‌فکری مصطفی خمینی و علی خامنه‌ای بوده است! فرزند این امام‌جمعه نیز داماد سید محمد موسوی‌بجنوردی و باجناق سید حسن خمینی است.

نورمفیدی نماینده ولی فقیه در استان گلستان، امام‌جمعه شهر گرگان و نماینده مجلس خبرگان رهبری است. او عناوینی چون قدیمی‌ترین امام‌جمعه کشور و نیز تنها نماینده ولی فقیه با گرایش اصلاح‌طلب را یدک می‌کشد. در اسفند ماه ۱۳۹۵، زمانی‌که او در بیمارستان بستری شد رئیس‌ جمهور اعتدالی جمهوری اسلامی، حسن روحانی، شخصا به عیادتش رفت. نورمفیدی مهم‌ترین پشتیبان طرح جدایی گرگان از استان مازندران و ایجاد استان گلستان بود. او هم‌اکنون نیز نماینده ولی فقیه در همین استان تازه‌تاسیس بوده و اما‌م‌جمعه گرگان، عضو مجلس خبرگان، مدرس سطوح عالی و خارج فقه حوزه علمیه گرگان و نهایتا رئیس شورای مدیریت حوزه‌های علمیه استان گلستان است.

عناوینی چون قدیمی‌ترین امام‌جمعه کشور و تنها نماینده ولی فقیه با گرایش اصلاح‌طلب را یدک می‌کشد

موسسات تحت اداره و فساد مالی نورمفیدی‌ها

از جمله نهادهایی که به ‌دست کاظم نورمفیدی در این دهه‌ها تاسیس شده است یکی حوزه علمیه امام خمینی گرگان و دیگری موسسه فرهنگی میرداماد و سوم نیز مدرسه علمیه خواهران الزهرا است. او پس از ۳۴ سال تصدی‌گری در این خطه تازه از سال ۱۳۹۳ نذر کرده که به ‌نیت چهارده معصوم، ۱۴ مدرسه در استان گلستان بسازد، ولی تا کنون تنها یک مدرسه به ‌ادعای تارنمای او در شهرستان گنبد به ‌سرانجام رسیده است. تنها حوزه علمیه امام خمینی مساحتی بالغ بر ۲۰ هزار متر مربع دارد، ساخت آن هفت سال به ‌درازا کشیده (از ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵) و در حالی که کشور از کمبود فضای آموزشی، بافت‌های فرسوده و حتی نبود بودجه برای توزیع شیر رایگان در دبستان‌ها رنج می‌برد، این مدرسه علمیه (طبق ادعای تارنمای نورمفیدی) «به ‌لحاظ استانداردهای آموزشی از مدارس [علمیه] پیشتاز در سراسر کشور است»، ظرفیت اسکان ۳۰۰ طلبه را دارا ست و امتیاز ارائه سه وعده غذای رایگان و پرداخت شهریه قابل توجه به طلاب را نیز از آن خود کرده است. مانند همین امتیازات را مدرسه علمیه خواهران الزهرا نیز دارد.

ولی این همه چیزی نیست که نورمفیدی در این استان تازه‌تاسیس انجام داده است. زمزمه‌ها درباره فساد مالی و زمین‌خواری امام‌جمعه استان گلستان و به‌‌ویژه فرزندش، که او هم به کسوت روحانیت شیعه در آمده است، چنان زیاد بود که کاظم نورمفیدی را مجبور به موضع‌گیری و طبیعتا رد شایعه‌ها کرد. او در اسفند ۱۳۹۷، طی دیداری با جمعی از جوانان شهرستان‌های شرق استان گلستان، با پرسش یکی از جوانان جسور استان مواجه شد که ضمن سوال خود کاظم نورمفیدی را به‌ طور صریح استیضاح کرد. او از امام‌جمعه پرسیده بود با این‌که سال‌ها ست پیرامون تصرفات او و افراد وابسته به بیت او در جنگل‌های لوه گالیکش گلستان حرف و حدیث است و سوءمدیریت در حفاظت از جنگل‌های این استان سرمایه ملی این بخش از کشور را در معرض خطر جدی قرار داده است اما او همچنان سکوت کرده و چیزی نمی‌گوید.

با پسرش سید مجتبی نورمفیدی

طبق گزارش انصاف‌نیوز، پاسخ نورمفیدی به این جوان با «لبخندی ملیح» و دعوت او به آرامش و نشستن بر صندلی خود همراه بوده است. در ادامه نورمفیدی از شایعات چندین ‌ساله ضد خود و بیتش اظهار تاسف می‌کند و آن‌ها را اتهامات بدون دلیل و سندی معرفی می‌کند که با اغراض مبهم بیان می‌شود. نورمفیدی داستان را از آغاز پیروزی انقلاب به‌ گونه‌ای روایت می‌کند که تمام پیمانکاران جنگل‌های گلستان دزد و فاسد و جنگل‌سوز بوده‌اند تا این‌که کاظم نورمفیدی در هیئت ناجی جنگل‌های این خطه نزد روح‌الله خمینی می‌رود و از او می‌خواهد تا به وی اجازه دهد خود شخصا اداره و مدیریت این مسئله را به ‌عهده بگیرد:

«در امور مراتع و جنگل‌داری طرح‌های قانونی وجود دارد که مطابق با آن، گروهی پیمانکار با قبول اجرای طرحی مبنی بر باززنده‌سازی و اصلاح بافت جنگل‌ها از سوی دولت تعدادی را نیز در قبال آن از جمله پرداخت عوارض و مالیات، سرمایه‌گذاری در بخش تولید و … انجام خواهند داد. در ابتدای انقلاب گروهی پیمانکار از اصفهان با ورود به جنگل‌های گلستان ضمن این‌که به درستی طرح را اجرا نمی‌کردند، کارشان بیش‌تر به حذف درختان شبیه بود تا اصلاح بافت و باززنده‌سازی. این گروه تعهدات خود را در قبال دولت نیز انجام نمی‌داد و سپس تصمیم بر این شد که این کار به شورایی واگذار شود که این شورا نیز پس از مدت کوتاهی نتوانست این کار را انجام دهد. به‌ همین دلیل شخصا نزد امام راحل رفته و از ایشان اجازه گرفتیم مسئولیت این کار را در گلستان بر عهده گرفته و علاوه بر انجام تعهدات نسبت به دولت، عواید آن را صرف ساخت حوزه علمیه کنیم و ایشان نیز با استقبال از این امر با آن موافقت کردند. در طی این سال‌ها از عواید این کار حتی یک ریال هم به جیب بنده و منسوبین به بنده نرفته است.»

جالب آن است که نورمفیدی ساخت حوزه علمیه از قِبَل سود پیمانکاری بیتش در خطه گلستان را به ‌معنای بازگشت عواید کارهای اقتصادی او به جیب مردم جا می‌زند. او نمی‌پرسد که مردم چه نیازی به ساخت حوزه علمیه دارند و چنین چیزی اولویت و ضرورت چندم مردم است؟ امام‌جمعه فاسد استان گلستان مدعی است که تمام دورانی که پیمانکاری این خطه در دستان بیت او بوده است جنگل‌ها در سعادت و خوشبختی بوده‌اند و قبل و بعد از دوران تصدی‌گری او و فرزندش به جنگل‌ها و مراتع ستم شده است. این روایت آن‌چنان ساختگی و یک‌سویه و اغراق‌شده است که بی‌‌اختیار هر مخاطبی را نسبت به گوینده و مدعی آن بدگمان‌تر می‌کند:

«با این‌که دوازده سال پیش ما این طرح را [به بخش خصوصی] واگذار کرده و دیگر هیچ نقشی در آن نداریم اما برخی اصرار دارند شایعاتی را به ما منسوب کنند و افرادی که بیش از ۱۰ سال است این پروژه را تحویل گرفته‌اند برای توسعه و آبادانی استان از عواید طرح هیچ کاری نکرده‌اند اما هیچ کس صدایش در نمی‌آید و مطلبی در رسانه‌ها نمی‌نویسد.»

ازدواج نورمفیدی حاصل هم‌فکری مصطفی خمینی و علی خامنه‌ای بوده است

نورمفیدی همچنین مدعی شده که تمامی فعالیت‌های اقتصادی منسوب به او سند رسمی دارد و عواید آن جز به ‌شکل خیریه خرج نشده و «حتی یک خشت آجری» نیز به او نرسیده است. او همچنین محاجه‌کنندگان درباره کارهای اقتصادی‌اش را دعوت کرد که با حضور در دفتر امام‌جمعه، اسناد را مشاهده و قضاوت کنند! چه‌بسا به ‌دلیل همین شبهات و حرف ‌و حدیث‌ها درباره فساد اقتصادی بیت نورمفیدی باشد که بخشی از دستگاه تبلیغاتی اما‌م‌جمعه مذکور صرف مخابره چهره مثبت از فرزندش می‌شود. به ‌عنوان نمونه، حساب اینستاگرام او به‌ تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۱۹ (برابر با دوم فروردین ۱۳۹۸) و در جریان زلزله غرب کشور اقدام به انتشار تصاویری از فرزندش، سید مجتبی نورمفیدی، کرد که در حال کوشش برای تماس با مسئولان مربوطه است و در هیئت مدعی حقوق مردم (به ‌جای متهم در حیف‌ومیل خزانه کشور به ‌صلاحدید پدرش و خودش) همراه مردم زلزله‌زده عکس می‌گیرد و حتی بدبختی آنان را نیز (که مسبب نخستش روحانیت دست‌اندرکار جمهوری اسلامی ست) ابزار شهرت و محبوبیت و اعاده حیثیت از خود قرار می‌دهد. لازم به ذکر است که از اظهارات مجتبی نورمفیدی آن است که با وجود این‌همه تاراج و سرکوب، که او نامش را «کاستی‌ها» گذاشته، نمی‌توان عظمت انقلاب اسلامی را نادیده گرفت که به ادعای وارونه او به ایرانیان خودباوری و استقلال عطا کرده است.

کاظم نورمفیدی همچنین یکی از سه نماینده علی خامنه‌ای بود که سال ۱۳۹۵ طی نامه‌ای به رئیس مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی، ضمن انتقاد از طرح «تنفس جنگل» خواستار توقف آن شدند؛ طرحی که بهره‌برداری از جنگل‌های شمال ایران را ممنوع کرده بود. گفته می‌شود یکی از دلایل سیل خسارت‌بار در استان گلستان و مازندران در ابتدای سال ۹۸، مسئله جنگل‌خواری و تخریب محیط زیست بوده است.

عیادت حسن روحانی از کاظم نورمفیدی، اسفند ۱۳۹۵

فعالیت‌های سیاسی

سید کاظم نورمفیدی (مانند تمامی روحانیان برآمده از انقلاب اسلامی) ضد پادشاهی پهلوی فعالیت می‌کرد. یک بار از سوی روح‌الله خمینی ماموریت یافت تا پیام وی را به علمای گرگان برساند. تارنمای او مدعی ست که در زمستان سال ‏۱۳۴۱ از سوی خمینی و به دعوت علمای گرگان بدان‌جا فرستاده شد و به ‌اصطلاح نخستین کسی بود که پیام براندازانه نهضت اسلامی را به علما و مردم گرگان و دشت رسانده است. او در ترویج مرجعیت خمینی و توزیع رساله عملیه و اعلامیه‌های سیاسی او نیز در این خطه نقش موثری داشته است و بارها بدین ‌جهت از سوی ساواک قم و گرگان تحت تعقیب و احضار قرار گرفته است.

در سال ۱۳۵۴ به‌ دعوت مردم گرگان، پس از هجده سال تحصیل و تدریس در قم، به این شهر بازگشت و فعالیت‌های انقلابی خود را در قالب جلسات تفسیر و نهجالبلاغه ادامه داد. در این سال به درخواست امام جماعت مسجد حاج آقا کوچک و اهالي گرگان به اين شهر بازگشت و بی‌‌درنگ با برگزاری جلساتی که در ظاهر سخنرانی مذهبی و تفسیر قرآن بود، در باطن امر مسجد حاج آقا كوچك میدان عباسعلی گرگان را به كانون مبارزه ضد شاه و یارگیری از جوانان بومی تبدیل کرد. در همین ایام بود که به دو سال تبعید از گرگان محکوم شد و مدتی را در بندر لنگه و مریوان گذراند. تارنمای او مدعی شده که تبعید کاظم نورمفیدی با دستور شخص شاه ایران بوده است. با اوج‌گیری اعتراضات ضد رژیم و به ‌اصطلاح اصرار مردم برای بار دوم به گرگان بازگشت.

در کنار احمد خمینی – نورمفیدی ابتدای انقلاب با دستور خمینی، حاکم شرع دادگاه انقلاب گرگان بود

سید کاظم نورمفیدی از همان اوایل انقلاب اسلامی عهده‌دار کمیته موقت انقلاب گرگان شد و از سوی روح‌الله خمینی به ‌سمت حاکم شرع دادگاه انقلاب گرگان منصوب شد و از این ‌جهت تمامی اعدام‌ها و جنایت‌های جمهوری اسلامی ضد مخالفان این خطه در سال‌های طوفانی نخست استقرار این نظام بر عهده او قرار دارد. نورمفیدی بعدها از این سمت استعفا داد.

در همان ایام یک بار نیز توسط سازمان مجاهدین خلق مورد سوء قصد واقع شد و جان سالم به در برد. در این حادثه البته دو نفر از محافظان او کشته شدند. تارنمای او به‌ نحوی ستایشگرانه (جوری که «خوش‌تر آن باشد که سِر دلبران، گفته آید در حدیث دیگران») مدعی شده که بعدها مجاهدی که عامل ترور بوده، اعتراف کرده است که تحلیل سازمان این بود که نورمفیدی عامل وحدت است و باید از بین برود.

در مرداد سال ۱۳۵۸ به ‌سِمت امامت جمعه گرگان و نماینده روح‌الله خمینی در منطقه گرگان و دشت منصوب شد. این حکم چند سال بعد در آذر ۱۳۶۱ با حوزه اختیارات به‌ مراتب بیش‌تری دوباره از سوی خمینی ابرام شد. در حکم دوم خمینی افزون بر این‌که او را مسئول «در رفع نیازمندی‌های مذهبی و مشکلات سیاسی و دینی اهالی آن سامان» قرار داد، در موارد نیازمند اذن ولی فقیه (حاکم اسلامی)، نورمفیدی را مجاز به تصدی و تصرف دانسته بود. بدین ‌ترتیب، کاظم نورمفیدی بدل به امام‌جمعه مبسوط‌‌الید در استان گرگان شد. او همچنین در اولین انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرکت کرد و تا هم‌اکنون نماینده مجلس خبرگان است. ادعا شده که او در ختم مسالمت‌آمیز غائله گنبد در اوایل انقلاب نقش کلیدی داشته است. همچون بسیاری دیگر از روحانیان بانی جمهوری اسلامی او نیز با شروع جنگ ایران و عراق به نمایش حضور خود در جبهه‌ها پرداخت و به ‌قول تارنمای شخصی‌اش «بارها به جبهه رفت». پس از مرگ روح‌الله خمینی حکم نمایندگی ولی‌فقیه عینا توسط علی خامنه‌ای تمدید، تنفیذ و به او ارزانی شد.

یکی از سه نماینده علی خامنه‌ای، که مخالف طرح «تنفس جنگل» (ممنوعیت بهره‌برداری از جنگل‌ها) بود

آرای دینی و فرهنگی

تحجر و جهل نسبت به غرب و حتی فرهنگ گذشته خاورمیانه مختص روحانیت نیست، به روحانیت حکومتی هم منحصر نیست و یک ویژگی یگانه در کاظم نورمفیدی هم نیست. نورمفیدی با پیروی از فرمان علی خامنه‌ای در نخستین سالیان رهبری‌اش مبنی بر سرکوب فرهنگی تحت عنوان «مقابله با تهاجم فرهنگی غرب»، در دی ماه ۱۳۹۴ در همایشی با نام «وارثان نور» هشدار داد که جنگ فقط نظامی نیست و امروز ما شاهد یک جنگ فرهنگی هستیم که به ‌دست دشمنان نظام اسلامی به راه افتاده و مقابله با آن حکم جهاد در راه خدا را دارد.

او نیز ‌مانند دیگر نهضت‌های غرب‌ستیز خاورمیانه به‌ عنوان جزئی از پیکره ایدئولوژی شیعی به رواج دروغ درباره بنیان خانواده در کشورهای اروپایی و آمریکا و به ‌اصطلاح «غربی» می‌پردازد. به ‌عنوان نمونه او در تیر ماه ۱۳۹۷ و به ‌مناسبت تولد خواهر امام هشتم شیعیان و مناسبت‌های حکومتی همزمان آن همچون هفته عفاف و حجاب، در محل فرمانداری کردکوی سخنرانی کرد و مدعی شد که وضعیت خانواده در دنیای غرب «کاملا فلاکت‌بار» است و خود غربی‌ها به چاره‌اندیشی و پشیمانی افتاده‌اند، حال آن‌که برخی از ما با داشتن الگوهایی چون حضرت معصومه و حضرت فاطمه و اهل بیت دنبال غربی‌ها راه افتاده‌ایم. او هشدار داده است که حفظ خانواده وظیفه و تکلیف الهی است. امثال نورمفیدی پس از چهل سال هنوز نتوانسته‌اند به نسل پس از انقلاب اسلامی توضیح بدهند که این الگوبودگی نامبردگان از کجا می‌آید و چه ملاکی دارد در حالی که هزاران الگوی واقعی و تاریخی و شایسته‌تر در جهان معاصر وجود دارد. همچنین بر فرض که فاطمه الگو باشد، هنوز نورمفیدی برای دختران ایران‌زمین نمی‌تواند توضیح بدهد که چرا این الگو می‌بایست با چماق و تهدید و خشونت و بازداشت و زندان و جریمه تحمیل شود.

انتشارات بیشتر ...