زن در حیات اجتماعی ایران مدرن همیشه به مثابه یک مسئله خود را نشان داده است. اگر از ایران باستان بگذریم که بنا به اقوال تاریخی جایگاه زن، جایگاهی رفیع بود و اگر از ایران سدههای پس از اسلام نیز بگذریم که باز بنا به همان اقوال، جایگاه زن در حیات اجتماعی سقوط کرد، میتوان گفت در دوران مدرن و با درگرفتن بارقههای تجدد در ایران بود که زن، تبدیل به یک پدیده سخت و غامض شد که صفبندیهای سیاسی-اجتماعی ایجاد کرد.
این نوشتار نیز به همین مسئله میپردازد. یعنی جایگاه زن ایرانی در جامعه و افتوخیز تحول حقوق مدنی زنان در ایران را دستخوش مداقه خود قرار میدهد و سعی میکند این تامل را به ۲۰۰ سال اخیر محدود کند. این نوشتار امیدوار است آگاهی مخاطبان نسبت به تلاشهای فداکارانه دیگر زنان و مردان برای ایفای حق زن در ایران، موجب انگیزه و شور در دختران میهن شود. انگیزه برای آنکه روزی فراآید که دیگر در هیچ موقعیتی، زن به صرف زنبودن در جایگاهی فروتر از مردان قرار نگیرد.