Search

English

زنانی که رنج می‌چینند

اتفاق تلخ واژگونی مینی بوس حامل کارگران زن در گلوگاه مازندران در پنج دی ماه ۹۷، رخداد تلخ و دل آزاری بود که اگرچه آنچنان که باید، رسانه ای نشد اما برای چشمان ناظر و بیدار، هشدار دیگری بود پیرامون وضعیت بسیار نامطلوب کارگران فصلی زن در ایران. در این رخداد اگرچه خوشبختانه هیچ فردی کشته نشد اما ۱۴ کارگر زن به همراه راننده مرد مینی بوس زخمی شدند. به گزارش رسانه ها، این زنان همگی از کارگران باغ مرکبات بودند و از پرتقال چینی باز می گشتند. این تنها اتفاق در این حوزه نبود و در همین دو ماه پیش نیز اتفاقی مشابه نیز مینی بوس دیگری حامل کارگران زن نارنگی چین در شهر میاندرود واژگون شده بود.

درواقع، پاییز و زمستان  که می شود زنان کارگر مازندرانی از جمله اقشاری هستند که از بازگشایی راهی برای کسب درآمد خوشوقت می شوند. در وضعیت فعلی اشتغال در ایران که وضع فاجعه باری را طی می کند، وضع زنان بسی بدتر از مردان است. از این رو کاملا می توان درک کرد چرا زنان مازندرانی از آمدن پاییز و زمستان و فصل مرکبات چینی خشنود می شوند و حاضرند حتی بدون بیمه و با حقوقی ظالمانه نیز به آن تن بدهند. حتی وسیله ایاب و ذهاب آن ها نیز بعضا وسایلی خطرناک است و به دفعات دیده شده است که کارگران زن پشت وانت و نیسان می نشینند.

پرتقال چینی در مازندران از مشاغل زنان کم درآمد است

این شرایط بد ایاب و ذهاب کارگران در حالی ست که به گفته «کامران اصغری» – مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی مازندران – حمل و نقل کارگران با وانت و نیسان غیرقانونی است و باید برخورد قانونی با آن صورت بگیرد. او در این زمینه می گوید: «یکی از مشکلاتی که این کارگران با آن مواجه هستند بحث جابجایی آنان با وانت یا نیسان به باغ‌ ها است در حالیکه این خودروها حق جابجایی کارگران را ندارند که برخورد در این زمینه با راهور است»؛ و مصیبت اصلی اینجاست که این زنان حتی از بیمه های معمول نیز برخوردار نیستند.

غیبت عنصری لازم؛ بیمه

یکی از مشکلات اصلی این زنان این است که بیمه ندارند؛ نه بیمه کاری نه بیمه سوانح. در واقع کارکردن در این شرایط مانند دل به دریای مواج زدن بدون ادوات لازم شنا است. جدای از ناآشنایی تقریبا مطلق کارگران فصلی زن در مازندران با حقوق خود در حوزه کارگری، مسئله بیمه نبودن کارگران فصلی زن که در باغات مازندران پرتقال و نارنگی می چینند، به دو نکته عمده دیگر نیز بر می گردد؛ یک اینکه این زنان کارفرمای ثابتی ندارد و دوم اینکه در مکان و یا به تعبیر بهتر، باغ ثابتی کارگری نمی کنند.

اما با این حال این وضعیت آن اندازه نامطلوب هست که حتی مدیرعامل اتحادیه باغداران مازندران نیز از آن اظهار نارضایتی کند و خواستار سروسامان دادن به این وضع شود. «محمدرضا شعبانی» دستگاه های دولتی را به «غفلت» متهم می کند و پیرامون این مسئله می گوید: « تا به امروز همه دستگاه‌های دولتی از کارگرانی که ۱۲ ماهه از برداشت هلو، شلیل و برنج گرفته تا برداشت مرکبات در حال فعالیت هستند، غافل شدند و هنوز بیمه‌ای به این قشر زحمت‌کش تعلق نگرفته است».

Image result for ‫زنان شالیزار‬‎

حمل و نقل غیرایمن خود یکی از مصیبت‌هایی ست که بر این زنان سوار است

کامران اصغری با بیان اینکه بیمه کارگران فصلی «مهم ترین موضوع» پیرامون این حوزه است، در توضیح بیشتر می گوید: «همانند کارگران ساختمانی باید بحث بیمه برای آنان در نظر گرفته شود ولی با توجه به اینکه مکان ثابتی ندارند رصد و نظارت آنان را با مشکل مواجه می‌کند که با هماهنگی شهرداری‌ها باید مکانی ثابت برای آنان در نظر گرفته شود تا سامان‌دهی شوند». «علی اصغر محمودی» – مدیرکل تامین اجتماعی مازندران – نیز درباره مساله بیمه کارگران فصلی زن به همان مسئله فقدان روابط ثابت کارفرما – کارگر در این حوزه اشاره می کند و با نام بردن از «بیمه خویش فرما» می گوید که کارگران فصلی می‌ توانند در قالب طرح خویش فرمایی زیر پوشش بیمه قرار بگیرند.

تلاشی برابر با مردان؛ دستمزدی نصف آنان

اما نکته آزاردهنده دیگر در بحث پیرامون کارگران فصلی زن در مازندران به حقوق پایین آن ها در نسبت با حقوق کارگران مرد بر می گردد. در واقع هر دو دست به یک فعالیت می زنند و کم و بیش هر دو با یک کیفیت آن را پیش می برند، اما چون یکی زن است، به او حقوق کمتری تعلق می گیرد. وبسایت ایرنا در گزارشی میدانی که از این مسئله تهیه کرده است به این نکته اشاره می کند که دستمزد زنان حدود یک سوم دستمزد مردان است و اساسا این تفاوت فاحش در دستمزد موجب شده است زنان خواهان بیشتری پیدا کنند.

بنا به آنچه گزارشگر ایرنا گزارش می دهد ساعات فعالیت کارگران زن را نه یک قانون مشخص که کارفرما تعیین می کند. این جدای از این است که استراحت در این ساعات عملا ممنوع است و علاوه بر همه این تضییقات و کمبودها، تهیه خوراک روزانه و در طول میزان فعالیت ۱۰ تا ۱۲ ساعته نیز با خود زنان است. مدیرکل امور بانوان استانداری مازندران نیز از این وضعیت ابراز نارضایتی می کند و با بیان اینکه وضعیت موجود باید متوقف شود، می گوید: «متاسفانه بانوان کارگر روستایی به واسطه زندگی در روستاهای دوردست استان و عدم دسترسی به منابع اطلاعاتی، از حقوق کار و حقوق خود بی خبر هستند. در حوزه بانوان و کار، قوانینی وجود دارد که از حقوق زن و کارگر دفاع می کند، اما از آنها عملا در مازندران و بسیاری از استان های دیگر استفاده ای نمی شود».

این زنان به معنای واقعی کلمه از هیج حقوقی برخوردار نیستند

«این وضعیت باید پایان بگیرد»

یک رخداد دلگرم کننده در این میان آن بود که سال گذشته معلوم شد رنج زنان کارگر فصلی از دید فعالان استان مازندران پنهان نیست. در مرداد ۹۶ بود که نهادها و تشکیلات دانشگاهی و زیست محیطی استان خواستار توجه به بحث «سلامت کشاورزی» از سوی دولت شدند. آن ها در این بیانیه خواستار تنظیم آیین نامه ای قانونی برای این فعالیت ها و نیز برابرسازی حقوق زنان و مردان شدند. مساله بیمه زنان کارگر فصلی نیز از دیگر مسائل مورد توجه تنظیم کنندگان این بیانیه بود.

خلاصه آنکه این وضعیت باید بالاخره یک جا تمام شود. کارگران فصلی زن در مازندران عملا از هیچ پشتوانه ای برخوردار نیستند. حتی شغل آنها در گزینه‌های سرشماری نیز جزو مشاغل قرار نمی‌ گیرد و بر این اساس از بسیاری از مزایا محروم می مانند. حتی مسئولین دولتی نیز خود همدرد این مسئله هستند. «سمیه قاسمی» – مدیر کل امور بانوان استانداری مازندران – می گوید: « با توجه به سابقه طولانی و چندین دهه ای این مدل از کار زنان در استان مازندران، اما هیچگونه ساماندهی ، چاره اندیشی و ضوابط قانونی برای جلوگیری این شکل از فعالیت اقتصادی بانوان نشده است».

انتشارات بیشتر ...