- English
- فارسی
سهیل عربی، زندانی عقیدتی محبوس در زندان تهران بزرگ (فشافویه)، با شرح بخشی از ستمی که بر او رفته به رفتار سیستمی میپردازد که هشت سال بدون یک روز مرخصی، او را به بند کشیده است؛ سیستمی که زندانیان سیاسی و عقیدتی، روزنامهنگاران و منتقدان و آزادیخواهان را تحمل نمیکند و از هیچ رفتار ضدانسانی با آنان کم نمیگذارد.
این پیام خرداد ۱۳۹۹ به آموزشکده توانا رسیده است.
متن کامل پیام:
جرم سیاسی چیست؟ جرم امنیتی چیست؟ چگونه قانون، پتک بر سر ستمدیدگان میشود؟
اگر یک کارگر ستمدیده نسبت به ظلم، فساد، بیعدالتی و نقض حقوق خود و همنوعانش حرفی مطرح نماید، اگر روزنامهنگاری به قصد دفاع از حقوق مردم ستمدیده اطلاعرسانی نماید یا در مورد افراد اختلاسگرد و کلاهبردار به قصد مبارزه با فساد افشاگری نماید، متهم به فعالیت تبلیغی علیه نظام شده و مجرم امنیتی شناخته میشود. اگر یکی از مردم به سوءمدیریتی که منجر به تبعیض، بیدادگری، فساد و شکاف طبقاتی شد، انتقاد کند متهم به توهین به خامنهای میشود و مجرم امنیتی شناخته میشود. اگر یک پژوهشگر در مورد سوءاستفاده طبقه موسوم به روحانیت از باورهای مردم روشنگری کند، متهم به توهین به مقدسات شده و او نیز - که چون دیگر موارد مذکور فقط از طریق بیان حقایق و استفاده از قلم خود به مسالمتآمیزترین شکل ممکن انتقاد خود را مطرح نمود - مجرم امنیتی شناخته میشود و مجازات، شکنجهها، توهین و آزارهای فراوانی در انتظارش است.
اما آنگاه که یک کانزرواتیو، یک محافظهکار تندرو به رئیس جمهور یا هر یک از افرادی که جزء احزاب مورد پسند او نیست توهین میکند، به رئیس یا نماینده سیاسی کشور خارجی که در قلمرو جمهوری اسلامی وارد ایران شده توهین میکند، آنگاه او مجرم سیاسی محسوب میشود.
یکی از مهمترین تفاوتها محاکمه علنی است که منجر به رعایت انصاف و حقوق حداقلی متهم میشود. در پروندهای که توسط قرارگاه ثارالله و با اتهامهای توهین به رهبر و بنیانگذار نظام و فعالیت تبلیغی علیه نظام، علیه من گشوده شد، ابوالقاسم صلواتی - رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب - مسئولیت قضاوت پرونده من را به عهده داشت. محاکمهام کمتر از سه دقیقه طول کشید و از این سه دقیقه او (ابوالقاسم صلواتی) بیش از دو دقیقه را صرف فحاشی و تهدیدهای جنسی کرد. با خشم زیادی فریاد میزد: «کارتان به جایی رسیده که به امام راحل و رهبر نظام هم انتقاد میکنید؟» بعد گفت: «بیا اینجا را امضا کن! سه سال محکومیت به تحمل حبس؛ دو سال برای توهین به رهبر و بنیانگذار و یک سال برای فعالیت تبلیغی علیه نظام.»
امضا کردم و نوشتم به حکم صادره اعتراض دارم. اما سه روز بعد حکم عینا توسط [قاضی] بابایی تایید شد.
حال این روزها که نحوه محاکمه علنی روحالله زم را میبینم باورم نمیشود این همان ابوالقاسم صلواتی است که پس از آن فحاشیها و تهدیدها میگفت: «البته این سبکترین پرونده توست که منجر به سه سال محکومیت میشود. بلکه قاضی پرونده اصلی، بابت اتهام توهین به مقدسات، فعالیت تبلیغی گسترده علیه نظام و سبالنبی، آقای خراسانی است و من افتخار حکم اعدام برای تو که بدترین معاند در طول تاریخ بودهای را ندارم. اما پس از اعدامت پول طناب دار را خودم پرداخت میکنم و یک جشن بزرگ میگیرم.»
فرصت دفاع و بهرهبردن از وکیل مستقل، شجاع و شریف، اعزام به دادگاه و بیمارستان بدون لباس زندان و دستبند و پابند با لباس شخصی و حفظ کرامت انسانی افراد، بخشی از حقوق نقضشده فعالان سیاسی طی این سالها بود. این نقض حقوق به دلیل عدم رعایت قوانینی که انتقاد، اطلاعرسانی و افشاگری را جزء حقوق مردم ندانست و آنها را مصادیق جرم امنیتی پنداشت، رخ داد.
امروز رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی در رسانهها نقش فردی عادل را بازی میکند، اما هرگز دلیل محرومیت هشت ساله مرا از مرخصی بیان نکرده است. البته جز من بسیاری از روزنامهنگاران و فعالان سیاسی به دلیل دفاع از حقوق مردم ستمدیده از مرخصی و محاکمه علنی و دیگر حقوق خود محروم بودهاند. با وجود اینکه تمام فعالیتهای ما مسالمتآمیز و به قصد اصلاح و ایجاد دگرگونی به نفع مردم و زادگاهمان بوده است، اما شکنجهها، آزارها، توهین و تحقیرهای فراوانی را تحمل کردهایم؛ طوری که تحمل حبس را جزء کمترین سختیها میدانیم. به پای ما پابندهای تیز میزنند و ما را در خیابان میکشند؛ رفتاری که حتی با سارق و بزهکار هم روا نیست.
آقای رئیسی مدعی است جمهوری اسلامی در رعایت حقوق انسانی جزء سردمداران جهان است، اما ای کاش پاسخی برای ضرب و شتم و تهدیدهای جنسی، تعرضها و حتی آزار خانواده ما - که بارها بهویژه در بند الف–۱ و توسط ماموران قرارگاه ثارالله صورت گرفت - داشته باشند. همچنین امیدوارم توضیح دهد چرا حالا علیرغم اینکه - البته به ناحق - مجرم سیاسی محسوب میشوم، یعنی با درنظرگرفتن همین مصوبه جدید من مجرم سیاسی محسوب میشوم، چرا در بند زندانیان مالی محبوس شدم، و محروم از مرخصی و حتی دیدار با دادیار خود هستم؟
من در حال حاضر بابت پرونده شماره ۹۷۰۶۲۰۰۰۴ شماره قرار ۹۷۰۰۰۵، به اتهامهای ناروای فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویش اذهان عمومی از طریق نشر اکاذیب حبس را تحمل میکنم. البته که هیچ نشر اکاذیبی در کار نبوده و هر آنچه نوشتهام واقعیت داشته و قابل اثبات است.
این اتهامها که به دلیل انتقاد به عملکرد مسئولان زندان تهران بزرگ در سال ۱۳۹۷ به من وارد شد، طبق مصوبه جدید جزء جرم سیاسی محسوب میشود، اما نگهداری من کنار افراد اختلاسگر به چه دلیل است؟
انتقادهای من در نهایت در سال ۱۳۹۷ شنیده نشد و منجر به حادثهای تلخ شد. یعنی بهقتلرسیدن زندهیاد علیرضا شیرمحمدعلی.
بارها گفتیم عدم اجرای طرح طبقهبندی زندانیان چه خطرهایی برای متهم، محکوم و تمام جامعه دارد. اما هنوز این قانون به درستی اجرا نمیشود و من که یک فعال سیاسی هستم و تمام فعالیتهایم به قصد اصلاح و خدمت به مردم و زادگاهم بوده کنار مجرمان مالی خطرناک و فاسد که باعث فقیرشدن میلیونها انسان شدهاند، حبس و رنج مضاعف را تحمل میکنم.
خواسته من اجرای قانون است. اگر برائت و مرخصی شامل من نشد، حداقل کنار همفکر خود و دیگر زندانیان سیاسی باشم - کسی که با او حرف مشترک داشته باشم - و بتوانم ادامه تحصیل دهم و با خانواده خود ملاقات داشته باشم.