Search

English

صد روز تنهایی ندا در ‘اتاقی از آن خود’

 مرتضی نگاهی

توانا – «ندا بدوان» اهل غزه، عکاس و نقاش است. روزگارش اما خوب نیست. تازه ۲۸ ساله شده است و  در اتاقی به اندازه یک تنهایی، با یک پنجره و یک لامپ لخت آویخته بر سقف، با زخمی به ژرفای انزوا بیش از یک سال است که با جهان بیرونقطع رابطه کرده و پناه برده است به هنر. پلیس منکرات حماس در ماه نوامبر سال ۲۰۱۳ او را  به دلیل این‌که با یک مرد نامحرم در حال عکاسی بود و حجاب سفت و سختی نداشت، مورد آزار و اهانت و بازجویی قرار داد. ندا سرانجام مجبور شده بود تعهدی را  امضا کند که پس از آن حجاب درست اسلامی بپوشد و با غریبه‌ها دیده نشود. ندا به آنان گفته بود که هنرمند است و فیلم و ویدیو درست می‌کند ولی منکراتی‌ها گفته بودند که: «به درک! ما فیلم و ویدیو سرمان نمی‌شود!»  و  او را کتک زده بودند. ندا در بازگشت به خانه، در اعتراض به اعمال حماس و نیز اسرائیل تصمیم گرفته بود که دیگر بیرون نرود. و برای آن‌که  سر و صدای بیرون را نشنود با شانه‌های مقوایی تخم مرغ دیوار اتاقش را پوشانده بود زیرا در غزه همواره صدای آمبولانس و الله‌اکبر و اذان و موشک و خمپاره طنین‌انداز است.

دو ماه نخست برایش سخت آزاردهنده بود. اشتهایش از بین رفته بود و مرتب قرص‌های آرام‌بخش می‌‌خورد. در  این مدت دست به خودکشی هم زده بود. همواره روی زمین دراز می‌کشید و می‌گریست. ولی سرانجام به دوربین «کنون EOS600D» و نور پناه برده بود. می‌گوید: «کم کم به انزوا عادت کردم و از آن خوشم آمد. انزوا درد نبود، درمان بود.» ندا سراسر یک دیوار از اتاق ۹ متری‌اش را با شانه‌های تخم مرغ که رنگ‌شان کرده پوشانده است و دیوار دیگر اتاقش را رنگ کبود زده‌ است. او گاه لحاف چهل تکه می‌دوزد و گاه چای و قهوه درست می‌کند ولی در همه حال از دنیای کوچک اتاق با یک دوربین کوچک دیجیتالی عکس می‌گیرد. می‌گوید: «هفته‌ها، گاه ماه‌ها منتظر نوری مناسب می‌مانم تا عکسی خلق کنم. اینجا در این اتاق، همه چیز زیباست، ولی نه در غزه. من حاضرم در این اتاق بمیرم مگر این‌که جای بهتری بیابم.» او ادامه می‌دهد: «احساس می‌کنم که اینجا در حصر نیستم. پروژه صد روز تنهایی پنجره جدیدی برای من گشوده است.» پروژه صد روز تنهایی به احترام گابریل گارسیا مارکز و کتاب مشهور صد سال تنهایی‌اش نام‌گذاری شده است. در این نمایشگاه ۱۴ اثر هنری ندا بدوان به نمایش گذاشته شده که تماما خودنگاری (Self Portrait)   است: ندا در حال اشک ریختن ناشی از  پوست کندن پیاز ، ندا به هنگام چهل‌تکه‌دوزی، ندا با شلوری جین و کلاه پشمی غرق در صفحه لپ‌تاپ، ندا پشت یک ماشین تحریر قدیم، ندا در حال نیایش، در حال آرایش و غیره.

  او کارهایش را در وب سایت  500px.com آپلود کرده و بینندگانی از ژاپن، نیویورک و پاریس پیدا کرده بود. سعی کرده تا در صفحه فیسبوک خود با اهالی غزه، به جز چند نفر «دوست» نباشد. سعی کرده از حال و هوای غزه فرار کند و اینترنت او را به دنیای دیگری برده است. در همان زمان بود که آنتونی برونو، مدیر انستیتو فرانسه در اورشلیم کارهای ندا را دید و  گالری «نگارخانه ال‌هواش»  (Al Hoash Gallery ) را ترغیب کرد که کارهای ندا را به نمایش بگذارند. این نمایش بعدها در چند شهر دیگر فلسطینی ادامه یافت. قرار است نمایشگاه آثار ندا در برلین، پاریس و نیویورک هم برگزار شود. صد روز تنهایی نخستین‌بار در یک گالری هنری در بیت‌المقدس شرقی گشایش یافت. «عالیه ریان»، مدیر گالری می‌گوید که کارهای ندا یادآور نقاشان قرن شانزدهم و هفدهم هلندی است با یک دید امروزی.

 ندا عاشق سینما و نقاشی است ولی در غزه نه سینما وجود دارد و نه نگارخانه. می‌گوید: «فاجعه اینجاست که در غزه، هم زن باشی و هم هنرمند.» عاشق شعر و رقص هم است؛ جوراب‌های رنگی می‌پوشد و هنگامی که ماشین‌های بلندگودار حماس را از پنجره می‌بیند که با صدای گوشخراش شعار می‌دهند، حالش خراب می‌شود و فوری پنجره را می‌بندد. اتاقش خیلی ساده است: دو صندلی، یک میز رنگ و رو رفته که به عنوان سه پایه به کار می‌رود، یک چمدان انباشته از لباس‌های رنگارنگ، یک قالیچه رنگارنگ، و چهل کار مدادی برادرش که پونز شده بر دیوار، یک پرده و اندکی خرت و پرت و وسایل نقاشی و حجاری. می‌گوید: «هر چیزی هنر نیست ولی سعی کنم آن چیزها را به هنر تبدیل کنم.» او در تمام مدت جنگ غزه که پنجاه روز طول کشید از اتاقش بیرون نرفت. خانواده و همسایه‌ها همه به زیر زمین پناه می‌بردند ولی ندا در اتاق خود پناه می‌گرفت. در آن پنجاه روز فقط یک کار هنری کرد و آن عکسی بود که با یک سطل یخ انداخته بود. برای کارزار یک سطل آب یخ در همبستگی با ملت فلسطین. ندا این روزها گاه با پدرش در اتاق پذیرایی می نشیند و گاه همراه خانواده غذا می‌خورد. ولی با این همه، در تمام مدت انزوا، فقط دو بار بیرون رفته است: یک بار به «غزه سیتی هتل» رفته است تا از طریق اسکایپ پیام برای نمایشگاه آثارش بفرستد و بار دیگر برای دیدن دکتر. می‌گوید: «در تمام مدتی که تو تاکسی بودم پنجره‌ها را بالا کشیده بودم و چشمانم را بسته بودم و به موسیقی گوش می‌کردم. نمی‌خواستم غزه را ببینم.» ندا بدوان در سال ۱۹۸۷ در ابوظبی به دنیا آمده است. پدر و مادرش فلسطینی بودند و هنگامی که او ۱۱ساله بود به غزه رفتند. دو سال بعد انتفاضه دوم شروع شد. در همان کشاکش جنگ و فشارهای مذهبی حماس، ندا به دانشگاه الاقصی رفت و سال ۲۰۰۹ در رشته هنر فارغ‌التحصیل شد. اولین نمایشگاه آثارش در ویرانه‌های ناشی از حمله اسرائیل در مرکز صلیب سرخ غزه گشایش یافت. ندا می‌گوید: «روزی از انزوایم خارج خواهم شد که غزه به زیبایی اتاق من باشد.»

منابع بیش‌تر:

Palestinian artist finds beauty and acclaim from Gaza bedroom”, France 24. (Accessed on 12 may 2015)

 

انتشارات بیشتر ...