- English
- فارسی
مساله تا حد زیادی به موضوع اخلاق بر می گردد. انسان شناسی، نمی تواند در برابر رویکردهایی که تمایل به از میان بردن اخلاق برای جایگزین شان با نظام های اتوپیایی دارند بی تفاوت بماند. در اینجا بیش و پیش از هر اندیشه ای، نظریه نیچه قرار می گیرد و اراده به قدرت او زیرا به باور او اخلاق قدرتمندان و اخلاق ضعفا، از یک جنس نیستند و هر چند خشونت قدرتمندان می تواند نجات بخش باشند و با نفی اخلاق جهانی رها شده از بندها و معطوف به برساختن «ابرانسان» ایجاد کند، خشونت ضعفا، انتقام جویانه، حقیر و مخرب است. با وجود این، اتوپیای قدرتمند نیچه شاید برغم خواسته های خودش نتایج چندان تحسین برانگیزی به بار نیاورد: شاید همانگونه که از شهر فیلسوفان افلاطون دوزح توتالیتاریسم کمونیستی ظاهر شد، از اتوپیای اراده معطوف به قدرت زیباشناسانه و الحادی نیچه نیز چیزی جز دوزخ توتالیتاریسم فاشیستی بیرون نیامد.