Search

English

چرا جمهوری‌ اسلامی از حجاب ‌اجباری کوتاه نمی‌آید؟

علی مطهری – که از هواداران دولت حسن روحانی ‌ست – در تیرماه ۹۸ در ابراز نظری گفت  باید برای مبارزه با بدحجابی در سطح شهر دوربین نصب شود! او که نائب‌رییس سابق مجلس شورای اسلامی است و به سوابق آزادی‌ستیزانه خود مشهور است، درباره این نکته در توضیح بیشتر گفت: «نیروی انتظامی و وزارت کشور با قانون‌شکنان و مخلان نظم و امنیت برخورد کنند. نیروی انتظامی باید با نصب دوربین‌هایی در سطح شهر مخلان نظم و امنیت کشور را پیدا، بازداشت و به‌سرعت مجازات کند».

او همچنین در اظهارنظر دیگری گفت: «اکثریت قریب به اتفاق مردم و خانم‌ها حجاب را پذیرفته‌اند و قبول دارند و تعداد بسیار اندکی هستند که ممکن است رعایت نکنند اما پر سر و صدا هستند و دارند دست و پا می‌زنند»؛ علی مطهری روشن نکرد او بر چه اساسی می‌گوید «اکثریت مردم» حجاب را پذیرفته‌اند؟

درواقع در حالی ‌که مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در سال ۹۷ و طی گزارشی خبرساز، اذعان کرد باور به حجاب به عنوان مسئله‌ای «ارزشمند» به نصف خود رسیده است، حکومتیان سر این مسئله نه‌تنها کوتاه نمی‌آیند بلکه با آغاز فصل گرما بر شدت و حدت برخورد با کسانی که به سبک زندگی حکومتی، «نه» می‌گویند، ادامه می‌دهند. 

نکته جالب‌توجه درباره سخن علی مطهری آن‌جا ست که وقتی چند روز پیش بحث پوشش بی‌حجاب «ستاره اسکندری» – بازیگر سینما و تلویزیون – در ترکیه مطرح شد، علی مطهری از آزادی پوشش او دفاع کرد! او گفته بود: «اگر برای یک سفر شخصی یا خانوادگی به خارج از کشور رفته است مامور نیستیم تجسس کنیم که آیا پوشش اسلامی را رعایت می‌کند یا نمی‌کند و اگر رعایت نکرد او را به ریاکاری و نفاق متهم کنیم زیرا منطق او این است که در داخل ایران قانون را رعایت می‌کنم و در خارج به هر دلیلی از جمله سهل‌انگاری یا همرنگ جماعت شدن رعایت نمی‌کنم».

علی مطهری: «اکثریت قریب به اتفاق مردم و خانم‌ها حجاب را پذیرفته‌اند»!

طبیعی‌ ست که این پرسش جای خود را در این‌جا باز کند که چرا علی مطهری که «قانون»بودن حجاب اجباری را علت اصلی وجوب رعایت آن در داخل می‌داند، چرا به قانون کشف حجاب زنان در دوره رضاشاه معترض است؟ علی مطهری باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا تجسس در خارج از کشور مجاز نیست، ولی در داخل کشور مجاز است؟

نکته جالب‌توجه این‌جا ست که بر سر وجوب حجاب اجباری در سطح جامعه بین جناحین نظام تفاوت‌نظر خیلی عمیقی وجود ندارد. درواقع، شاید افرادی در منتهی‌الیه عقیدتی – سیاسی دو طرف باشند که نظرات‌شان تفاوت زیادی داشته باشند ولی اگر سعی کنیم برآیند و میانگینی ایجاد کنیم متوجه خواهیم شد، نظرات افراد برجسته دو جناح بیش از آن به هم شباهت دارند که بخواهیم تفاوت‌ها را برجسته کنیم.

به عنوان ‌مثال در همین خرداد ۹۸ بود که «محمدجعفر منتظری» – دادستان کل کشور –  که اتفاقا سخنان تندی علیه علی مطهری گفته است، از پیامک گزارش بدحجابی دفاع کرد و گفت نظام جمهوری‌ اسلامی از مقابله با «بدحجابی» کوتاه نخواهد آمد. محمدجعفر منتظری به اصطلاح مرسوم در جمهوری‌ اسلامی، در طیف اصولگرایان واقع می‌شود. اکنون پرسش این‌جا ست بین موضع علی مطهری که از نصب دوربین در سطح شهر برای مقابله با بدحجاب‌ها می‌گوید چه اندازه فاصله وجود دارد با این موضع محمدجعفر منتظری؟

تحقیر و مقابله با کسانی که سبک زندگی مطلوب جمهوری‌ اسلامی را قبول ندارند، محدود به علی‌مطهری نمی‌شود. به عنوان مثال «محمدباقر نوبخت» – معاون دولت حسن روحانی – که او نیز از جناح موسوم به اعتدالی نشان دارد، «بدحجابی» را نوعی مریضی دانست! بدیهی ‌ست که تشبیه کسانی که علاقه‌ای به یک سبک زندگی ندارند، به مریض، می‌تواند زمینه‌ساز چه نگاه فاجعه‌آمیزی شود.

محمدباقر نوبخت «بدحجابی» را نوعی مریضی دانست!

حجاب‌ اجباری؛ پیوند خورده با حیات نظام

اما فارغ از نکات بالا و البته در ادامه این بحث، شاید این پرسش جای طرح داشته باشد که چرا جمهوری‌ اسلامی علی‌رغم همه مشکلاتی – که خصوصا در این برهه از زمان با آن درگیر است – این اندازه روی بحث تحمیل حجاب اجباری، ابرام می‌ورزد و به تعبیر دادستان کل کشور، از آن کوتاه نمی‌آید و افراد برجسته از هر دو جناح نظام، روی مطلوبیت آن برای مردم، تاکید دارند؟

درواقع پشت دفاع اصلاح‌طلب – اصولگرا از حجاب اجباری، دفاع تمام‌قد خامنه‌ای – رهبر جمهوری‌ اسلامی – از این پدیده منحصربه فرد (در هیچ کشور دیگری حجاب‌ اجباری وجود ندارد) وجود دارد. او در اسفند ۱۳۹۶ ضمن تحقیر حرکت «دختران خیابان انقلاب»، صراحتا گفت: «نظام اسلامی با فردی که در خانه خود و در مقابل نامحرم حجاب ندارد، کاری ندارد، اما کاری که در خیابان و در ملأ عام انجام می‌شود در واقع کار و تعلیم عمومی است و برای نظام برآمده از اسلام، تکلیف ایجاد می‌کند. کار حرام، بزرگ و کوچک ندارد و آن‌چه حرام شرعی است، نباید به صورت آشکار انجام شود، زیرا شارع اسلامی بر حکومت تکلیف کرده مانع انجام حرام علنی شود». 

حجاب بخشی از پازل گفتمان آزادی زنان است که اساسا جمهوری‌ اسلامی برای نفی آن تشکیل شد

«محسن کدیور» – از روحانیون منتقد نظام جمهوری‌ اسلامی  و از جریان موسوم به روشنفکری دینی –  قضیه حجاب در جمهوری‌ اسلامی را نه مسئله‌ای شرعی و بلکه «کاملا سیاسی» می‌داند و در پاسخ به این پرسش که چرا نظام ولایت این همه بر حجاب‌ اجباری تاکید دارد می‌گوید: « حجاب برای نظام امری حیثیتی شده است. حجاب اجباری با جمهوری اسلامی متولد شد و با سقوط جمهوری اسلامی ساقط می‌شود. به عبارت دیگر جمهوری اسلامی نمی‌تواند بدون تبعیض ساختاری جنسیتی ادامه حیات دهد».

بر این اساس او پیش‌بینی می‌کند که اساسا خود مسئله حجاب‌ اجباری می‌تواند به مثابه سیلی حکومت را با خود ببرد. کدیور خواست لغو حجاب‌ اجباری را یک «مطالبه ملی» دانسته و عدم تحقق آن در جمهوری‌ اسلامی را از جمله دلایل «اصلاح‌ناپذیری جمهوری‌ اسلامی»، می‌داند.

حجاب اجباری با جمهوری اسلامی متولد شد و با سقوط جمهوری اسلامی ساقط می‌شود

«مهدی خلجی» – متفکر سکولار و پژوهشگر دین – مسئله حجاب‌ اجباری در جمهوری‌ اسلامی را در پیوند با مسئله «آزادی زن» می‌بیند که به زعم او جمهوری‌ اسلامی به هیچ روی با آن سر سازش ندارد. درواقع به زعم او حجاب بخشی از پازل گفتمان آزادی زنان است که اساسا جمهوری‌ اسلامی برای نفی آن تشکیل شد.

خلجی در پاسخ به این پرسش که جمهوری‌ اسلامی چه نفعی از حجاب‌ اجباری می‌برد، مسئله حجاب در ایران را همچون محسن کدیور، کاملا سیاسی و خواست لغو آن را خواستی سیاسی دانسته و در توضیح بیش‌تر سخن بالا می‌گوید: « شاید بتوان گفت جمهوری اسلامی سه رکن دارد: آمریکاستیزی، اسرائیل‌ستیزی و حجاب. اگر یکی از این پایه‌ها فرو ریزد بنای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی فرو خواهد پاشید. خواستِ آزادی حجاب، بی‌تردید خواستی براندازانه است. به این شکل است که آزادی زن در ایران به موضوعی یک‌سره سیاسی بدل می‌شود».

جمهوری اسلامی سه رکن دارد: آمریکاستیزی، اسرائیل‌ستیزی و حجاب

سخن مشترک محسن کدیور و مهدی خلجی از دو سمت متفاوت فکری در چگونگی رابطه جمهوری‌ اسلامی با حجاب‌ اجباری زمانی وثاقت بیشتری به خود می‌گیرد که نوع سخن خامنه‌ای در تحقیر پدیده «دختران خیابان انقلاب» را به یاد بیاوریم. خامنه‌ای در اسفند ۹۶ این حرکت اعتراضی را نتیجه تلاش «دشمن» دانست: «آن‌ همه هزینه، فکر و تبلیغات کردند که در نتیجه آن چند دختر فریب بخورند و در گوشه‌وکنار روسری از سر بردارند و همه تلاش‌هایشان در این نتیجه کوچک و حقیر خلاصه شد».

ولی به‌نظر می‌رسد دستاورد نظام جمهوری‌اسلامی در زمینه تحمیل حجاب، دستاوردی کوچک باشد چنانکه در سال ۱۳۹۱، اعلام شد که ۲۶ دستگاه متولی حجاب و عفاف در ایران هستند و همگی از بودجه عمومی ارتزاق می‌کنند و سالانه میلیاردها تومان از بودجه عمومی نصیب آنان می‌شود ولی نتیجه این می‌شود که عملا سال‌به‌سال دریغ از پارسال! مسئله حجاب در ایران عملا تبدیل به یک مسئله بحران‌زا شده است و در حالیکه تقریبا هیچ کشوری در دنیا میلیاردها از بودجه خود را صرف دخالت در زندگی و پوشش مردم خود نمی‌کند، ایران ذیل جمهوری‌اسلامی تنها حکومتی‌ست که دست به این دخالت می‌زند و عملا نارضایتی بسیاری از مردمان خود را به جان خریده است ولی به تصریح رهبر جمهوری‌اسلامی از این مسئله ضد عدالت، ضد آزادی، ضد زن، ضد عقل سلیم، کوتاه نخواهد آمد!

انتشارات بیشتر ...