توانا– در پانزده کیلومتری جنوب غربی مرکز شهر اصفهان و در دشتی هموار روستایی وجود دارد به نام «وَلاشان». این روستا مدتها است که به شهر تبدیل شده است. امروزه ولاشان یکی از محلات شهر ساحلی و زیبای «دُرچه» در حاشیهی زایندهرود محسوب میشود. برخی بر این نظر هستند که «ولاشان» در اصل از نام بلاش اول اشکانی گرفته شده است و در ابتدا بلاشان یا بلاشگرد تلفظ میشده است و بنا براین عقیده این روستای باستانی شکارگاه این پادشاه بوده است. آنچه در بدو ورود به ولاشان چشمنوازی میکند و هر عابر و مسافری را مفتون خود میکند «برجهای کبوترخانه» یا همان «کفترخانه»ها است. کبوترخانهها یکی از تدابیر قابل تامل در امر کشاورزی در فلات مرکزی ایران است و نشان از آن دارد که مردم با پناهدادن به کبوتران و حفاظت از آنها در برابر پرندگان شکاری و دیگر جانوران درنده از فضولات آنها برای تقویت زمینهای زراعتی خود استفاده میکردند.
این کبوترخانهها که روزگاری و در دورهی صفویه لانهی بیش از هجده میلیون کبوتر بود امروز جایگاه معتادان و بزهکاران شده است. در گذشته رسم بر این بود که در ولاشان هر کس قصد داشت تشکیل خانواده بدهد و ازدواج کند با کمک دیگر اهالی روستا و به صورت دستهجمعی در سال یک برج کبوترخانه تاسیس کند. ویژگی برج کبوترخانه در روستای ولاشان شکل سازهای آن است که در تابستان محیطی خنک و در زمستان فضایی گرم برای کبوترها ایجاد میکند. «در گذشته کشاورزان ظرفی حاوی شیر در کنار برج قرار میدادند که در میان حاقههایی از آهک بود. هنگامی که مار به قصد خوردن شیر، پوست بدنش به آهک آغشته میشده که همین باعث مسمومیت و مرگ مار میگردید. برخی از برجهای کبوترخانه مثل برج دستگرد دارای نوار گچی به ساختمان برج بود تا مار نتواند از دیوار برج به داخل لانه کبوتران نفوذ کند. از ویژگیهای کبوترخانه چنین آوردهاند: در دُرچه رسم بود که چون میدانستند مار عاشق خوردن ماست است، سفالهایی با دهانه باریک را از ماست پر میکردند و در کف برج دفن میکردند. پس از ورور مار به داخل برج، مار به داخل کوزه رفته و از ماست میخورد ولی در مراجعت دیگر قادر به خروج از کوزه نبود جون پس از خوردن ماست، بدن او افزایش حجم پیدا کرده و با این ترفند مار به تله افتاده و هلاک میشد.»
معتادان و صیادان پرنده از عوامل اصلیای هستند که موجبات ویرانی این برجها را فراهم ساخته است. خبرگزاری ایسنا در گزارشی در مورد ویرانی کبوترخانهها چنین میآورد: «ولاشان دارای سه محله بر اساس نامگذاری سه صحرای زراعی اصلی به نامهای «گارنخود»، «لورک» و «صحرای ولاشان» است و با گذری در محلات مسکونی روستا برخی برجها را در محاصره میان ساختوسازهای مسکونی میبینیم و تعداد زیادی از برجهای دیگر که در زمینهای کشاورزی قرار دارد، در حال تخریب تدریجی است. این برخی مردم محلی تعداد این برج ها را تا ۳۰ هم ذکر میکنند که اکنون حدود ۲۰ برج کفترخانه دیگر مانده است که تعداد کمی در صحرای ولاشان و اکثر آن در صحرای گارنخود وجود دارد.از سوراخ ورودی هر برجی که وارد میشویم شاهد صحنهای بسیار حیرت انگیز و تکاندهنده هستیم. تعداد زیادی سرنگ، زرورق سیخ و تمامی ابزارآلات معتادان به انواع مواد مخدر در کبوترخانهها جایگزین بال و پر، تخم و فضولات پرندگان شده است! مردم و کشاورزان دلیل اصلی این امر را خنکی، خلوتی و با حس حال بودن این برجها در حین استعمال مواد مخدر میدانند!! و معتقدند تا زمانی که نهادی دولتی مثل میراث فرهنگی و … اقدام اساسی برای مرمت این آثار تاریخی نکند، این وضعیت رقتانگیز ادامه خواهد داشت.
سه عارضهی طبیعی کوهسفید یا همان کوه شیری،در جنوب شرقی، کوه قائمیه در غرب و کوه آتشگاه در شمال شرقی آن قرار دارد. جمعیت این روستا بر اساس برآورد سال ۱۳۸۹ خورشیدی هفتهزار نفر است.