Search

English

چگونه قربانی نمانیم؟

اگر در کودکی تحت عنوان تربیت و تنبه مورد آزار جسمی و روانی والدین یا نزدیکان قرار گرفته‌ باشید، ممکن است در بزرگ‌سالی خودتان را آخرین فرد دوست‌داشتنی و قابل احترام بدانید. حتی ممکن است خودتان را به اشکال مختلف تنبیه کنید و مورد آزار قرار دهید. مثلا:

  • پرخوری یا کم‌خوری روانی داشته باشید.
  • به بهداشت فردی خود اهمیت ندهید.
  • در میانه تفریح و شادی دچار اضطراب و احساس گناه شوید.
  • دردهای جسمانی و روانی‌تان را جدی نگیرید.
  • علیرغم درناک و خالی از احترام بودن رابطه با همسر یا شریک زندگی خود، در آن رابطه بمانید.
  • ممکن است تمام تن‌تان را تتو یا پرسینگ کنید یا خودزنی کنید.
  • مهم‌تر از همه ممکن است از والدین یا نزدیکانی که شما را آزار داده‌اند دلخور باشید و نسبت به آن‌ها احساس خوبی نداشته باشید اما خود را بابت این احساس سرزنش کنید؛ چرا که همواره شنیده‌اید باید به والدین خود احترام بگذارید و آن‌ها را دوست داشته باشید.
  • ممکن است خود را سرزنش کنید و به دنبال تقصیر در خودتان بگردید. مثلا فکر کنید که چون بچه خرابکاری بوده‌اید مستحق توهین و کتک بوده‌اید.
  • ممکن است برای بخشیدن آن‌ها خود را تحت فشار بگذارید و حتی ممکن است بارها به خود و دیگران اعلام کنید که آن‌ها را بخشیده‌اید و آن‌ها را مقصر نمی‌دانید چون خودشان نیز قربانی بوده‌اند؛ اما کابوس‌های گاه و بیگاه‌تان گذشته دردناک‌تان را هر بار پررنگ‌تر به رخ‌تان بکشد.

این‌ها همه واکنش‌ها و افکاری کاملا طبیعی است که در شرایط بحرانی و غیرطبیعی برای محافظت از خود به کار می‌برید؛ اما شیوه زندگی سالم نیست. فقط زنده‌ماندن است و رنج‌کشیدن.

شما که نمی‌خواهید همیشه در چنین شرایطی بمانید؟

اگر به آنچه شنیدید واقف بوده‌اید یا اکنون واقف شده‌اید و نمی‌خواهید بیش‌تر از این در چنین شرایط ناخوشایندی بمانید، گام بعدی تمرین‌کردن مداوم و مستمر جهت ایجاد تغییر است. تغییر به معنای مشخص خارج‌شدن از نقش قربانی و تبدیل به یک بازمانده. گام اول  این است که خود را وادار به بخشیدن والدینی نکنید که شما را جهت تربیت تنبیه کرده و آزار داده‌اند. بخشش یک رفتار کاملا مثبت است؛ اما شرایط و آداب خاصی دارد و در خلاء اتفاق نمی‌افتد. شما باید با والدین خود در رابطه با نادرستی شیوه تربیتی که داشته‌اند و رنجی که به شما رسیده‌ است، صحبت کنید. همچنین راجع به مسایل حل‌نشده‌ای که در ذهن‌تان مانده است گفتگو کنید و از آن‌ها بخواهید درصدد جبران برآیند. بگویید درک می‌کنید که ممکن است آن‌ها خود قربانی چنین شرایطی بوده‌اند؛ اما این نه توجیه‌کننده رفتار آن‌ها ست و نه از رنج شما می‌کاهد.

شاید لازم باشد برای مدتی یا حتی برای همیشه رابطه خود را با والدین یا والد آزارگر خاتمه دهید.

قدم بعدی این است که رفتارهایی که نشانگر این است که شما خود را دوست ندارید یا آزار می‌دهید، لیست کنید. فراموش نکنید که آسان‌ترین مرحله از تغییر، تغییر در نگرش و سخت‌ترین مرحله آن تغییر در رفتار است.

تغییر در نگرش همواره منجر به تغییر در رفتار نمی‌شود و خواستن همواره به معنای توانستن نیست. تنها تمرین‌کردن می‌تواند منجر به تغییر رفتار شود. ار این نترسید که متهم به بازی‌کردن نقش یا وانمودکردن شوید. این‌ها جزئی از فرآیند تغییر است.

راه پیش روی شما هموار نیست. برعکس شما قدم در مسیری سنگلاخ و سخت ناهموار گذاشته‌اید. در طی این مسیر ممکن است بارها غمگین، خشمگین یا مضطرب شوید. پس به تنهایی پا در این راه نگذارید. حتما از یک مشاور روانشناس کمک بگیرید تا بتوانید در پرتو نوری که او به مسیرتان می‌تاباند با تحمل سختی‌های کمتر با خودتان آشتی کنید.

انتشارات بیشتر ...