Search

English

کارگران؛ ماشین سودآور پیمانکاران نیروی انسانی

«وقتی فیلم خودکشی «عمران» رو دیدم ناخودآگاه اشک از چشمام جاری شد؛ چون خودمم بارها و بارها به خودکشی فکر کردم. تو شرایطی دقیقا شبیه به عمران، وقتی که احساس شرمندگی نداشتن پول برای خریدن مایحتاج خونه رو داشتم. عمران ‌یکی از هزاران جوان ایرانی ‌ست که تو سیستم مسموم کشور، اگر راهشون به خودکشی ختم نشه با فکر‌و‌خیال کارشون به مشکلات قلبی و روحی روانی ختم می‌شه.» این پیام یک کاربر درباره خودکشی خبرساز یک کارگر است؛ عمران روشنی مقدم، کارگر میدان نفتی یادآوران، که چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ از فرط استیصال و نداری خود را در محل کارش کنار چاه نفت F19 هویزه حلق‌آویز کرد و جان باخت.  

در پی انتشار خبر و تصویر دلخراش این کارگر جوان اهوازی در شبکه‌های اجتماعی، بحث «شرکت‌های پیمانکاری نیروی انسانی» و سودبردن بیش‌تر آن‌ها از طریق نگه‌داشتن طولانی‌مدت حقوق کارگران در حساب‌های بانکی خود به میان آمد. کاربران بسیاری به نقل تجربه‌های خود درباره این نوع کاسبی این شرکت‌ها پرداختند و درباره این واقعیتِ نه‌چندان پنهان بحث‌های جدی درگرفت.

در همین رابطه در مرداد ۱۳۹۸ ابوالفضل ابوترابی، عضو کمیسیون شوراهای دوره دهم مجلس شورای اسلامی، وجود شرکت‌های پیمانکاری تامین نیروی انسانی را به زیان کارگران دانست و در تعریف ماهیت واقعی این شرکت‌ها گفت: «در بسیاری از این شرکت‌ها به اندازه‌ای رانت وجود دارد که یک‌شبه ره صد‌ساله می‌روند و در حالی که در تولید و اشتغال هیچ نقشی ندارند، درآمدهای کلانی به دست می‌آورند و در اصل کارگران جان می‌کنند تا پیمانکار سود ببرد.»

ابوترابی همچنین به وضوح به تبانی این شرکت‌ها با مسئولان برخی وزارتخانه‌ها پرداخت: «این قبیل شرکت‌ها با مسئولان برخی وزارتخانه‌ها تبانی می‌کنند تا در مناقصه به‌کارگیری نیروی انسانی برنده شوند و بخشی از آن سود را با مسئولان مناقصه تقسیم می‌کنند.»

در حال حاضر بخش بزرگی از نیروی کارگری به جای قرارداد با شرکت اصلی با یک پیمانکار نیروی انسانی قرارداد می‌بندند که هیچ خدماتی برای کارگر و کارفرما ندارد به غیر از بیمه، مالیات و پرداخت حقوق؛ کاری که شرکت اصلی هم می‌تواند آن ‌را انجام بدهد. این واسطه‌گری موجب می‌شود بخشی از حق‌وحقوق دریغ‌شده کارگران به شکلی قانونی نصیب پیمانکار ‌شود.

شواهدی درباره هویت بسیاری از این پیمانکاران نشان می‌دهد که عمده‌ آن‌ها حکومتی هستند یا نسبتی با نهادهای حکومتی دارند که در هر دو صورت همه چیز علیه کارگران پیش می‌رود. علی خدایی، نایب‌رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی، در این باره می‌گوید: «مالکان این شرکت‌های پیمانکاری نیروی انسانی، عموما کسانی هستند که قبلا در آن نهادها [ی دولتی] پست‌های بالا و سمت‌های جدی داشته و بازنشسته شده‌اند و بعد از جدایی از آن نهادها با استفاده از رانتِ رابطه، این شرکت‌ها را تاسیس کرده‌اند و عملا نیروی انسانی می‌فروشند.» در برابر این واقعیت غیرانسانی آشکار، نهایتا طرح‌هایی تبلیغاتی با عناوینی چون «عزم مجلس برای حذف دلالی نیروی کار» راه افتاده است که هرگز به اقدامی موثر علیه این بی‌عدالتی ختم نشده است.

عمران روشنی مقدم، کارگر اهوازی، که خودکشی کرد

در ادامه مروری می‌کنیم بر نظرات کاربران در فضای مجازی، از جمله زیر این پست صفحه اینستاگرام آموزشکده توانا:

– من در یک شرکت پیمانکاری در خوزستان کار می‌کردم، حقوق‌ها سه-چهار ماه تاخیر داشتن و این یک روال شده بود که کسی هم حق اعتراض نداشت. این قضیه در پروژه‌های عمرانی بسیار زیاد اتفاق افتاده. قراردادها هم یک ماه به یک ماه بسته می‌شد. ضمن این‌که برگ سفیدی روی قرارداد، امضا و اثر انگشت می‌گرفتن. در پایان کار با یک چک مدت‌دار تسویه حساب شد که با تاخیر یک‌ساله پاس شد. ضمن این‌که بخش‌هایی از حقوق چند ماه آخر رو ندادن. اون روزی که چک پاس شد، قیمت دلار سر به فلک گذاشته بود و دیگه ارزش سابق رو نداشت. این وضعیت کار با شرکت‌های پیمانکاری در ایرانه.

– من خودم سه سال تو یکی‌شون کار می‌کردم، شما حساب کن که شهریور نود و هشت از اونجا اومدم بیرون و کارم رو عوض کردم، بعد رفتم شکایت کردم – عیدی سال نود و شش و نود و هفت و نود و هشت و الباقیِ طلبم رو تازه هفته پیش [خرداد ۹۹] گرفتم. یعنی می‌خوام بگم که روندِ قانونی‌ش هم یک سال طول کشید. قطعا اگه من مجرد نبودم و شرایط این دوستمون که خود‌کشی کرد رو داشتم الان منم تو این دنیا نبودم. کلا سیستم جوریه که حق کارگر و کارمند رو مثل آب‌خوردن میشه خورد.

– من لیسانس دارم و در شهر گچساران – که سهم عظیمی از نفت ایران داره – زندگی می‌کنم. چون زمان قبل انقلاب انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در شهر ما بودند و در صنعت نفت فعالیت داشتند، تقریبا نصف بافت شهر رو خونه‌های سازمانی شرکت نفت که هر کدوم مثل یک ویلای بزرگه، تشکیل میده. شرکت نفت هر ساله تعداد زیادی از این منازل رو برای تعمیرات کلی و جزیی به پیمانکارها میده و تمام پیمانکارها حقوق کارگرها و استاد‌کارها رو در بهترین حالت چهار-پنج ماه بعد از اتمام کارشون پرداخت می‌کنه. خودم استاد برق‌کار هستم و دیدم که پیمانکارها با خوردن حق کارگر زندگی اربابی درست کردن و با رابطه‌هایی که با مدیران شرکت نفت ایجاد کردن امکان هر گونه دادخواهی و احقاق حق رو از نیروی کار سلب کردن. چیزی به نام قرارداد هم نمی‌بندن که راحت بتونن انکار کنن. این‌جا مردم از روی مجبوری کار می‌کنن و مثل برده‌های پیمانکار هستند … !

– این که حقوق رو تو حسابشون نگه دارن که سود بیاد روش، که خیلی وقته وجود داره.

– من کارمند مرکز بهداشتم و دارم تو همین سیستم ظالمانه پیمانکاری کار می‌کنم. فقط حق ما رو می‌خورن. سنوات نمیدن. عیدی رو باید با دعوا بگیریم. سه ماه از سال گذشته هنوز حقوق ما رو زیاد نکردن. هر تجهیزاتی لازم داریم، میرن از سمساری آشغال‌ترین چیز رو می‌خرن و با پول ما ملک و املاک می‌خرن.

– قبل‌ترها دلالی و واسطه‌گری فقط در بعضی از شغل‌های آزاد پیدا می‌شد و الان میشه در تمام مشاغل دولتی پیداشون کرد. مثل «شورای حل اختلاف» یا «شورای شهر». در عمل کار خاصی انجام نمی‌دن. همون کارهای معمول شهرداری تو شورای شهر انجام می‌شه و تنها فرقی که کرده تعداد حقوق‌بگیرا بیش‌تر شده و ارباب‌رجوع به جای هفت‌ خوان، هفتاد خوان رو باید طی کنه و چه پول‌های کلانی تو این مراکز جابه‌جا میشه.

– همه شرکت‌ها رانتی هستن. تازه زن باشی باید روابطت خوب باشه و خوشگل باشی. مرد باشی باید بی‌پول کار کنی. اینجا ایران است.

– برده‌داری نوین.

– من خودم کنگان برای «فاز ۱۳ پارس جنوبی» کار کردم. تا چهار ماه هم پیش میومد حقوق نگیریم؛ حتی دوستان قدیمی می‌گفتند ۹ ماه هم داشتیم.

– آخه مشکل اداره کار […] ایرانه که اگه بری شکایت کنی پولی که قرار بود همون سه ماه یک بار بهت بدن، یک سال طول می‌کشه تا بهت بدنش. بعدشم که اخراج می‌شی و باید دنبال کار جدید باشی.

 

– نیروهای مراکز بهداشت دست پیمانکاران خودی [است] و رسما خون کارمندها رو در شیشه کرده‌اند. قراردادهای یک‌ساله و کم‌ترین حقوق برای لیسانس و فوق لیسانس.

– تمام بانک‌ها سود روز‌شمار رو حذف کردن که این مشکلات حل بشه، بدتر شد. این‌ها این‌قدر پررو هستن که یک ماه نگه می‌دارن تا سود پول رو بانک بده .

– معمولا چند تا دزد که برای آن‌ها توی اداره جا ندارند به عنوان پیمانکار، یک قسمت از اداره را می‌گیرند و تنها کارشان این است که حقوق کارگرها را ماه‌به‌ماه از دولت دریافت می‌کنند و بعد از چند روز که سودش را گرفتند، قسمت کمی از اصل پول را بین کارگرها تقسیم می‌کنند و بقیه مستقیم توی جیب خودشان و همکاران عزیزشان در قسمت قراردادها میره. تنها کارشان هم همین است. یعنی اگه بگی یک ساعت کار کنند، نمی‌کنند. تنها کارشان امضا قرارداد است. همین!

– سی ساله این برنامه‌ها در کل کشور در حال اجرا ست … به‌خصوص در شرکت‌های پیمانکاری شهرداری‌ها … در شهرداری ظلم و ستم بیداد می‌کنه!

– شرکت «آوا سلامت» … دلال و واسطه بین کارمند شرکتی و وزارت بهداشت! مدیرای سپاهی داره که دارن پول می‌دزدن از مردم.

– «اسنپ» هم واریزی‌های راننده‌هاشو بیست و چهار ساعت یک‌بار واریز می‌کنه، نه آخر هر روز کاری. استثمار تو ایران به اوج رسیده!

– شرکت «قاسم ایران (مینو)». در ابتدای استخدام، شما کارمند شرکت واسطه «سامان صنعت» می‌شید، اون ۵ درصد از حقوق و مزایای شما رو به عنوان واسطه برمی‌داره. همه مزایای شما کم‌تر از همکار هم‌رده شغلی شما ست چرا؟؟؟ همین باعث شد اونجا کار نکنم.

– من شاغل در «عسلویه» یا همون «پارس جنوبی» هستم. در پالایشگاه گاز و متاسفانه نیروی پیمانکار هستم. شرکت «پتروفک خاورمیانه» به عنوان شرکت پیمانکار با اتمام مدت قرارداد، حقوق دو ماه آخر و همچنین سنوات دو سال آخر و خدمات رفاهی و اضافه‌کاری‌های ۲۵۰ نفر از پرسنل پیمانکار رو تسویه نکرد و رفت. حالا ما موندیم و کارفرما که «مجتمع پارس جنوبی» هست که نقش کارفرمای اصلی و ناظر پیمان بوده. هیچ کس پاسخگو نیست و الان ۵ ماه می‌گذره. نفر رسمی شرکت گاز – که ناظر پیمان بوده – به کسانی که اعتراض داشته‌اند گفته: «برید خداتون رو شکر کنید که کار دارید، خیلیا حاضرن بیان این‌جا مجانی کار کنن.» و همچنین گفته: «به “سازمان تامین اجتماعی” شکایت نکنید تا شاید بتونم براتون کاری بکنم.» این رو هم بگم که میزان طلبکاری هر نفر از پرسنل پیمانکار از شرکت پتروفک خاورمیانه بین ۱۴ تا ۲۰ میلیون تومان هستش.

– من یک سال پیش در یک شرکت صادراتی خشکبار به نام «ایلکین» مشغول به کار بودم. بدون پرداخت هیچ گونه مزایای بیمه و مزایای کارگری، کار کردم. در حالی که ایام جمعه تعطیل رسمی هست هم باید کار می‌کردیم. از طرفی لباس کاری که باید از طرف کارفرما در اختیار کارگر و به صورت رایگان قرار داده می‌شد با کسر قابل‌توجهی از حقوق به ما تعلق گرفت. موارد ایمنی و بهداشتی رعایت نمی‌شد. تنها زمانی که بازرسان ویژه برای دادن نشان «استاندارد بین‌المللی» می‌آمدند از ما خواسته می‌شد با ماسک و ضد‌عفونی‌کردن دست‌ها مشغول به کار شویم. تعداد زیادی از کارگران این شرکت با عنوان تعدیل نیرو اخراج شدند اما چون من و ده نفر دیگر تحت پوشش بیمه قرار نگرفته بودیم، هیچ مزایایی به ما تعلق نگرفت. سیستم کارگری در ایران سیستم برده‌داری است. هیچ نوع کرامت و ارزش انسانی در کار نیست. من شاهد وضعیت‌های بدتر از این شرکت بودم. کارگر را به مثابه ماشین سودآوری می‌بینند که حتی آن حقوقی را که در قانون کار برایش در نظر گرفته شده است را نباید مطالبه کند وگرنه اخراج می‌شود. حتی اگر مطالبه هم کند به جایی نمی رسد، متاسفانه! 

– من پرسنل «نیروی انتظامی» هستم، به دلیل پایین‌بودن حقوق مجبور بودم جای دیگه‌ای برای شغل دوم مشغول‌ به‌ کار بشم. برای ما به عنوان پرسنل نیروی انتظامی گزینه‌های زیادی وجود نداره. می‌تونیم تو بیمارستان به عنوان نگهبان یا توی شهرداری به عنوان مامور اجرائیات مشغول به کار بشیم. همین پرسنل نیروی انتظامی هم که توی سد معبر شهرداری‌ها قبلا می‌دیدن، شغل دومشون بود.

– ماهی دو میلیون و دویست هزار تومان از شهرداری می‌گرفتن ولی به نیروی کار ماهی یک میلیون و دویست پرداخت می‌کردن.

انتشارات بیشتر ...