سوجورنر تروث (١٧٩٧ – ١٨٨٣) بردهای بود که آزادی خود را در سن سی سالگی به دست آورد و پس از آن به یک سخنران معروف علیه بردگی تبدیل شد. هنگامی که او در سال ١٨۵١، در انجمن حقوق زنان اوهایو شرکت کرد، بسیاری از شرکتکنندگان از ترس اینکه وی مسئله فمینیسم را به مسئله نامحبوب الغای بردگی گره بزند به حضور او اعتراض کردند.
او در سخنرانی بهیادماندنی خود، که توسط توانا به فارسی ترجمه شده است، توجه همگان را به تفاوت بین برخورد محترمانه با خانمهای سفیدپوست و برخورد سبوعانهای که با او انجام میگرفت، جلب کرد و به این ترتیب بیتوجهی جنبش فمینیستی به نیازهای زنان سیاهپوست را در کانون توجه قرار داد.
تروث اظهار داشت: «هیچ کس هیچ وقت به من کمک نمیکند سوار درشکه شوم یا از روی گودال گلولای عبور کنم یا جای خوبی را به من بدهد. مگر من زن نیستم؟» او با بهچالشکشیدن مفاهیم جنسیتی در مورد چیستی زن بودن – شکنندگی و ظرافت – که حقیقتا به نوبه خود به عنوان استدلالاتی برای قدرت نیافتن خانمها استفاده میشد، کار شاق و سوءاستفاده جسمیای را که از آن جان به در برده بود را شرح داد و بار دیگر پرسید: «مگر من زن نیستم؟» سخنرانی او به سنگ بنای فمینیسم چند هویتی تبدیل شد؛ مکتبی که بر اساس آن زنان تبعیض جنسیتی را بسته بهنژاد، پیشینه اجتماعی اقتصادی، گرایش جنسی و جنبههای دیگر هویتی خود به گونههای متفاوتی احساس میکنند و فمینیسم باید تمامی این عوامل را در نظر بگیرد تا به یک نماینده حقیقی و جنبش فراگیر برای عدالت اجتماعی تبدیل شود.
«مگر من زن نیستم؟» را با ترجمه آموزشکده توانا به فارسی، به رایگان دانلود کنید و بخوانید!