Search

English

لغت‌نامه کدخدا، ۴۲: احمد خاتمی و نبوغ و بستنی و زندانی

احمد خاتمی چه باشد؟ یکی از واقعیت‌های ترسناک جمهوری اسلامی ایران. امام جمعه تهران. متولد ۱۳۳۹ در سمنان. نوعی خاتمی بدخیم. وی جز شورای محل‌شان و شورای نگهبان در همه شوراهای مهم کشور عضو است. (علت عدم عضویت وی در شورای نگهبان طولانی‌شدن احمد جنتی است.) دارای ۱۵۰ سانت طول و ۱۲۰ سانت پهنا. استاد اخلاق: این موضوع را از عصبانی‌شدنش در نماز جمعه به‌خوبی می‌توان درک کرد. جملات قصار: «برای حل مسئله حجاب باید خون ریخته شود» (در حال لبخند تمام دندان)، «ماموریت حکومت به بهشت بردن مردم است، حتی اگر به زور شلاق باشد» (در پی این گفته صدها هزار نفر کلا نمازخواندن را ترک کردند)، «روح‌الله خمینی با نفرت آمریکا از دنیا رفت» (در پی این سخنرانی سالی ۲۵۰۰۰ فارغ‌التحصیل به جمعیت مهاجران به آمریکا افزوده شد)، «چهارشنبه‌سوری در شأن ملت ایران نیست» (وی در خانه، خودش را ملت ایران صدا می‌زند). احمد خاتمی چهارشنبه‌سوری سال ۱۳۹۲ گفت: «فاطمه در بستر شهادت است، چرا چهارشنبه‌سوری؟» (نوع بیماری: سندروم تاخیر تاریخی ۱۴۰۰ ساله در وقایع بالینی). اسامی کتاب‌ها: «جنگ در قرآن»، «صلح در قرآن»، «شایعه در قرآن»، «نفاق در قرآن»، «مدیریت از نظر قرآن»، «مرسدس بنز در قرآن». ظاهرا خداوند بلد نبود در قرآن به اندازه کافی توضیح بدهد، مسئولیتش گردن ایشان افتاد. بر اساس نظرات رهبری ایشان یک چهره نابغه در حوزه علمیه قم است. پس باید بدانیم نبوغ چیست و چگونه وارد انسان می‌شود.

نبوغ چه باشد؟ نبوغ یک استعداد بی‌پایان است که خداوند به برخی از افرادی که دوست دارد می‌دهد و آن‌ها می‌توانند حرف‌هایی بزنند که بقیه اصلا به فکرشان هم نمی‌رسد. مثلا: «غربی‌ها شلوار لی تنگ را برای ما تجویز کردند که توانایی بچه‌دارشدن را از ما بگیرند» (رائفی‌پور)، «والت دیسنی تام و جری را درست کردند تا مظلومیت قوم یهود را نشان دهند» (استاد بلخاری)، «صبح امروز یک روزنامه حیوان است» (مرحوم استاد حسنی). اخیرا نبوغ در حال گسترش به جناح‌های مختلف شده است. حسن روحانی گفته است: «بارش ناگهانی و شدید در یک مقطع زمانی کوتاه سیل درست می‌کند.» وی خواهد گفت: «چهارپایان چهار پا دارند.» و اکنون که دانستی نبوغ چیست بدان که همیشه دشمنان می‌خواهند نابغه‌های ما را از ما بگیرند و برای خودشان نگه دارند و تبدیل به جاسوسان کنند. پس باز هم باید بدانی جاسوسان چه کسانی هستند و نام‌شان چیست؟

جاسوس چه باشد؟ اسامی انواع جاسوسان: آدم‌فروش، آقا سیروس، آنتن، آیفون، ماهواره، فروشنده، آنتن‌دار، کانال. فرهنگ شخصیتهای جاسوس: دهخدا، معین، جلال آل‌احمد، دکتر علی شریعتی، احمد شاملو، مهدی اخوان‌ثالث، رامین جهانبگلو، شیرین عبادی، ابوالقاسم حالت، احسان نراقی، عباس معروفی، هوشنگ گلشیری، محمود دولت‌آبادی، ویلیام سارویان، ویکتور هوگو، فئودور داستایوفسکی، بقیه. در هر کشوری چگونه جاسوس را میشناسند؟ آمریکا: از طریق شنود تلفن، بررسی حساب مالی و کارت اعتباری، بررسی گذرنامه و سفرهای خارجی، خانه‌گردی به صورت مخفی، تعقیب و مراقبت. فرانسه: از طریق اسناد و مدارک، همکاری با سرویسهای مخفی خارجی، تعقیب و مراقبت، از طریق سازمان ضداطلاعات. سوئد: در سوئد کسی جاسوسی نمیکند، چون اطلاعات مخفی وجود ندارد. افغانستان: اگر روسها سر کار باشند، کا.گ.ب و اگر آمریکاییها سر کار باشند، سیا و اگر هیچ کدام سرکار نباشند که دیگر افغانستان نیست. انگلیس: از طریق جاسوسی در سازمان اطلاعاتی دشمن، فهرست جاسوسان را به دست میآورند و آن‌ها را به نفع خودشان استخدام میکنند. اسرائیل: از طریق اطلاعاتی که عربها به آن‌ها میدهند جاسوسان را شناسایی میکنند. ایران: افراد را دستگیر میکنند، اگر مدرکی دال بر اقدام علیه امنیت ملی پیدا شد که هیچ، وگرنه خودشان به جاسوسی اعتراف میکنند. ابزار جاسوسی در هر کشوری چیست؟ آمریکا: دوربین، میکروفون سنجاقی، موبایل، آیفون، لپ‌تاپ، ردیاب زیرپوستی. فرانسه: دوربین، میکروفون سنجاقی، موبایل، آیفون، رژلب حساس، بویاب زیرپوستی. آلمان: دوربین، میکروفون سنجاقی، موبایل، آیفون، لپ‌تاپ، ردیاب زیرپوستی. ایران: دوربین عکاسی، ضبط صوت خبرنگاری، خودکار، دفتر یادداشت، کارت خبرنگاری، بیل، موتور هوندا، کاتر، شلاق. انواع جاسوس: «جاسوس آن‌ها»: خائن، کثیف، مزدور؛ «جاسوس ما»: انقلابی، ایثارگر، مبارز؛ «جاسوس مسئلهدار»: نویسندهای که هفتهای یک بار مهمانی میرود؛ «جاسوس سابقه‌دار»: کسی که بیش از چهل سال است مقاله مینویسد؛ «جاسوس کثیف»: نویسندهای که مقالاتش بسیار پرطرفدار است؛ «جاسوس معلوم‌الحال»: کسی که بیش از بیست کتاب پرفروش چاپ کرده است؛ «جاسوس خودفروخته»: نویسندهای که یک ماه قبل برای دیدن خواهرش به لندن رفته و در این مدت مقالهای از او چاپ نشده است؛ «جاسوس اسرائیل»: نویسندهای که وبلاگ هم مینویسد؛ «جاسوس دوجانبه»: نویسندهای که تازه یک ماه است از زندان آزاد شده است و بیش از بیست کیلو وزن کم کرده است؛ «جاسوسان مزدور استکبار»: به طور کلی روزنامه‌نگاران؛ «جاسوس مواجب‌بگیر غرب»: برندگان نوبل ادبی و صلح؛ «جاسوسان عنکبوتی»: وبلاگ‌نویسان؛ «سربازان گمنام امام زمان»: جاسوسان خودمان. جاسوسان قرارشان را بیش‌تر در جاهای موقت مثل بستنی‌فروشی می‌گذارند. پس بدان بستنی‌فروشی چیست و بستنی از کدام؟

بستنی چه باشد؟ چیزی که قابل بستن باشد یا خودش بسته شود یا به جایی ببندند یا بگذارند توی یخچال تا سرد شود و ببندد. آنچه بر جایی ببندند و آویزان کنند. آنچه بر جایی به صورت بسته آویزان شده باشد. نوعی شیرینی سرد که آلاسکا یا بستنی یخی نیست و به صورت قیفی یا لیوانی یا چوبی یا مخلوط با فالوده مصرف شود. شاعر گفته است: «ما بسته تو هستیم، حاجت به بستنی نیست». بستنی یکی از چیزهایی است که آدم وقتی از جنگ برمی‌گردد یا از زندان آزاد می‌شود هوس آن را زیاد می‌کند. پس بدان زندانی چیست و کجاست؟

زندانی چه باشد؟ موجودی است با لباس راه‌راه و دمپایی که در یک اتاق تنها و تاریک یا یک سالن بیست نفره که سه طبقه تخت دارد، یا در سلول‌های سه چهار نفره مشغول زندگی است. زندانی‌ها افرادی هستند که از شر آدم‌های معمولی و خطرناک راحت شدند و در مدت حبس‌شان با تعدادی آدم حسابی زندگی می‌کنند (از خاطرات یک زندانی سیاسی در اوین). برنامه روزانه یک زندانی در انفرادی بدون بازجویی: صبح ساعت شش، بیدارباش نان و پنیر / بعد شمارش کلیه خطوطی که روی دیوار وجود دارد / بعد تبدیل‌کردن یک ظرف مربای یک‌نفره پلاستیکی به گوشواره / بعد محاسبه سفر به کره ماه با سرعت مجاز ۷۰ کیلومتر در ساعت / بعد شستن سر و صورت (تا این‌جا شد یک ساعت). بقیه وقت هم به همین صورت می‌گذرد. ولی زندانی هیچ ربطی به طلبه همدانی ندارد، با این همه دلیل نمی‌شود که شما ندانید طلبه همدانی چیست.

 

کدخدای علی‌آباد علیا

انتشارات بیشتر ...