در ۱۷ فروردین ۹۸ بود که «سعید نمکی» – وزیر بهداشت دولت حسن روحانی – در ایلام، از توصیه آیتالله خامنهای به خود، سخن به میان آورد. او گفت: « اخیرا به همراه معاون اول رییس جمهور و برخی اعضای دولت ملاقاتی با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب داشتیم، در پایان این دیدار ایشان بنده را صدا کردند و بحث و دغدغه راهبردی خود در مورد رشد جمعیت را مطرح کردند. امروز بحث رشد جمعیت یک دغدغه جدی و ملی است».
این سخنان در حالی بیان میشوند که سیلاب، چندین استان کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است و شهرهایی چون پلدختر و معمولان در استان لرستان و یا شهرهای مختلف استان خوزستان، در بحران بسر میبرند. اینکه در چنین وضعیتی، خامنهای – به عنوان رهبر جمهوری اسلامی – همچنان در پی مسئله افزایش جمعیت است، هم موجب حیرت است و هم موجب طرح این پرسش میشود که چرا مسئله افزایش جمعیت این اندازه برای رهبر جمهوری اسلامی، مسئله مهمیست؟
البته لازم به ذکر است که مسئله کاهش زاد و ولد در میان شیعیان ایران همیشه مورد توجه محافل سنتی و ایدئولوژیک در ایران بوده است. چنانکه در سال ۱۳۹۰، هفتهنامه «شما» – ارگان حزب موتفله – در این باره نوشت: «رشد جمعیت شیعی کشور امروز از ۱/۸ درصد به ۱/۶ درصد تقلیل یافته در حالی که رقم رشد جمعیت در میان غیرشیعیان حدود ۷ درصد است». این هفتهنامه از کسانی که به کاهش جمعیت و برنامههای تنظیم خانواده اهمیت و اولویت میدهند، به سختی انتقاد کرده بود.
مهر ۱۳۹۱ نیز نخستینبار بود که آیت الله خامنهای این بحث را به میان آورد. او در جمع مردم بجنورد، زبان به تقصیر و عذر گشود و گفت: «یکى از خطاهائى که خود ما کردیم – بنده خودم هم در این خطا سهیمم – این مسئلهى تحدید نسل از اواسط دههى ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد… این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بندهى حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خداى متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد».
سیاست کنترل جمعیت در ایران سیاست موفق و پیروز و کامیابی بود
اما چرا خامنهای سیاست تحدید نسل را سیاستی اشتباه ارزیابی کرده بود؟
رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر هرگاه بحث افزایش جمعیت را مطرح کرده است، نگرانی خود از پیرشدن جمعیت را، علت اصلی طرح این نگرانی دانسته است. او که ایده کشور ۱۵۰ میلیونی را مطرح کرده است، دراینباره در سال ۹۲ گفت: « کشور ما با ظرفیّت طبیعی و با ویژگی جغرافیای سیاسی خود احتیاج دارد به یک جمعیّت بیشتر؛ علاوه بر این… مسئله نمای جوان برای کشور یک مسئله اساسی و مهم و تعیینکننده است…، ما اگر چنانچه با این شیوهای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آیندهی نهچندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست».
اما آیا واقعا دغدغه خامنهای برای طرح مسئله افزایش جمعیت، صرفا در بحث از پیری جمعیت ایران خلاصه میشود؟ بعید به نظر میرسد!
در نیمه اول فروردین ۹۸ بود که پس از انتخاب «احمد مروی» به تولیت حرم امام هشتم شیعیان، «ٰرضا حقیقتنژاد» – تحلیلگر رادیو فردا – به نکتهای اشاره کرد که از آن میتوان نقبی زد به انگیزه اصلی خامنهای یا یکی از انگیزههای محوری او در بحث از افزایش جمعیت کشور. حقیقتنژاد به طرح «ساماندهی مسائل فرهنگی حاشیه شهر مشهد» اشاره کرد. طرحی که سال ۱۳۹۳ و در راستای تذکر آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله صافی گلپایگانی به خامنهای کلید خورد. تذکری که حامل این نکته بود که جمعیت اهل سنت در مشهد رو به افزایش است. برای مقابله با نفوذ مذهب اهل سنت بود که طرح مذکور کلید خورد و مدیر اجرایی آن نیز «احمد علمالهدی» شد.
اما مکارم شیرازی دقیقا چه گفته بود؟
از متن دقیقا صحبتهای مکارم شیرازی با خامنهای، سندی در دست نیست اما اگر به مهر ۱۳۹۲ بازگردیم که در آن تاریخ مکارم شیرازی در گفتگو با «خبرگزاری فارس» گفته بود: «اکنون در اطراف مشهد میبینیم که اهل سنت در حال خرید زمین و خانهها از شیعیان هستند تا نسبت جمعیتی خود را افزایش دهند»، بهتر میتوانیم مفاد آن گفتگو را حدس بزنیم. مکارم شیرازی همچنین گفته بود: «اخیرا مهاجرتهای مشکوکی از سیستان و بلوچستان به حاشیه شهر مشهد شده؛ عده زیادی از نقاط مختلف جمع شدهاند که اگر گسترش پیدا کند، تبدیل به یک خطر بزرگ میشود. بسیجیان در حاشیه شهر مشهد باید حضور داشته باشند».
خلاصه آنکه بنا به باور این روحانی ارشد حوزه علمیه قم، در حاشیه شهر مشهد، وهابیت در حال تبلیغ است. با توجه به چنین مسئلهای بود که طرح مورد اشاره در بالا – یعنی «ساماندهی مسائل فرهنگی شهر» – به دستور خامنهای کلید خورد که وظیفه اصلی آن حضور تبلیغی و تشویقی از منظر شیعی در حاشیه شهر مشهد بود و نکته اینجاست که: «یکی از مهمترین این فعالیتهای ارشادی و تبلیغی، کنار گذاشتن برنامههای جلوگیری از بارداری و کمک به افزایش جمعیت شیعه و همچنین رشد تفکر «مهدویت» در میان مردم این مناطق است».
تصویری که در وبسایت خامنهای منتشر شده است
این مسئله البته از طرف بزرگان اهل سنت در ایران بیپاسخ نماند. مولوی عبدالحمید – امام جمعه اهل سنت زاهدان – در گفتگویی در اردیبهشت ۱۳۹۳ – ادعای مکارم شیرازی را رد کرد و به این نکته پرداخت که اهل سنت از گذشته در این کشور بودهاند و همین جمعیت را داشتهاند واین مسئلهای مربوط به دیروز و امروز نیست که به تازگی زاد و ولد کرده باشند.
مولوی عبدالحمید درباره انگیزه پشت این سخنان گفت: «جامعه اهلسنت و بسیاری از منابع بارها گفته بودند که جمعیت اهلسنت در این کشور حدود ۲۵ درصد است و طبق تحقیقی که خود ما از وزارت کشور داشتیم و از منابع رسمی به صورت محرمانه دریافت کردیم جمعیت اهلسنت حدود ۲۰ درصد است. پیش از این وقتی ما میگفتیم کسی این واقعیت را قبول نمیکرد. مثل معروفی است که ماه همیشه پشت ابر نمیماند. حال که آقایان میخواهند جمعیت اهلسنت را بررسی کنند میبییند جمعیت اهلسنت مقداری از حد تصور آنان بالاتر است… این اشتباه محض است که جمعیت اهلسنت افزایش یافته است. حتی بسیاری از علمای اهلسنت یک یا دو فرزند بیشتر ندارند».
اما سخنان مولوی عبدالحمید بیشتر کارکرد اقناعی برای ناظران دارد و پرپیداست که اثری در گوش روحانیت شیعی حاکم که در پی بسط قدرت و جمعیت تحت نفوذ خویش است، نخواهد داشت. چنانکه در بالا دیدیم روحانیت حاکم شیعی در ایران تنها به یک مسئله فکر میکند؛ حفظ هژمونی مذهبی – سیاسی خویش.
با توجه به این نکات است که میتوان گفت تنها دغدغه خامنهای در بحث از افزایش جمعیت، به مسئله پیرشدن جمعیت ایران مربوط نمیشود چنانکه خود موکدا به آن اشاره داشته است؛ بلکه میتوان گفت علاوه بر آن (اگر آن، ایده اصلی و واقعی او باشد)، افزایش جمعیت شیعه در ایران نیز دیگر انگیزه خامنهای برای طرح ایران ۱۵۰ میلیونیست. بیراه نیست خامنهای خانوادههای ایرانی را به داشتن تا حتی پنج فرزند نیز توصیه کرده است.