Search

English

نقش نوروز در هویت ایرانی

ایران از جمله کشورهای دنیاست که از  تکثر فرهنگی و زبانی بالایی برخوردار است. نزدیک به ۸۰ زبان زنده در ایران تکلم می‌شود و این غیر از گویش‌ها و لهجه‌هاست. ایران همچنین برخوردار از باورمندان به مذاهب گوناگون است. از اسلام و زرتشتی گری و بهاییت و مسیحیت و یهودیت و شاخه‌های مختلف این ادیان گرفته تا ادیان کوچکتری همچون مندایی یا حتی سیک‌ها. این جدای از سنت‌های گوناگون مناطق مختلف ایران است؛ از آذربایجان و کردستان گرفته تا بلوچستان و خراسان و دیگر مناطق کشور. با چنین تکثر مذهبی، زبانی و قومی، «هویت ملی» برای کشور ایران، چگونه معنا پیدا می‌کند و عوامل قوام‌بخش به آن هویت ملی چه‌ هستند یا می‌توانند باشند و نوروز در این میان چه نقشی بازی می‌کند؟

درباره هویت ملی ایرانیان

شاید در ابتدا نیازمند آن باشیم که اساسا نسبت مفهوم هویت ملی با کشوری چون ایران را دریابیم و به این پرسش پاسخ دهیم که هویت ملی در ایران، هویتی شکل‌گرفته از اعصار قدیم است یا اینکه از دوران مشروطه به بعد و خصوصا در عهد رضاشاه تکمیل و تدوین یافت؟ برخی از پژوهشگران بر آن هستند که اگرچه مفهوم «هویت ملی» مفهومی مدرن است، اما کشورهایی چون ایران قبل از دوران مدرن برخوردار از «هویت تاریخی» بودند. «احمد اشرف» – پژوهشگر برجسته – بین دو مفهوم «هویت تاریخی ایرانی» و «هویت ملی ایرانی» تفاوت می‌گذارد و بر این باور است که که هویت تاریخی ایرانی «بر اساس شواهد بسیار» از دوران ساسانیان تنظیم و تدوین شده است و تا قرن نوزدهم میلادی به دفعات بازسازی شده تا اینکه در دوران مدرن به «هویت ملی ایرانی» تحول می‌یابد. (احمد اشرف، هویت ایرانی از دوران باستان تا پایان پهلوی، ترجمه و تدوین از حمید احمدی)

احمد اشرف در این باره می‌نویسد: «مفهوم تاریخی هویت ایرانی که در دوران ساسانیان بازسازی شده بود، در دوران اسلامی با نشیب و فرازهایی تحول پیدا کرد. در عصر صفوی تولدی دیگر یافت و در عصر جدید به صورت “هویت ملی ایرانی” ساخته و پرداخته شد. پس این سخن که هویت ملی امروزی ایرانی سابقه‌ای مثلا سه هزار ساله یا دو هزار و پانصد یا دوهزارساله دارد، سخنی گزاف است؛ چرا که این تصور از هویت ملی، مقوله‌ای کاملا تاریخی و متعلق به عصر جدید است و به این معنا سابقه‌ تاریخی در دوران‌های دیگر ندارد». (همان ، ص ۵۲)

احمد اشرف هویت ملی ایرانیان را هویت ایرانی نامیده و آن را در تاریخ ریشه‌دار می‌داند

احمد اشرف که نویسنده مدخل هویت ملی در دانشنامه معظم ایرانیکا نیز بوده است، در ادامه سخن خود متذکر این نکته می‌شود که نوین بودن مفهوم «هویت ملی ایرانی» به این معنا نیست که مفهوم «هویت ایرانی»، مسئله‌ای تقلیدی از غرب یا از «شگردهای استعمار» است. او در نهایت پیشنهاد می‌کند به جای مفهوم سوءتفاهم‌برانگیز هویت ملی از مفهوم هویت ایرانی استفاده کنیم که به باور او در طول قرون و اعصار، در حافظه جمعی مردم ساکن در سرزمین ایران، نقش بسته است. حال فارغ از تفاوت‌های ظریف مفهومی میان هویت ملی با هویت ایرانی، در ادامه این دو را جای یکدیگر استفاده می‌کنیم و از کاربرد هر دو یک معنا را افاده می‌کنیم.

نوروز در مقام یک چسب ملی

«حمید احمدی» – استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران – که چندین کتاب مختلف پیرامون مقوله هویت ملی تالیف و ترجمه کرده است، نوروز را «یکی از ارکان اساسی هویت ملی» در ایران می‌داند که «عامل همبستگی ایرانی» به شمار می‌آید. او در بیان اهمیت نوروز و اهمیت پیوند ایران با آن می‌گوید: «نوروز نه تنها در ایران کنونی، بلکه در فرای مرزهای آن، یعنی در حوزه‌ی تمدنی ایرانی، گرامی داشته می‌شود و همه‌ جهانیان نیز آن را نشانه‌ای از فرهنگ و میراث فرهنگی ایران می‌دانند».

به باور دو پژوهشگر در این مقاله نیز، نوروز به عنوان جشنی ملی و آیینی کهن در «ناخودآگاه فرهنگی» سرزمین ایران ریشه دوانده است و نمی‌توان به هیچ وجه آن را محدود و محصور به دوره خاصی از تاریخ دانست. آنان نوروز را «کهن‌ترین و برترین نماد فرهنگی ایران و مورد قبول و خوشایند» همه ایرانیان می‌دانند و از این رو بر این باور هستند که نوروز می‌تواند در زمینه «انسجام اجتماعی»، کارکرد بالایی در جهت نزدیکی اقوام ایرانی داشته باشد.

دکتر «فریدون وهمن» – استاد دانشگاه کپنهاگ در رشته زبان‌ها و ادیان کهن – نیز ضمن تاکید بر اینکه بیش از زبان یا نژاد یا مذهب مشترک، این تاریخ مشترک است که در شکل‌گیری هویت ملی موثر است، در بیان اهمیت نوروز در قوام‌بخشی به این هویت اینگونه می‌گوید: «هویت ملّی تجربیات و خاطرات مشترک تاریخی و تحولات اجتماعی است که مردم یک کشور سوای قومیت و مذهب و زبان از سر گذرانده‌اند…حال در میان سه هزار سال تاریخ با آن همه حوادث گوناگون… اگر به دنبال یک نقطه مشترک بگردیم که از کشاکش دوران و کهنه و نو شدن قرن‌ها جان سالم به‌در برده همین عید نوروز است. نهادی کهن که خود را از گزند روزگار محفوظ داشته و ثابت و پابرجا مانده. عید ملّی همه ایرانیان که سابقه‌ای سه چهارهزارساله دارد».

نوروز را جشنی مشترک میان اقوام ایرانی می‌دانند

تلاش برای انکار وحدت‌بخشی نوروز

علی‌رغم نظرات بالا، هستند پژوهشگرانی که صحبت کردن از «یک نوروز» در ایران را غیر ممکن می‌دانند و بر آن هستند تفاوت‌های بسیاری بین نوروزهای مناطق مختلف ایران وجود دارد. «ضیا صدرالاشرافی» که از باورمندان به چنین طرز فکری‌ست، دراین باره می‌گوید: «طبیعتا مراسم کردها با ‌‌‌‌‌‌آذربایجان متفاوت است. حتی در خود آذربایجان هم تنوع وجود دارد و با فارس‌ها متفاوت مراسم‌ گرفته می‌شود. مثلا فارس‌ها عمونوروز و حاجی‌فیروز دارند و ما اصلا به آن احساسی نداریم و آن را هم درک نمی‌کنیم. و این گونه مراسم‌ باعث تعجب هم می‌شود، ولی مراسمی هست که برای مردمانش محترم است و برای کسانیکه تسامح و مدارا داشته باشند هم بسیار زیباست. بنظر من همین بحث در میان لرها هم هست مراسم آنها هم فرق می‌کند، بلوچ‌ها و ترکمن‌ها هم همینطور هست».

در کنار نگاه‌‌هایی چون نگاه بالا که سعی می‌کنند نوروز را از عنصر وحدت‌بخش به مقوله‌ای با درک متفاوت در میان اقوام ایرانی فرو بکاهند، تلاش‌هایی نیز وجود دارد که سعی می‌کند ضمن تلاش مشابه با این نگاه، در عین‌حال مقولات اسلامی و شیعی را جایگزین آن کند. جمهوری اسلامی به رهبری آیت الله خامنه‌ای بارها تلاش کرده است به صورت غیرمستقیم نوروز را تحقیر و تخفیف کند. خامنه‌ای که احتمالا می‌داند زورش به نوروز نمی‌رسد، در چندین مورد در روزهای نخست عید نوروز، سعی کرده است آثار باستانی ایرانیان را تحقیر کند. او همچنین عبارت «نوروز باستانی» را تقبیح و رد کرد. به باور او: «نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومت‌های استبدادیِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که به آن ‘نوروز باستانی’ می‌گویند! ‘نوروز’‌اش خوب است، ولی ‘باستانی’ ‌اش بد است!»

اما علی‌رغم این دسته از تلاش‌ها، به گفته دکتر «احسان یارشاطر» – موسس دانشنامه ایرانیکا – نوروز به علت «هاله تداعی‌های تاریخی‌اش» همچنان  جشنی ملی و«زیباترین و دوست داشتنی ترین جشن در میان ایرانیان» است. جشنی که به هویت ملی ایرانیان اساس می‌دهد و البته حتی جمهوری اسلامی هم توان خاموشی آن را نخواهد داشت.

انتشارات بیشتر ...