Search

English

لغت‌نامه کدخدا، ۶: اندر حکایت حکومت و عدالت و درد و قاضی مرتضوی

حکومت چیست؟ حکومت روشی است که در آن گروهی که همه چیز دارند، چیزهای کسانی که هیچ چیز ندارند را می‌گیرند تا بتوانند قدرت بگیرند و بقیه چیزهایی را که تا حالا موفق به گرفتنش نشده‌اند بگیرند. حکومت انواع مختلف دارد: دموکراسی: که در آن بخشی از مال مردم را می‌گیرند تا کارهایی مثل ساختن پل را که مردم نمی‌توانند انجام دهند، بکنند. سوسیال دموکراسی: که در آن بخش زیادی از چیزهای پولدارها و بخش کمی از چیزهای فقرا را می‌گیرند و آن را به طور مساوی برای پولدارها و فقرا مصرف می‌کنند. سوسیالیسم: که در آن همه چیزهایی که فقرا و ثروتمندان دارند می‌گیرند تا برابری کامل بین آنها ایجاد شود. حکومت جمهوری اسلامی: حکومتی است که در آن دولتمردان چیزهای مردم را می‌گیرند تا از آن طریق اسلام را حفظ کنند و بعد هر روز اسلام را محکم می‌زنند توی سر مردم که همه آنها با عدالت آشنا شوند. و حال که به این‌جا رسیدیم باید بدانیم عدالت چیست و با خودش چند چند است؟

عدالت چیست؟ عدالت نام یک فرشته است که در یک دستش کتابی است که کسی حق خواندن و دانستن آن را ندارد و در دست دیگرش ترازویی است که سال‌هاست از کار افتاده. قبل از هر اقدامی روسای مذکور چشم‌های فرشته را بسته‌اند که متوجه نشود که این‌هایی که یک عده‌ای آورده‌اند از کجا آورده‌اند و آن‌هایی که یک عده برده‌اند چطوری برده‌اند. فرشته عدالت موظف است که حق را به صاحبان آن بدهد، ولی چون صاحبان آن در زندان موقع رفتن به حمام کارهای واجبی‌شان را به جای این‌که بمالند خورده‌اند به همین دلیل حق را به بازماندگان آنان که بازپرس، قاضی و سایر مسئولان قضایی هستند، می‌دهند تا آن‌ها بتوانند عدالت را جوری اجرا کنند که درد بگیرد ولی پاره نشود. و حالا که کار به این‌جا رسید باید بدانیم درد چیست و چطور می‌گیرد.

درد چیست؟ درد حالتی است که در آن شخص احساس می‌کند یک چیزی به یک جایی فرو رفته یا یک چیزی از یک جایی بیرون آمده، مثلا وقتی یک نفر متهم (فرقی نمی‌کند، همه مردم متهم‌اند.) وارد زندان می‌شود یا زندان واردش می‌شود، یا چیزی در زندان واردش می‌شود، این احساس درد به او دست می‌دهد. اگر هم دست نداد مهم نیست، می‌تواند روبوسی کند و وسط روبوسی زیر لب آموزش قرآن هم بدهد. در حالت دوم، چیزی به جایی از انسان فرو نمی‌رود (با قرائت یا بدون قرائت قرآن) بلکه چیزی از انسان بیرون می‌آید. مثلا یک نفر به زندان می‌رود، چشمش را در می‌آورند تا دیگر به طور کامل حقایق او را آزار ندهند. گاهی اوقات ممکن است دست آدم اضافه باشد، که آن را می‌کنند و می‌اندازند دور. به طور کلی درد انواع و اقسام دارد. مثلا درد مزمن دردی است که هر ایرانی در ماه بهمن احساس می‌کند. یا برخی دردها با خاطرات همراهند. مثلا: «قبل از دیدار با قاضی مرتضوی نظرت این‌طوری بود. حالا نظرت چیه؟» پاسخ: «نظری ندارم، هنوز جای نظر قبلی‌ام درد می‌کنه.» و حال که کار بدین‌جا رسید بهتر است بدانی مرتضوی چیست؟

مرتضوی چیست؟ یکی از جانداران کوتاه که سعی می‌کرد همه را دراز کند. یکی از مبارزین با اختلاس که معتقد بود فقط خودش باید بکند. یکی از مخالفان رشوه که معتقد بود فقط خودش باید بگیرد. وی از قانون به عنوان چرخ گوشت، کاغذ خردکن، تبر، چماق، بلندگو و تراکتور استفاده می‌کرد. وی موفق شد حداقل پنج روزنامه را در دومین روز انتشار یا حتی در روز قبل از انتشار توقیف کند و به همین شکل موفق شد محاکمه خودش را ده سال طول بدهد. وی از قاضیانی بود که در میان ابزار اتاق دادگاه به چکش و میز قاضی بیش‌ترین علاقه را داشت. وی توانایی زیادی در بیرون‌کشیدن اطلاعات از متهمین داشت. (به پزشکی قانونی مراجعه شود.) وی از زبان، کفش، مایع ظرفشویی و انواع جسم سخت برای بازجویی استفاده می‌کرد. وی در طول یک دهه موفق شد به اندازه نشریات تمام تاریخ ایران نشریه توقیف کند و این‌قدر به عدالت ایمان داشت که در حال فرار دستگیر و احتمالا زندانی است. و اکنون که کار به این‌جا رسید باید بدانی که دستگیرکردن چیست و اصولا چطور دستگیر می‌کنند.

 

خود کدخدای علی‌آباد    

انتشارات بیشتر ...