اعترافات دالگورکی داستانی جاسوسی- سیاسی است که نگارش آن به سفیر روسیه در ایران در سال های پایانی سلطنت محمّد شاه و آغاز سلطنت ناصرالّدین شاه نسبت داده شده است. در این داستان تاریخ وار، که آفریده قصه نویسی ایرانی در دهه ۱۹۳۰م/۱۳۱۰ هـ ش بود، کنیاز دالگورکی دردهه ۱۸۳۰ م با مأموریت مخفی در مقام مترجم سفارت روسیه به ایران رفت، مسلمان شد، و به کسوت آخوندی درآمد. وی شماری از ایرانیان، ازجمله بنیان گذار آتی آیین بهایی را به کار جاسوسی گماشت. اندکی پس از بازگشت به روسیه، با نام شیخ عیسی لنکرانی به عتبات رفت و درآنجا طلبه شیرازی جوانی را برانگیخت که نهضت بابی را به راه اندازد. آنگاه خود به عنوان سفیر روسیه به ایران بازگشت و این بار مقدمات ظهور آیین بهایی را فراهم آورد. با درهم تنیدن رویدادهای تاریخی با ماجراهای تخیلی، هدف روایی اعترافات دالگورکی القای این باور بود که جنبش بابی و آیین بهایی پیامد نقشه های سفیر روسیه برای درهم شکستن اتحاد مسلمانان بوده است. هدف نویسنده تحقق یافت و این داستان در بین کسانی که استعمارگران را صحنه سازِ قادر رویدادهای تاریخ ایران در دوره قاجار می دانستند عین واقعیت پنداشته شد.