«کودک که بودم، برایم سوال بود که خدا که گفتهاند همیشه حاضر و ناضر است، چرا غایب از نظر است. سالها طول کشید و در دانشگاه با کتاب گلشن زار شیخ شبستری آشنا شدم و در آن خواندم: “قوه دراکه مغز ما از طریق ضدین کار میکند و اگر چیزی ضد نداشته باشد، به رویت درک ما نمیآید.” «روز» را «شب» معنا میکند و به قول حافظ تا نیست غیبیتی، نبود لذت حضور. اما خدا ضد ندارد و به لذت حضوری که ما میخواهیم در نمیآید. اندکی بعد با ماتریالیسم و داروینیسم آشنا شدم و خواندم که هیچ وقت خدایی وجود نداشته است…».
این بخشی از تجربه اسماعیل نوریعلا، نویسنده و تحلیلگر سیاسی با خدا است که در این برنامه میشنوید.
این برنامه مصاحبه ماهمنیر رحمیمی، روزنامهنگار، با اسماعیل نوریعلاء در فروردین ۱۴۰۳ است.