- English
- فارسی
«هممیهنان ارجمند! در راستای پیشبرد پروژه براندازی، شبکه فرشگرد اکنون کارزار "تحت تعقیب" را به شما معرفی میکند.»
این جملهایست که در متن بیانیه اعلام فعالیت «کارزار تحت تعقیب» در تیرماه ۱۳۹۹ آمده است؛ کارزاری که عنوان انگلیسی خود را WANTED BY THE PEOPLE OF IRAN برگزیده است که به نظر میرسد بر آن است تا در این کارزار بر عاملیت مردم ایران تاکید کند. این کارزار توسط شبکه فرشگرد راه انداخته شده است که حدود یک سال و نیم پیش تاسیس شده بود و خود را شبکهای «برانداز» معرفی میکند. اعلام فعالیت این کارزار نیز ابتدا در شبکههای اجتماعی این شبکه منتشر شد.
در بخشی از اعلام فعالیت کارزار و در بیان اهداف آن چنین آمده است: «کارزار "تحت تعقیب" دو هدف عمده را دنبال میکند: یکم آنکه آن دسته از مقامات رژیم را که نقش آشکار و انکارناشدنی در جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی، کشتار و سرکوب شهروندان داشتهاند در دو سطح ملی و فراملی بشناساند و جنایتپیشگی آنان را مستند کند؛ دوم آنکه با بهرهگیری از تحولات مثبت سالهای اخیر در زمینه حقوق بینالملل، زمینه پیگرد قانونی جنایتکاران در دادگاههای ملی و فراملی را فراهم آورد.»
در این بیانیه همچنین تاکید شده است که پشتوانه حقوقی این کارزار «مفاد پیمان حقوقی رم» خواهد بود که بنا به ادعای بیانیه، «پذیرش جهانی» پیدا کرده است و پیگرد حقوقی جنایتکاران را در کشورهای دموکراتیک آسانتر نموده است.
این کارزار البته اهداف دیگری را نیز تعقیب میکند که میتوان در این لینک بر باقی اهداف مروری داشت. نکته مهم دیگر در بیانیه اعلام فعالیت نیز این است که برگزارکنندگان این کارزار تاکید کردهاند فقط جنایتکاران شناختهشده را محور قرار نخواهند داد و «عاملان سرکوب و جنایتپیشگان رژیم در سطح محلی» را نیز معرفی خواهند کرد.
همانطور که انتظار میرفت نخستین چهرهای که این کارزار به عنوان یکی از اصلیترین چهرههای تحت تعقیب معرفی کرده است، علی خامنهای - رهبر جمهوری اسلامی - بوده است. آنچه در توضیح این کارزار پیرامون علی خامنهای برجسته است، تلاش تهیهکنندگان برای مستندسازی دقیق جنایات علی خامنهای از آغاز فعالیت او در زمان ریاست جمهوری و طول دوره رهبریاش بوده است.
خامنهای نخستین کسی بود که به عنوان چهره تحت تعقیب از سوی این کارزار معرفی شد
در سالهای اخیر چند کمپین دیگر نیز در راستای هدفی مشابه یا نسبتا مشابه با «کارزار تحت تعقیب» فرشگرد، راهاندازی شدهاند. از جمله این کمپینها - که از لحاظ زمانی نزدیکترین کمپین به زمان حاضر است - میتوان از «کمپین دادخواهی» توسط پدر یکی از جانباختگان آبان ۹۸ نام برد؛ در اردیبهشت ۹۹ بود که «منوچهر بختیاری» در صفحه اینستاگرام خود ضمن پیامی ویدئویی از دادگاههای بینالمللی همچون دادگاه لاهه به علت کشتار جمهوری اسلامی درخواست دادخواهی کرد. پسر او، «پویا بختیاری»، در آبان ۹۸ در تظاهرات سراسری توسط نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی کشته شد. منوچهر بختیاری بعدها در گفتگوهای خود از ایرانیان خارج از کشور خواست که این کمپین دادخواهی را تقویت کنند و صدای داغدیدگانی چون او باشند.
جدای از این کمپینها بعضا، تلاشهای شخصی و گروهی نیز برای تعقیب و دادگاهیکردن جنایتکاران صورت میگیرد که از جمله میتوان به تلاش چهرههایی چون «ایرج مصداقی» و «کاوه موسوی» اشاره کرد که در بازداشت و دادگاهیکردن «حمید نوری» در سوئد در سال ۱۳۹۸ نقشی فعال بازی کردند. حمید نوری از جمله چهرههای فعال و همکار در جریان کشتار تابستان ۱۳۶۷ بوده است که پس از سفری به سوئد و با تلاش دو فرد نامبرده در فرودگاه استکهلم بازداشت شد. او همچنان (تابستان ۱۳۹۹) در سوئد در بازداشت به سر میبرد.
کمپین دادخواهی برای خانوادههای کشتهشدگان هواپیمای اوکراینی از دیگر کمپینهای مشابه است که در اسفند ۱۳۹۸ توسط «حامد اسماعیلیون» و چند تن دیگر از داغدیدگان تشکیل شد و هزاران نفر به آن پیوستند. هواپیمای اوکراینی نیز توسط سپاه پاسداران ساقط شد و تمام ۱۷۶ سرنشین آن - که بیشتر آنان ایرانی بودند - کشته شدند. در واقع در این رخداد تلخ نیز دست نهادهای جمهوری اسلامی در ایجاد جنایت به صورت مستقیم در کار بود.
بر اساس این هدف و در جهت دادگاهیکردن جنایتکاران جمهوری اسلامی، در سالهای پیشتر نیز کمپینهای دیگری شکل گرفته بود که بعضا همچنان فعال هستند؛ از جمله میتوان به فعالیت سازمان «عدالت برای ایران» اشاره کرد که دست به تاسیس «بانک اطلاعات ناقضان حقوق بشر» زده است و در آن چهرههای ریز و درشت جمهوری اسلامی و فعالیت آنان در جهت نقض حقوق بشر را کاملا مستند میکند که در اینجا میتوانید این بانک اطلاعاتی را مشاهده کنید.