- English
- فارسی
سیاوش قمیشی، آهنگساز و خواننده سرشناس ایرانی روز بیستویکم خردادماه سال ۱۳۲۴در قمیش، محلهای در شهر دزفول در استان خوزستان دیده به جهان گشود. «قميش جایی است در دزفول، يک قطعه زمينی است که پدران من از اونجا میآيند. من متولد ۲۱ خرداد ۱۳۲۴ صادره از اهواز، شماره شناسنامه ۱۷۳. هشت ماهه بودم که آمدم تهران، از هشت ماهگی تهران بودم تا چهارده سالگی، رفتم لندن، بيستوپنج سالگی برگشتم، سه چهار سال ديگه موندم، انقلاب شد. از سال ۱۹۷۸ که میشه بيست و پنج، بيست و شش سال پيش در لسآنجلس زندگی میکنم و الان توی این فکر هستم که هر چه زودتر از اين لسآنجلس يک جوری بزنم بيرون!» او کوچکترین فرزند خانوادهای است.
در چهاردهسالگی برای تحصیل به انگلستان رفت
خانواده آنها سه برادر و دو خواهر بودند. نام برادرانش سیروس و سیامک و خواهرش سیمین است. او هشت ماهه بود که خانوادهاش به تهران آمدند و در محله یوسفآباد تهران ساکن شدند.سیاوش در خانهای بالید که برادرش آکاردئون میآموخت و مادرش نیز نزد یک معلم روس به نام «اُلگا» پیانو میآموخت. سیاوش کودکی بود که هنوز پاهایش به پدالهای پیانو نمیرسید که پشت یاز پیانوی مادر مینشست و با پدالهای آن بازی میکرد و اینگونه شد که سیاوش به موسیقی علاقهمند شد. سیاوش قمیشی تنها چهارده سال داشت که اولین آهنگ را برای ضیا ساخت. او در گفتوگو با بیبیسی و در پاسخ این پرسش که «بعد از ۳۰ سال آهنگسازی به چه نتيجهای رسيديد؟» میگوید: «من سی ساله که آهنگسازی میکنم ؟!!! من آهنگ «ای قايقران به کجا میروی» که ضيا خونده رو چهارده سالم بود ساختم و الان ۵۸ سالمه که ميشه ۴۴ سال آهنگسازی! ... به نتيجه خوبی رسيدم. جايی ايستادم که میدونم وقتی آلبومهام مياد بيرون ملت باهاش حال میکنند و زنگ میزنند، جوانها پيغام میگذارند، E-Mail میزنند ... کيف میکنم که اينها با من هستند و من هم باهاشون هستم.»
در رشته آهنگسازی دانشگاه Royal Society Of Arts مدرک کارشناسی ارشد گرفت
سیاوش درباره خرید اولین گیتار زندگیاش چنین میگوید: «يک گيتاری توی ويترين يک کفشفروشی به عنوان دکور آويزان بود، مغازه کفشفروشی هاليوود در تهران ... و من به پدرم هی میگفتم که اين رو میخواهم، تا بالاخره شب تولدم اين گيتار به دستم رسيد و بلد هم نبودم که چه جوری کوکاش کنم! فقط يک مقداری هر سيم رو آنقدر سفت میکردم که صدايی ازش در بياد. تا بعد ها يک گيتاريستی آمد و به من گفت که اين کوکت غلط است و برايم درستش کرد. ... که فکر کنم یازده سالگی من بود.»
در تابستان سال ۱۳۳۸ خورشیدی برادر بزرگتر سیاوش از لندن به ایران میآید و هنگام بازگشت، سیاوش را نیز با خود به لندن میبرد. سیاوش که چهارده سال سن داشت به منزل خواهر و برادرش در لندن میرود و در آنجا به تحصیل مشغول میشود. او زمانی که هفده هجدهسال سن داشت در کلابهای شبانه با خوانندگی و نوازندگی در گروههای مختلف امورات زندگی خود را میگذراند. سیاوش قمیشی درباره آن روزها میگوید: «برادر و خواهر من در لندن بودند و درس میخوانند. برادر بزرگتر من میدونست که من خيلی موسيقی دوست دارم، هی میگفت پاشو بيا اگر موسيقی دوست داری، تمامی کسانی که موسيقیهايشان را گوش میدی خودشون اينجا هستند. مثل گروههای Beatles و آهنگهای Elvis که اون موقع میآمد به اروپا و يک مقداری Bandهای محلی بودند و گفت بيا اينجا. ... رفتم. ... چهارده سالم هم نشده بود؛ سال دوم دبيرستان را تا نصفه خونده بودم که اومدم و غرق شدم در اين موسيقی ... در اونجا موسيقی اصلا به طور کلی يک چيز درست و حسابی بود، یعنی تلويزيونها هفتهای چندين ساعت برنامههای موزيکال داشتند مثل Top 20 ... مردم هم فکر و ذهنشون موسيقی بود و من هم خیلی لذت میبردم.»
در سال ۱۹۷۱ پس از بازگشت به ایران گروهی به نام Stars تشکیل داد
سیاوش قمیشی در لندن موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد موسیقی در رشته آهنگسازی از دانشگاه Royal Society Of Arts میشود. سیاوش قمیشی در سال ۱۹۷۱ و پس از حدود دوازده سال زندگی در لندن، در سن بیستوپنج سالگی تصمیم میگیرد که به تهران بازگردد. پس از بازگشت به ایران، قمیشی به همکاری با کورش یغمایی میپردازد. « کورش يغمايی دوست زمان بچگی من بود و ما با هم خيلی خيلی زياد دوست بوديم. کلاس هفتم که من در ايران دبيرستان البرز میرفتم کورش دبيرستان هدف میرفت و ما با همديگه همون موقع میزديم و میخونديم. بعدها هم من باز میرفتم و بر میگشتم.» سیاوش پس از ورد به ایران گروهی به نام Stars تشکیل داد و در آن گروه به بازخوانی آهنگهای خارجی پرداخت. بعدها در کنار شهرام شبپره، کامبیز معینی و همایون جلالی در گروهی به نام Rebels به همکاری پرداخت. مسئولیت سياوش قميشی در این گروه خواندن آهنگهای آرام بود و شهرام شبپره آهنگهای تند را اجرا مینمود. در همین حین سیاوش با شرکت رنگارنگ همکاری نزدیکی پیدا کرد و برای این شرکت آهنگ میساخت که وارطان آوانسیان آهنگهایش را برای اجرا در اختیار خوانندگان مختلفی قرار میداد و چون سياوش قميشی قبل از خواندن آهنگش توسط خوانندهها، خودش نیز آنها را اجرا میکرد، بهشدت مورد توجه آوانسیان قرار گرفت و اینگونه شد که آوانسیان بعد از انقلاب مجموعه آثار سیاوش را به صورت مستقل منتشر کرد.
پس از انقلاب او نیز همراه جمع کثری از هنرمندان ایران را ترک کرد
انقلاب اسلامی که پیروز شد، قمیشی به همراه جمع کثیری از دیگر هنرمندان ایران را ترک کردند. او ابتدا به انگلستان رفت و پس از چند ماه و در سال ۱۹۷۹ به لسآنجلس رفت و تا اکنون در این شهر سکونت دارد. سیاوش قمیشی وقتی در یاران بود با شخصی به نام جمال نادر آشنا شد که با هم مینواختند و میخواندند. این دو در آمریکا و با همکاری هم کار بر روی آلبوم «فرنگیس» را آغاز کردند و پس از یک سال و نیم این آلبوم را در سال ۱۹۸۱ منتشر کردند. «در آن دوران کمپانی خاصی برای پخش این آلبوم وجود نداشت به همین علت این آلبوم توسـط مردم کپی و دستبهدست میشد. اما بعدها توسـط چهـار کمپانی: «آرت کو»، «آواز»، «ترانه» و «پارس ویدیو» منتشر شـد که با فـروش بسـیار خوبی نیز روبرو گردید. سياوش قميشی تاکید میکند که ارائه آلبوم «فرنگیس» تنها برای سرگرمشدن بوده و او قصد نداشته است تا با این آلبوم تبدیل به یک خواننده شود اما وقتی که در سال ۱۹۹۲ «مسعود فردمنش» به او پیشنهاد کرد که کاری مشترک ارائه دهند و چندین شعر (که بارزترین آنها به گفته سیاوش، پرندههای قفسی بود) در اختیار سیاوش قرار داد، انتشار آلبوم جدید را قبول کرد. به این ترتیب سياوش قميشی از سن ۴۷سالگی رسما خوانندگی را آغار کرد و آلبوم «حکایت» را منتشر ساخت که مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت. درخواست مردم و کمپانی ها بعد از آلبوم «حکایت» و استقبال پرشوری که از آن صورت گرفت، باعث شد که او حرفه خوانندگی را ادامه دهد و علاوه بر آلبوم فرنگیس ۱۳ آلبوم دیگر نیز روانه بازار موسیقی نماید.» پس از این سیاوش قمیشی آلبومهای دیگری را نیز منتشر کرد که با موفقیت بسیار روبهرو شد.
آلبوم «بیسرزمینتر از باد» یکی از بهترین های اوست
او آلبوم «بیسرزمینتر از باد» را به عنوان یک کار موفق با همکاری «اروین خاچیکیان» به عنوان تنظیمکننده و یغما گلرویی به عنوان ترانهسرا منتشر کرد. آلبومهای «روزهای بیخاطره»، «غروب تا طلوع»، «رگبار» و «یادگاری» از جملهی کارهای موفق سیاوش قمیشی است. سیاوش قمیشی پنج بار ازدواج کرده است که حاصل آن تنها یک فرزند به نام علیرضا قمیشی است که در ایران زندگی میکند و در «کیش» آواز میخواند: «من يک پسر دارم به اسم عليرضا قميشی که گاهی باهاش در تماس هستم که اونم مثل اينکه گرفتار کارهاش است و ظاهرا در کيش میخونه و آهنگهای من رو هم میخونه منتهی به خاطر اينکه هم من گرفتارم و هم اون خيلی در تماس نيستيم و گاهی برام کاغذی میفرسته.»
سیاوش قمیشی درباره علاقهاش به بازگشت به ایران میگوید: «من تمام اين مدت نشستم اينجا که ببينم کی بر میگردم ايران! من نه اون چهارده سال انگليس، انگليسی شدم و نه اين بيستوشش سال آمريکا، آمريکايی! تصميم من نيست، مسائل بايد جوری باشه که من بتونم راحت و آسوده، بدون دغدغه تو ايران کار بکنم. کارم يعنی خوندن، هم برای CDها و آلبومها و هم برای کنسرتها. بتونم راحت موسيقی بسازم و راحت کار کنم. مردم من، ملت ايران و اونهايی که من رو دوست دارند، من رو تایید کردند و ديگه احتياجی به تایید هيچ نوع منشا و دستگاه و تشکیلاتی ندارم. در نتيجه اگر بگذارند همينجوری که مردم من رو میخواهند باشم، حتما فردا میروم ايران!»