Search

English

لغت‌نامه کدخدا، ۹: آمار و هویدا و روشنفکر و ایرانی

آمار چیست؟ آمار همان اعدادی است که دولت برای این‌که مردم تمرین کنند و ریاضیات‌شان خوب شود اعلام می‌کند، همان مار است. اولین فرهنگستان ادب اولیه که در دوره هخامنشیان تاسیس شده بود، تصمیم گرفتند حروف را اختراع کنند. فریدون که از اعضای فرهنگستان شده بود ولی سواد درست و حسابی نداشت و کلاه‌فروش بود، گفت حرف «آ» خیلی مهم است. همه گفتند: «آ» دیگر چیست ای ابله کلاه‌فروش؟ فریدون گفت: «آ» همان الف با کلاه است. همه هرهر خندیدند و گفتند برو بینیم بابا. الف که کلاه ندارد. ولی فریدون به خاطر این‌که فروش کلاهش بالا برود، گفت الا و بالله که آ مهم‌ترین حرف است. بالاخره سر همه کلاه گذاشت و آن‌ها کلاه‌ها را رشوه گرفتند و آ را به حروف اضافه کردند. در واقع اولین کلاه گذاشتن بر سر بقیه هم همان روز کشف شد. ولی مشکل این بود که «آ» هیچ مصرفی نداشت. فریدون برای این‌که ضایع نشود، گفت اسم من «آفریدون» است. بقیه هم گفتند اشکال ندارد. بعدها همین فریدون شروع کرد کلاه‌گذاشتن سر بقیه کلمات، به شناگر می‌گفتند آشناگر، یعنی فامیل دوری که شناگر خوبی است و همه را با هم آشنا می‌کند. رام را گفتند آرام، به وخ گفتند آوخ، به تش گفتند آتش و هنوز در جهرم مردم به آن تش می‌گویند. به فسانه گفتند آفسانه و به میرزا گفتند آمیرزا و به کسی که ناتوان بود گفتند آنتوان که اولین بار چخوف در دوره هخامنشیان آنتوان شد. فریدون از این کارها زیاد می‌کرد؛ مثلا یک بار یکی از مسئولان مالی هخامنشیان داشت اعداد را می‌نوشت که بگوید امسال بودجه چقدر است. روی تخته نوشت 1287657 و گفت آمار امسال ما این‌قدر است. در دوره هخامنشیان مردم حداکثر تا عدد 27 را می‌توانستند بخوانند، با دیدن آن عدد همه ترسیدند و خواستند فرار کنند، ولی آفریدون گفت: نه، و رفت عکس یک مار کشید. بعد پرسید: کی خسته است؟ همه هخامنشیان گفتند: دشمن. بعد گفت: این چیه که من کشیدم؟ گفتند: مار، گفت: مار نه، آمار. ما این کلاه رو سرش می‌گذاریم و می‌شود آمار بودجه امسال. همه خوششان آمد و از آن پس هر وقت نامجوی هخامنشیان می‌گفت «عدد بده عدد بده» مردم یا عکس مار می‌کشیدند یا دو سه تا مار ول می‌کردند وسط سالن کنسرت. بنابراین آمار همان مار است که به اشکال مختلفی به صورت نمودار در می‌آید و هر وقت مسئولان می‌خواهند سر مردم را کلاه بگذارند، از تکنیک آفریدون استفاده می‌کنند. آمار البته تعریفات مختلفی شده، مثلا یکی از برادران اصولگرای روسیه به نام استالین که یک میلیون یک میلیون آدم می‌کشت، گفته بود: «وقتی می‌گویند یک نفر کشته شد، این جنایت است، ولی وقتی می‌گویند یک میلیون نفر کشته شد، این فقط آمار است.» و یک بار وقتی امیرعباس هویدا قبل از اعدامش می‌خواست بگوید (هویدا بعد از اعدامش چیزی نگفت.) آمار یعنی چه، گفت: «در کشورهای جهان سوم آمار مثل مایو دوتکه می‌ماند، همه چیز را نشان می‌دهد جز چیزهای اصلی.» و حالا که کار به این‌جا رسید لازم است بدانیم هویدا چیست؟

هویدا چیست؟ یک نخست وزیر بود که هیچ فامیلی را سر کار نیاورد، تورم را به مدت ده سال در حد صفر نگه داشت، قدرت خرید مردم را بالا برد، رشد اقتصادی کشور را دوازده سال به طور دائم بالای 6 حفظ کرد، زبان فرانسه را مثل فرانسوی‌ها حرف می‌زد، در حد یک استاد بر زبان و ادبیات فارسی مسلط بود، به طور دائم کتاب‌های مهم جهان را می‌خواند، به مطبوعات طنز اجازه داده بود هر انتقادی می‌خواهند از او بکنند، زندگی بسیار ساده‌ای داشت و یک ریال دزدی نکرد، امنیت اجتماعی ایران را حفظ کرد، حیثیت سیاسی ایران را بالا برد، هرگز قانون‌شکنی نکرد، از همه روشنفکران کشور باسوادتر بود و به ‌خاطر همه این جرایم اعدام شد. و اکنون که به این‌جا رسیدیم باید بدانیم که روشنفکر چیست؟

روشنفکر چیست؟ روشنفکر موجودی است به وزن ۵۰ تا ۱۵۰ کیلو و قد ۱۵۰ سانت تا دو متر که دو رقمی زندگی می‌کند و حرف‌های عجیبی می‌زند که همه ما از آن متنفریم، اما پنجاه سال بعد خودمان همان حرف‌ها را خواهیم زد. مسئول انقلاب، کودتا، انحراف، دین‌داری، بی‌دینی، فقر و گرسنگی، نداشتن لباس، افزایش فساد، اختلاس و دزدی، اشتباهاتی که ما کرده‌ایم و بقیه چیزها ست. روشنفکر موجودی است که پدربزرگ دهاتی ما از او بیش‌تر می‌فهمد و دردهای جامعه را نمی‌داند. دردهای جامعه را فقط آدم‌هایی که خاکی و زیرخاکی و بی‌سواد هستند می‌فهمند. روشنفکر موجودی است که ما هیچ وقت به حرفش گوش نمی‌دهیم با این حال او دائم ما را فریب می‌دهد. کارهایی که روشنفکر می‌کند: اعتیاد، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه، خودکشی، فریب‌دادن، کتاب‌های بیخودی خواندن، آه کشیدن، بی‌غیرت بودن، فریب‌دادن دختران و نابودکردن خانواده مردم. روشنفکران تنها گروه در میان ایرانیان هستند که هیچ کس در مورد بدبودن آن‌ها تردید ندارد، حتی قاتلین و سارقین و متجاوزین هم کسانی هستند که به خاطر تربیت بد یا مشکل مالی یا مشکلات اجتماعی خطا کردند ولی روشنفکران نه فقط مسئول همه اشتباهات خودشان بلکه مسئول اشتباهات ما ایرانیان هم هستند. و اکنون که به این‌جا رسیدیم باید بدانیم ایرانیان چه کسانی هستند؟

ایرانی کیست؟ ایرانی موجودی است نابغه، شاعر، با ضریب هوشی بالا، که هیچ وقت اشتباه نکرده و نخواهد کرد و اگر مشکلی دارد به خاطر نداشتن امکانات بوده، وی حق دارد، بقیه گه هستند. و حالا که کار به این‌جا رسید باید بدانیم حق چیست و چه فرقی با گه دارد؟

 

آلبرت پسرعموی کدخدا

انتشارات بیشتر ...