چند سال پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه آرامگاه نیمه تخریبشده عبدالحسین سپنتا که او را پدر سینمای ناطق ایران میشناسند پس از گذشت بیش از چهار دهه به محلی برای پارککردن خودرو و شستوشوی قایق همسایهها تبدیل شده است. عبدالحسین سپنتا، پدر سینمای ناطق ایران را همگان با فیلم «دختر لر» میشناسند. دختر لر نخستین فیلم ناطق فارسی است که در سال ۱۳۱۲ خورشیدی به وسیله اردشیر ایرانی، نویسنده، کارگردان، تدوینکننده و هنرپیشه سینمای هند در بمبئی ساخت. این فیلم در میان مردم با نام «جعفر و گلنار» شناخته میشود و به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. این فیلم اول بار در سینما «دیدهبان» یا «مایاک» لالهزار در روز سیام آبانماه ۱۳۱۲ خورشیدی به نمایش درآمد. استقبال از این فیلم غیرقابل پیشبینی بود. عبدالحسین سپنتا که کارگردان واقعی این فیلم بود با کمک کتابهای راهنمای ساخت فیلم با کمک همهجانبه اردشیر ایرانی پروژه ساخت این فیلم را در هندوستان کلید زد اما با این حال نام اردشیر ایرانی به عنوان رژیسور این فیلم در عنوانبندی فیلم رقم خورد.
«دختر لر»، نخستین فیلم ناطق فارسی، از کارهای اوست
یافتن بازیگر نقش اول این فیلم کاری به غایت دشوار بود که در نهایت همسر یکی از همکاران گروه این نقش را بر عهده گرفت و بازیگر این نقش کسی نبود جز «روحانگیز سامینژاد» که ۱۵ سال سن داشت. روحانگیز لهجه کرمانی داشت و این در تناقض با لهجه دختر لر بود که در نهایت با تدبیر سپنتا شخصیت گنار به کرمانی تغییر کرد. پس از این فیلم روحانگیز سامینژاد به دلیل تعصب ذهنیت سنتی جامعه بسیار آزار دید و موجب آزار او را فراهم کردند. سامینژاد در اینباره میگوید: «هر موقع كه از در شركت میآمديم بيرون مجبور بوديم سه نفر مستحفظ داشته باشيم، يک شوفر و دو نفر كمکشوفر كه كسی اتومبيلهامان را چيز نكنن، شيشه پرت نكنن، هر جا كه میرفتيم يا بايد يه چيزی سرمون میانداختيم کسی نشناسه مارو» این آزار و اذیتها باعث شد که روحانگیز سامینژاد برای همیشه از دنیای بازیگر و سینما خداحافظی کند هر چند که به گفته خودش این عشق به سینما و بازیگری هیچ گاه در درونش خاموش نشد.
در کارنامه سینمایی او فیلمنامهنویسی، شاعری، آوازخوانی، بازیگری، تدوین فیلم و مجریگری وجود دارد
عبدالحسین شیرازی معروف به عبدالحسین سپنتا در چهارم خرداد در تهران دیده به جهان گشود. پدرش غلامرضا شیروانی نام داشت و سالهای کودکی و نوجوانی عبدالحسین تحت نظر داییاش محمدحسن شیرازی صورت پذیرفت. او تحصیلات خود را در مدرسه سنلویی، مدرسه زرتشتیان تهران، استوارت مموریان کالج اصفهان و کالج آمریکایی تهران انجام داد. او به موضوع تاریخ و فرهنگ علاقه بسیار داشت. سپنتا پس از تحصیل در مدرسه آمریکاییهای تهران برای ادامه تحصیلات به کشور هندوستان رفت. در کارنامه سینمایی سپنتا فیلمنامهنویسی، شاعری، آوازخوانی، بازیگری، تدوین فیلم و مجریگری وجود دارد. او در سال ۱۳۰۶ نخستین روزنامهاش را با نام «دورنمای ایران» منتشر کرد که پس از اندکزمانی تعطیل شد. او روزنامه دیگری با نام «جنگل» در هندوستان منتشر کرد که این روزنامه نیز پس از دو شماره تعطیل شد. آخرین روزنامهای که سپنتا در هندوستان منتشر کرد «پیام راستی» نام داشت. سپنتا پس از بازگشت به ایران در شهر اصفهان ساکن شد و در سال ۱۳۲۲ خورشیدی هفتهنامه «سپنتا» را در اصفهان منتشر کرد که تا سال ۱۳۳۵ دوام پیدا کرد. سپنتا در هند کتابهایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران منتشر کرد. او علاوه بر فیلم «دختر لر» فیلمهای «چشمهای شیرین»، «فردوسی» و «لیلی و مجنون» را نیز ساخت. سپنتا زبانهای پهلوی قدیم و انگلیسی را به خوبی میدانست. از کتابهای سپنتا میتوان به «پرتوی از فلسفه ایران باستان»، «زرتشت که بود و چه کرد؟»، «اخلاق ایرانیان باستان»، «پیام راستی»، «اشک سپنتا» و «اسرار جنگل» نام برد.
آرامگاه پدر سینمای ناطق ایران با خاک یکسان شد
سرنوشت اولین هنرپیشه زن ایران قابل تامل است. او به دلیل فشار متعصبانه بنیادگرایان مذهبی نتوانست کار هنری انجام دهد و خانهنشین شد. مزار اولین کارگردان سینمای ناطق ایران نیز این چنین ویران شده است که نشان از بیتوجهی به این هنرمند ایرانی است. یکی از دوستداران میراث فرهنگی در گفتوگویی با خبرگزاری مهر درباره مزار عبدالحسین سپنتا چنین میگوید: « سال ۱۳۸۵ آرامگاه پدر سینمای ناطق ایران، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار برجسته ایرانی، شبانه با خاک یکسان، نبش قبر و به چند متر آن طرفتر کنار دیوار منتقل شد. این موضوع انجمنهای دوستدار میراث فرهنگی و فرهنگدوستان کشور را بر آن داشت تا نسبت به نبش قبر و تخریب آرامگاه این هنرمند واکنش نشان دهند.
هنوز مقبره سپنتا بهعنوان یکی از مفاخر ملی نیمهکاره رها شده است
متاسفانه بعد از گذشت سالها مناقشه و بحثهای فراوان درباره ساماندهی آرامگاه این چهره ملی، هنوز مقبره سپنتا بهعنوان یکی از مفاخر ملی نیمهکاره رها شده است و ظاهرا دوستداران میراث فرهنگی و سینمای ایران که زمانی پیگیر ساماندهی مقبره سپنتا بودند این موضوع مهم را فراموش کردهاند. اگر چه مقبره مرحوم سپنتا قدمت تاریخی ندارد؛ اما به عنوان یک بنای شناختهشده فرهنگی و متعلق به یکی از مفاخر و مشاهیر فرهنگی و هنری استان اصفهان قابل نگهداری و ارزش است. حدود پنج سال پیش پسر مرحوم سپنتا مقبره پدرش را که گفته میشود خراب و با فاصله چند متری آن در گوشهای از آرامگاه خانوادگیشان دفن کرد. اگر چه این نبش قبر با اجازه مراجع مربوطه انجام شد اما دیگر نه تنها آرامگاهی برای استاد سپنتا وجود ندارد بلکه اکنون محل بعدی دفن وی به مکانی تبدیل شده است که حتی بیان وضعیت آن مایه آبرو ریزی فرهنگ و هنر ایرانی است.»
عبدالحسین سپنتا در هشتم فروردین ۱۳۴۸ در شهر اصفهان درگذشت.