«خامنهای! مردک! تو ما را کره شمالی میپنداری که هر جور دلت میخواهد با ما رفتار میکنی؟! تو فکر میکنی ما برده و رعیت تو هستیم؟! خیر! ما برده و رعیت تو نیستیم. اینجا ایران است؛ مشهور به بیشه شیران. اینجا کسی نمیتواند مردم را برده خویش بپندارد. کسی میتواند حکومت کند که خود را خدمتگزار ملت خود بداند. به خاطر حرف حق به زندان میاندازی؟ به زودی خواهی دید. به آفریدگار مطلق قسم!»
این سخنان شجاعانه از دل ایران از دل یاسوج توسط جوانی به نام «رحمان رویدل» خطاب به رهبر جمهوری اسلامی ضبط و توسط خود او پخش شد. این جوان که به عنوان «فعال رسانهای» نیز شناخته میشود، این ویدئوها را در صفحه شخصی خود قرار میداد؛ در کنار دیگر انتقادات شجاعانه.
انتقاداتی که نهایتا منجر به بازداشت رحمان رویدل در خرداد ۱۴۰۰ شد. برای او اتهامات معمول این روزها همچون «تبلیغ علیه نظام» و «توهین به رهبری» صادر شد. به گفته منابع حقوق بشری «دادگاه» او نیز برگزار شد. رحمان اگرچه اکنون با تامین وثیقه به صورت مشروط آزاد است ولی بایستی همانند موارد قبلی منتظر این بود که چه حکمی برای او صادر میشود.
حال که سخن از یاسوج و فعالان شجاع آن در میان است لازم است این یادآوری نیز انجام پذیرد که دیگر شهروند یاسوجی، «رحیم ارجمندی» نیز در آذر ۱۴۰۰ به ۲۳ ماه حبس محکوم شد. رحیم ارجمندی نیز بابت اتهاماتی چون «توهین به رهبری» و «توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی» در مرداد ۱۴۰۰ بازداشت شده بود.
یکی از فعالان فضای مجازی به نام «آبان طهماسبی» در وصف فعالیتهای رحیم ارجمندی در توییتر خود نوشته بود: «توهین به رهبری و بنیانگذار انقلاب، مصادیقِ مجرمیت اوست؛ نامش رحیم ارجمندی است؛ تنها منتقد به وضعیت معیشت و سلطهگری است؛ صدای او باشیم و فریاد دلِ عدالتخواهش باشیم تا تمامیتخواهان، با تقلیل و تعمیم ذهنیت و حق اعتراض او، او را قربانی نکنند.»
تصویری از ویدیو رحمان رویدل در انتقاد از رهبر جمهوری اسلامی
یکی از خصایص خیزش سیاسی سالهای اخیر در ایران – مشخصا از دی ۹۶ – گستردگی و گسترش این اعتراضات و تظاهرات به شهرهای کوچک ایران است. درواقع اکنون بیش از آنکه شهرهای بزرگ ایران درگیر تظاهرات و اعتراضات باشند، میتوان شهرهای کوچکی را شناسایی کرد که محل تجلی شجاعت معترضان ایرانی شدهاند. یاسوج اگرچه شهر چندان کوچکی نیست ولی طبعا شهر بزرگی محسوب نمیشود.
اینکه شهروندان شهرهای کوچک و نسبتا کوچک ایران به جای محافظهکاری سیاسی، چنین شجاعتهایی از چنین شهروندانی از خود نشان میدهند، نشان میدهد معادلات سیاسی در ایران عوض شده است. جمهوری اسلامی طبعا توان کنترل این اندازه از نارضایتیها را ندارد. رویکرد معقول برای پاسخ به چنین حجمی از نارضایتی نه سرکوب آن، بلکه برآوردهکردن رضایت مردم و رعایت حقوق آنان است.