رضا بیک ایمانوردی در خرداد ۱۳۱۵ در تهران از پدری با اصالت باکویی و مادری از قزوین متولد شد. خودش اذعان میکند «زندگی فقیرانه»ای داشتند و او مجبور شد پس از مقطع دبیرستان وارد بازار کار شود تا بتواند به خانواده کمک کند. در نوجوانی انگلیسی آموخت و به علت تسلط به زبان انگلیسی مدتی در سفارت آمریکا به عنوان راننده کار کرد. اما این هنر بود که این جوان را به سوی خود میخواند و از سال ۱۳۳۷ کار در تئاتر را آغاز کرد. اما برای ورود به سینما باید منتظر یک تصادف میماند. به گفته خودش وقتی یکی از دوستانش را به استودیو «آژیر فیلم» میرساند، «ساموئل خاچیکیان» او را میبیند و چشمش او را میگیرد و این کارگردان شهیر ایرانی از او دعوت به بازی در سینما میکند.
بازی در فیلمهایی چون «فریاد نیمه شب»، «یک قدم تا مرگ»، «دلهره»، «ضربت»، «سرسام» از جمله فیلمهایی بودند که ایمانوردی با آنها وارد دنیای سینما شد. فیلم هایی که خاچیکیان کارگردان آنها بود؛ اما طبعا این استعداد هنری نمیتوانست محدود به دنیای سینمایی خاچیکیان بماند. او چنان در عرصه سینما و بازیگری پیشرفت کرد که علاوه بر فیلمهای داخلی، برای بازی در فیلمهای خارجی نیز دعوت میشد و از جمله در سال ۱۳۴۷ در فیلم ایتالیایی «صندلی الکتریکی» نقش اول را بازی کرد. بیک ایمانوردی در سینمای ترکیه نیز چهره مشهوری بود و در چند فیلم از سینمای این کشور نیز ایفای نقش کرد. فیلمهایی که با استقبال عمومی هم روبهرو شدند.
در کنار محمدعلی فردین؛ دو ستاره بلامنازع سینمای ایران
او لقب «مرد هزار چهره سینما» را کسب کرده بود. چون توانایی آن را داشت که در نقشهای کاملا متضاد و متفاوت بازی کند؛ از فیلمهای اکشن تا کمدی. دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی دهه اوج بیک ایمانوردی در سینمای ایران بود. او را «پرکارترین ستاره تاریخ سینمای ایران»میدانند. او که به گفته خودش حدود ۱۵۰ فیلم بازی کرده بود. در سال ۱۳۵۵ تصمیم گرفت استودیو آر بی فیلم (RB) را تاسیس کند که مخفف نام خودش (رضا بیک) بود. استودیویی در خیابان نادری که در آن علاوه بر تهیه فیلمهای ایرانی، فیلمهای خارجی نیز دوبله میشد.
«توکل حاجی محمدی» – استاد دانشگاه – درباره اوج سینمای بیک ایمانوردی میگوید: «بازی بیکایمانوردی در فیلم «روسپی» تولید ۱۳۴۷ چنان درخشان بود که پس از آن به عنوان بازیگر متمایز دستمزدی بیش از (۱۲۰ هزار تومان) را برای بازی در هر فیلم میگرفت در حالی که بهروز وثوقی برای بازی در قیصر در سال ۴۸ فقط ۶۰هزار تومان گرفته بود و کارش آنقدر بالا گرفته بود که در سال ۱۳۵۳ در فیلم ناجورها به اندازه فردین ۲۰۰هزار تومان دستمزد دریافت کرده بود».
او پرکارترین ستاره تاریخ سینمای ایران بود
بیک ایمانوردی با وجود اینکه در فیلمهای اکشن بسیار زیادی بازی میکرد؛ اما بازی در صحنههای خطرناک فیلمها را (که بدلکاران به جای بازیگر اصلی آن را بازی میکنند ) را خودش بازی می کرد. این به سابقه او در ورزش کشتی کچ بر میگردد. بیک در جوانی از قهرمانان ورزش کشتی کچ ایران بود و حتی در این زمینه مربیگری نیز کرد. او بر این باور است که فنون زدوخورد سینمایی را او با استفاده از مهارتش در کشتی رزمی وارد سینمای ایران کرد و درواقع با چنین سابقه ورزشی بود که او به فنون بدلکاری در سینمای ایران پر و بال دوبارهای داد.
بیک ایمانوردی پس از انقلاب اسلامی ممنوعالکار شد و نتوانست در سینما فعالیت خود را ادامه بدهد. مجبور شد از کشور برود. مدتی در آلمان بود. سپس به آمریکا رفت و در آن کشور برای گذران زندگی به رانندگی کامیون اشتغال داشت. در اواخر عمر خود در یک مستند کوتاه درباره خودش به این اشاره کرده بود که ناراحتی خاصی ندارد؛ چرا که از زندگی اش خوب استفاده کرده است. اما با این حال پیدا بود که دلش حضور در ایران را میخواست. چنانکه خودش گفت: «دوست داشتم تو مملکت خودم بودم. جای خودم بودم و کارم را ادامه می دادم».
رضا بیک ایمانوردی که در سال آخر زندگی خود به سرطان ریه مبتلا شده بود پس از یک سال مبارزه با این بیماری، در سال ۱۳۸۲ در بیمارستان شهر فینیکس در ایالت آریزونای آمریکا و در سن ۶۷ سالگی درگذشت.
تصویری از او در کنار همسرش