توانا– در پانزدهم تیرماه سال ۱۳۷۶، قلعه نهبندان در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. این قلعه به نامهای شاهدژ و شاهدزد نیز شناخته میشود که بنایی دفاعی و نظامی است که به یک پادگان بزرگ شباهت دارد و گفته می شود که این مکان ظرفیت سههزار نفر دارد. این بنا در خراسان جنوبی و در پنج کیلومتری شرق شهرستان نهبندان است و ابتدای جادهی «نهبندان- زابل» و در نزدکی روستای «خوانشرف» واقع شده است. این بنا از چهار طرف به دشتهای وسیعی مشرف است و به گفته عوام نام این بنا «شاهدزد» بوده است که از نام صاحب ابتدایی این بنای تاریخی گرفته شده است. گفته میشود قدمت این بنا به دورهی ساسانی بازمیگردد اما بیشترین توسعهی آن در دورهی اسماعیلیه بوده است چرا که اسماعیلیان آن را در قرن پنجم از شاه شجاع خریداری کردند و به استحکام آن پرداختند.
حسين شبانی، کارشناس ميراث فرهنگی و گردشگری میگوید: «هدف اسماعيليه از خريد اين قلعه، تسلط بر سيستان و گسترش نفوذ خويش در سيستان و افغانستان و مهمتر از همه تسلط بر شريان اقتصادي كشور بود زيرا نهبندان دروازه ورود به جاده ابريشم و يكي از عمدهترين مسيرهاي تجاري ايران بوده است.» این قلعه تنها یک راه ورودی دارد و افرادی که قصد ورود به این قلعه را دارند باید از مسیری که از پائین یک کوه در شرق نهبندان به بالای این کوه رفته تا به قلعه برسند. در ابتدای مسیر این قلعه کوچهها و گذرگاههایی وجود دارد که نشانگر آن است که این قلعه زمانی یک پادگان نظامی بوده است. بیشتر این بنا از سنگ ساخته شده است اما در قسمتهایی از آن آجر و ملات هم به کار رفته است.
از لحاظ معماری آن قسمت از بنا که با ملات ساخته شده است و دارای ارتفاع و استحکام بیشتری است اصطلاحا «شاهنشین» قلعه به حساب میآید و قسمتهایی که بدون ملات ساخته شدهاند و ارتفاع کمتری دارند قسمتهایی بوده است که محل سکونت سربازان عادی بوده است. بیشتر قسمتهای قلعه نهبندان به سربازان عادی تعلق داشته است. در این قلعه حوضانبارهایی نیز وجود داشته است که برای ذخیرهی آب باران تعبیه شده است. آلفونس گابریل، جغرافیدان، محقق و سفرنامه نویس اتریشی در کتاب «عبور از صحاری ایران» که به وسیلهی فرامرز نجد سمیعی در ایران ترجمه شده است این قلعه را اینگونه توصیف کرده است: قلعه شاهدژ با بنای سنگی و برجهای دفاعی و چند صد خانه کوچک باید زمانی مجهز و با عظمت بوده باشد. اما بیشتر از آب انبار بزرگ در آن جا نیافتیم، بخشهایی را از آنها را با خشت پخته بنا کرده بودند و دیوارهایش روکش شده بود. برای ورود به آنها پلههایی ساخته بودند. زاغههایی در شاهدژ دیده میشد که به عمق زمین میرفت و ما مورد استفاده آنها را نیافتیم. صعود به قله شاهدژ دشوار و فقط از جبهه غربی امکانپذیر بود.آبادی نیز در همان بالا قرار داشت.» ایزودر خاراکسی،جغرافیدان یونان باستان کسی است که اولین گزارش را از این قلعه ارايه داده است و پس از آن مورخان اسلامی از این قلعه یاد کردهاند.
حسين شبانی، کارشناس ميراث فرهنگی و گردشگری در مورد این قلعه میگوید: بدون شک بايد از نهبندان و روستاهای دهسلم و ميغان به عنوان پلهای ارتباطی بين تمدن شهر سوخته با ديگر شهرهای مركزی ايران ياد كنيم. اهميت و سابقه تاريخی نهبندان از سفرنامه ايزودر خاراكسی كه وی يكی از يونانيان همراه اسكندر مقدونی در فتح ايران و لشكركشی او به هندوستان بوده است، مشخص میشود. ايزودر خاراكسی از (نه) يا نهبندان و شهر فراه از مهمترين شهرهای افغانستان در ولايت نيمروز به عنوان عمده و مهمترين شهرهای شرق ايران ياد میكند. اما مورخين ايرانی از جمله حمدالله مستوفی مورخ قرن ششم و هفتم هجری بنا و شكلگيری نهبندان را مربوط به دوره ساسانيان و يكی از شهرهايی كه اردشير ساسانی بانی آن است، میداند.حال اگر به نوشته ايزودر خاراكسی به عنوان قديمیترين سند استناد كنيم، قدمت نهبندان فراتر از آن تاريخ است كه حمدالله مستوفي در كتاب خود به نام نزهتالقلوب نوشته است چرا كه حمله اسكندر به ايران همزمان با سقوط هخامنشيان بوده و از سقوط هخامنشيان تا آغاز حاكميت ساسانيان شاهد دو حكومت سلوكی و اشكانی در ايران هستيم. بر اساس بررسیهای باستانشناسان در قلعه نهبندان قدمت اين قلعه با توجه به سفالهای به دست آمده و از همه مهمتر نقشه قلعه كه به طور دايرهای است به دوره اشكانيان باز میگردد.اين شهر به عنوان شهر كهنه معروف است ولی هنوز تا كنون كاوش و باستانشناسی در آن محدوده انجام نگرفته است. با اجرايیشدن عمليات باستانشناسی بر روی شهر كهنه نيز میتوان گفت كه قدمت نهبندان فراتر از دوره اشكانيان و دارای قدمتی بيش از ۲ هزار و ۴۰۰ سال است.