بینش و انگیزه
با وقوع انقلاب مکزیک در سال ۱۹۱۰، بسیاری از مکزیکیها به شمال یعنی ایالات متحده گریختند تا در جستجوی زندگی نو از خونریزی بگریزند. همراه با تداوم مهاجرت، نیاز آمریکا به کارگران بخش کشاورزی آن قدر بالا بود که برنامهای جهت ویزای کار مکزیکیها در سال ۱۹۲۰ شکل گرفت. برنامه بِراسِرو به کارگران کشاورز مکزیکی یک قرارداد کاری قانونی عرضه میکرد اما اکثریت آنها از نقض فاحش حقوق کار و تبعیض نژادی رنج میبردند.
حقوق کارگران کشاورزی اغلب پرداخت نمیشد و آنها حق تشکیل اتحادیه را نداشتند، حقی که دیگر کارگران آمریکایی از آن برخوردار بودند. آنها در شرایطی غیرانسانی کار میکردند و صاحبان مزارع، حقوق ایالتی در مورد شرایط کار را نادیده میگرفتند. کارگران بر روی مزرعه، جایی برای قضای حاجت نداشتند و مجبور میشدند روزانه دو دلار یا بیشتر برای زندگی در اتاقکهای فلزی بدون لولهکشی یا برق بپردازند. فراتر از اینها، انگورچینان به طور متوسط ساعتی ۹۰ سنت به علاوه ۱۰ سنت برای هر سبد پر شده از انگور دریافت میکردند که این دستمزد، خانوادههای آنان را بسیار پایینتر از خط فقر قرار میداد.1
سزار چاوز در یک خانواده مکزیکی – آمریکایی در ایالت آریزونا در سال ۱۹۲۷ متولد شد. در دورهای که رکود بزرگ اقتصاد آمریکا را به نابودی میکشاند، خانواده او مزرعه و کسب و کار خود را از دست داد و آنها در سال ۱۹۳۷ به کالیفرنیا نقل مکان کردند. خانواده چاوز در مزارع کار میکردند و از این مزرعه به آن مزرعه بنا به فصل منتقل میشدند. خانواده او در دهه ۱۹۴۰ در دِلِینو، یک شهر کشاورزی در دره سن واکین سکنی گزیدند. این دره به مرکز جنبشی بیسابقه برای حقوق کارگران کشاورز در دهه ۱۹۶۰ تبدیل شد.2
اهداف و مقاصد
هدف نهایی چاوز «برانداختن یک نظام کار کشاورزی در این کشور بود که با کارگران کشاورز به گونهای برخورد میکند که گویی انسانهای مهمی نیستند.»3 او در سال ۱۹۶۲ اتحادیه ملی کارگران کشاورز را تاسیس کرد که استخوانبندی مبارزات کارگری وی را شکل میداد.4 چاوز به دنبال آن بود که کرامت و حقوق کارگران کشاورز مورد احترام واقع شود. او میگفت: «ما میخواهیم همانند انسانهایی که هستیم با ما برخورد شود! ما برده نیستیم، ما حیوان نیستیم.»5
کمیته سازماندهی کارگران کشاورز دِلِینو در سپتامبر ۱۹۶۵ دست به اعتصاب زد. این کمیته که اکثرا از انگورچینان فیلیپینی تشکیل میشد، خواستار ۱.۴۰ دلار دستمزد برای هر ساعت و ۲۵ سنت برای هر جعبه انگور بود.6 رهبر این کمیته میدانست که یک اعتصاب موفق باید نه تنها کارگران فیلیپینی بلکه هر چه بیشتر از کارگران مکزیکی و چیکانو در دِلِینو را نیز شامل شود. او به سراغ چاوز و اتحادیه ملی کارگران کشاورز آمد. چاوز به حمایت از وی آمد و اهداف اعتصاب را به امضای قراردادهای اتحادیه توسط صاحبان مزارع و قوانین مبتنی بر جواز تشکیل اتحادیه توسط کارگران کشاورز و مداخله در چانهزنی جمعی بسط داد.7
چاوز در تابستان ۱۹۶۷، تمرکز خود را از اعتصاب به بایکوت ملی انگورهای کالیفرنیا در حمایت از حقوق کارگران کشاورز انتقال داد. شبکه وسیعی از فعالان سیاسی و اجتماعی از مصرفکنندگان خواستند که انگورها را بایکوت کنند و بر فروشگاههای زنجیرهای فشار آورند که انگورها را نخرند تا به خواست کارگران کشاورز اهمیت داده شود و صاحبان مزارع مجبور به امضای قرارداد با کارکنان خود شوند.
رهبری
رهبری چاوز بر تعهد غیر قابل نقض وی به روش غیرخشونتآمیز، ایثار فردی و اخلاق کاری سختگیرانه مبتنی بود.8 او با وقف زندگی خویش برای این هدف از حامیانش میخواست که خود را هر چه بیشتر وقف آن کنند. چاوز میگفت: «شما باید خادم مردم باشید. وقتی چنین باشید، میتوانید از آنها در مقابل، تعهدشان را درخواست کنید.»9
او در سالهای ابتدایی فعالیت اتحادیه ملی کارگران کشاورز، توانست از طریق استقامت، به تدریج کارگران شکاک را که چندین اعتصاب ناموفق را شاهد بودند، با خود همراه کند. چاوز ابتدا تلاش کرد از خواستهای کارگران اطلاع پیدا کند. او نقشهای از درۀ دِلِینو رسم و ۸۶ شهر را به عنوان نقاط هدف تعیین کرد. سپس داوطلبان، خانه به خانه و فروشگاه به فروشگاه رفتند تا کارتهای ثبت نام را که از افراد نام، نشانی و پاسخ به پرسشهایی در مورد دستمزد و فقدان تامین اجتماعی و مزایای بیکاری را میپرسید توزیع کنند. او و دیگر داوطلبان این کار را کردند تا حامیان این حرکت را با خود همراه کنند.10
چاوز بر ضرورت تمسک به روش غیرخشونتآمیز حتی در مواجهه با خشونت از سوی صاحبان مزارع تاکید میورزید. او نوشت: «ما قانع شدهایم که مشی غیرخشونتآمیز قدرتمندتر از خشونت است. ما قانع شدهایم که مشی غیرخشونتآمیز در صورت داشتن هدفی عادلانه و اخلاقی پشتیبان شماست.»11 فراتر از آن، او میدانست که اگر اعتصابکنندگان به خشونت دست یازند، صاحبان مزارع و پلیس در سرکوب خشن اعتصاب تردید نخواهند کرد.
فضای مدنی
صاحبان مزارع دِلِینو قدرتمند بوده و ارتباطات بسیاری با پلیس، قضات و سیاستمداران منطقه داشتند؛ آنها ثروت انبوهی را در طی سالها انباشته و از واگذاری بخشی از آن بیزار بودند. آنها محافظان امنیتی مسلح برای ترساندن اعتصابکنندگان استخدام کردند. اعتصابکنندگان مورد سمپاشی واقع شدند، با سگ تهدید شدند و مورد حمله زبانی و فیزیکی قرار گرفتند.12 چاوز در مقابل، از متحدان خود در میان کشیشان خواست که در صفوف مقدم اعتصابکنندگان گام زنند. این کار برای آن بود تا به «پلیس، محافظان امنیتی صاحبان مزارع و خود صاحبان یادآور شوند که دنیا در حال نظارۀ رفتار شماست.»13
صاحبان مزارع، ائتلاف چاوز را به عنوان گروهی از «محرکان بیرونی» خطرناک، که در یک منطقه آرام، اخلال ایجاد میکنند، مورد حمله قرار دادند؛ آنها اصرار داشتند که کارگران «شدیدا خشنودند. اگر چنین نبود، آنها به اینجا نمیآمدند. … این افراد، خودشان این نوع کار را انتخاب کردهاند. … ما فکر میکنیم که سعی خود را برای بهبود وضعیت آنها انجام دادهایم.»14
پلیس به شناسایی اعتصابکنندگان پرداخت، از آنها عکس گرفت و به ثبت اسامی آنها اقدام کرد. کلانتر منطقه با ممنوع کردن اعتصابکنندگان از «ایجاد مزاحمت برای آرامش» با اجتماع و فریاد در کنار جاده، بر آنها فشار وارد میآورد؛ او حتی تا آنجا پیش رفت که استفاده از کلمۀ هوئِلگا (تعبیر اسپانیایی برای اعتصاب) را ممنوع کرد. چاوز در پاسخ، تصمیم به مقابله گرفت؛ حامیان وی آگاهانه در مقابل گزارشگران تلویزیون و روزنامهها این دستورات را نادیده گرفتند و بازداشت شدند. در این حال، چاوز که مشغول دیدار از دانشگاههای ایالتی بود، از این سرکوب برای جلب پشتیبانی دانشجویان استفاده کرد. دانشجویان ۶۷۰۰ دلار به این هدف کمک کردند. پس از مدتی دستور کلانتر مخالف با قانون اساسی اعلام شد.15
پیام و مخاطب
چاوز برای دستمزدها و شرایط بهتر کار تلاش میکرد اما فراتر از آنها سعی میکرد پیام کرامت، احترام و عدالت برای کارگران کشاورز را گسترش دهد.16 او برای انتقال این پیام، نماد عقاب سیاه آزتک را انتخاب کرد چون «غرورآفرین است… وقتی مردم آن را ببینند میدانند که به معنی کرامت است.»17 با آغاز اعتصاب دِلِینو، چاوز مواظب بود که این اقدام را نه صرفا به عنوان مذاکره اتحادیهای بلکه به صورت آغاز یک جنبش تلقی کند- مبارزهای نه فقط برای یک مقصد محدود بلکه یک هدف بزرگتر. شعاری که اعتصابکنندگان سر میدادند این بود: «زنده باد هدف.»
اتحادیه ملی کارگران کشاورز در سال ۱۹۶۴، خبرنامه خود به نام «صدای کارگر مزرعه» را راه اندازی کرد. این نشریه با زبان طنز و بدون ملاحظات معمول، داستانهایی از مبارزه علیه سرکوب صاحبان مزارع منتشر کرد و کارتونهایی از شخصیتها عرضه میکرد که کارگران میتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند. این امر موجب انتقال پیام به افراد بیسواد میشد. این خبرنامه بسیار محبوب، در فروشگاههای باریو توزیع شده و در مهمانیهای جمعآوری کمک مالی به فروش میرسید.18
از «صدای کارگر مزرعه» برای انتشار اخبار اعتصاب دِلِینو در سال ۱۹۶۵ جهت بسیج حامیان جنبش استفاده شد. با کمک اعضای اتحادیه ملی کارگران کشاورز، اعتصاب به سرعت از بیست اردوگاه کار به ۴۸ اردوگاه بسط یافت.19 در عین حال، تئاتر کامپِسینو یا تئاتر کارگران کشاورز، نمایشهای طنزآلودی را از پشت کامیونها برای سرگرم کردن اعتصابکنندگان و جلب توجه دیگران برای پیوستن به آنها به اجرا درآورد. این گروه نمایش خیابانی دو زبانه، از کارگران کشاورز معمولی تشکیل میشد که از کمدی برای آموزش حقوق کارگران استفاده میکردند.20
چاوز همچنین نیاز داشت که به اطلاعرسانی در مورد وضعیت کارگران در سطح کشور بپردازد. او در دسامبر ۱۹۶۵ بایکوت دو شرکت اصلی کشاورزی در دِلِینو، یعنی صنایع شِنلی و شرکت میوۀ دی جیورجیو را آغاز کرد. اما پس از پایین آمدن روحیۀ اعتصابکنندگان، چاوز در سال ۱۹۶۶ راهپیمایی انبوه ۳۰۰ مایلی از دِلِینو تا ساکرامِنتو، مرکز ایالت، را سازماندهی کرد. این تظاهرات، طولانیترین تظاهرات در تاریخ ایالات متحده بود. این تظاهرات نه تنها یک راهپیمایی بلکه نوعی زیارت بود که بر ایمان کاتولیک بسیاری از اعتصابکنندگان اتکا داشت. راهپیمایان، سرود جنبش حقوق مدنی یا «ما غلبه خواهیم کرد» را میخواندند در حالی که عکسهای باکره گوادالوپ، مادر مقدس مکزیک، نماد امید همراه با صلیبهای بزرگ به عنوان نماد سفر پایانی مسیح و پرچمهایی از جمله عقاب سیاه اتحادیه ملی کارگران کشاورز را در دست داشتند.21
با گسترش راهپیمایی به سراسر کالیفرنیا، هیجان لازم به وجود آمد و راهپیمایان از هر شهر که گذشتند حامیان تازه و پوشش رسانهای را به خود جلب کردند.22 در طی آخرین مرحله سفر، یکی از وکلای شرکت صنایع شِنلی خواستار امضای یک قرارداد شد. شِنلی با به رسمیت شناختن اتحادیه ملی کارگران کشاورز موافقت کرد و به دستمزد کارگران ۳۵ سنت در هر ساعت اضافه و سالنی برای استخدام کارگران ساخته شد.23 این اولین پیروزی محسوس جنبش بود.
اما شرکت بسیار قدرتمند میوه دی جیورجیو همچنان از تسلیم در برابرخواست کارگران امتناع میورزید. پس از هفت ماه اعتصاب، کارگران دوباره نیروی محرکۀ خود را از دست میدادند. با بازگشت برخی از کارگران به کار، چاوز به طور مخفیانه از درون مزرعه از آنان خواست که اعتصاب کنند و این کار را با توسعه یک شبکه درونی از خبردهندگان انجام داد. او دیگر کارگران را قانع میکرد که اتحادیه را مورد پشتیبانی قرار دهند و در اعتراضات تاکتیکی در هنگام کار همراه شوند.24
چاوز در پایان ماه مه برنامه دعا در ورودی مزرعه دی جیورجیو را اعلام کرد. صدها نفر از کارگران کشاورز ماهها در محراب چوبی ساخته شده در پشت اتومبیل استیشن واگن چاوز جمع شدند تا برای انتخابات و قراردادها دعا کنند. در عین حال، بایکوت گسترش یافت و جنبش جلوی توزیع انگور از مراکز توزیع در سراسر کشور را نیز آغاز کرد.25 دی جیورجیو در این فرایند فرسوده شد و برگزاری انتخابات اتحادیه را پیشنهاد داد؛ اما بعدا در انتخابات تقلب کردند تا اعتصابکنندگان نتوانند رای دهند. چاوز در پاسخ، نام اتحادیه ملی کارگران کشاورز را از برگههای رای بیرون کشید و افراد را به بایکوت انتخابات فراخواند.26
در نهایت، فرماندار کالیفرنیا دستور انتخابات تازه را در سپتامبر صادر کرد. برای استحکام بخشیدن به نیروها، اتحادیه ملی کارگران کشاورز و کمیته سازماندهی کارگران کشاورز در همدیگر ادغام شده و به اتحادیه کارگران کشاورز آمریکا تبدیل شد.27 سازماندهندگان تا تگزاس و اورِگون سفر کردند تا اعتصابکنندگانی را که کالیفرنیا را ترک کرده بودند دنبال کرده و برگردانند.28 آنها یک پایگاه اطلاعاتی برای پیدا کردن رد کارگران و جلب رای احتمالی آنان جهت کسب حمایت ایشان ایجاد کردند. داوطلبان در روز انتخابات رایدهندگان حامی اتحادیه را از منزل آنان سوار کرده و به مراکز رایگیری بردند.29 اتحادیه کارگران کشاورز رای کارگران مزارع را به خود اختصاص داد. این پیروزی به اعتبار آنان و نیز موقعیت ایشان در درون جنبش کارگری افزود.30
اما نزاع بر سر کسب قراردادها به جایی نرسید. چاوز تشخیص داد که او تنها در مزارع نمیتواند پیروزی را به دست آورد چون صاحبان مزارع میتوانستند اعتصابشکنانی را از مکزیک بیاورند.31 به همین دلیل او تمرکز مبارزه را از مزارع به فروشگاهها متوجه کرد. او به دنبال آن بود که بازار را بر روی انگورها ببندد.32 داوطلبان در تابستان ۱۹۶۷ در سراسر کشور با استفاده از ارتباطات کارگری و کلیسایی در کنار هم شبکههایی برای حمایت و بسط پیام «انگور نخرید» تشکیل دادند.33 فعالان سیاسی و اجتماعی این پیام را از طریق فهرستهای پستی، نامه به سردبیران، مصاحبههای رسانهای، سخنرانیهای عمومی و مباحثه انتقال دادند.34 آنها از صاحبان فروشگاهها میخواستند که انگور ها را نخرند؛ اگر امتناع میکردند، فعالان در برابر فروشگاه جمع شده و خواستار بایکوت فروشگاه میشدند.35
در فوریه ۱۹۶۸، با فراخوان برخی از حامیان جنبش برای رهیافتهای شدیدتر، چاوز تصمیم گرفت «روزه برای عدم خشونت و فراخوان از خودگذشتگی» به راه اندازد.36 این کار نوعی توبه بود که میتوانست انضباط لازم برای یک مبارزۀ مدنی غیرخشونتآمیز را به نمایش بگذارد. این کار در میان کارگران به شدت مذهبی عکسالعمل خوبی داشت که در دِلِینو برای پشتیبانی از چاوز گرد هم آمدند. او پس از ۲۵ روز روزۀ خود را در یک گردهمایی که سناتور رابرت کندی هم حضور داشت شکست.
تصویر چاوز در ژوئیه ۱۹۶۹، بر روی جلد مجله تایم قرار گرفت و با تبدیل شدن به یک رهبر ملی در یک تور ۲۸ روزه در ایالات متحده به ارائه سخنرانی جهت حمایت از بایکوت انگور پرداخت.37 در نهایت در بهار ۱۹۷۰، صاحبان کوچکتر مزارع انگور که از بایکوت، بیشتر متضرر شده بودند، قراردادها را با اتحادیه امضا کرده و به بایکوت اقتصادی دردناک و طولانی پایان دادند.38 با تایید این مزرعهداران توسط اتحادیه، آنها انگورهای خود را به قیمتهای خوب در سراسر کشور فروخته و فشار را بر دیگر صاحبان مزارع افزایش دادند. در این نقطه، ۲۵ مزرعهدار بزرگ وارد مذاکره شده و قراردادها را امضا کردند.39 به ده هزار کارگر نمایندگی صوری از سوی اتحادیه، دستمزدی بالاتر (۱.۸۰ دلار به علاوه ۲۰ سنت برای هر جعبه انگور چیده شده، در مقایسه با ۱.۱۰ دلار دستمزد برای هر ساعت پیش از اعتصاب)، بیمه بهداشت و محدودیتهای ایمنی در کاربرد سموم در مزارع داده شد.40 کارگران پس از پنج سال مبارزۀ طولانی، نه تنها دستمزد و شرایط کار بهتر بلکه حسی تازه از کرامت به دست آورده بودند.
فعالیتهای فراگستر
چاوز از آغاز برای برساختن ائتلافی گسترده، شامل فعالان حقوق مدنی، دانشجویان، کارگران و کلیساها، خود را به جامعۀ کارگران کشاورز، محدود نکرد. پشتیبانی از جنبش توسط کلیسا، این پیام را انتقال داد که این جنبش در متن جامعه جریان دارد و هدف آن رادیکال نیست و همه اعضای جامعه میتوانند به آن بپیوندند؛ این جنبش همچنین به داوطلبان، نوعی اقتدار اخلاقی میبخشید و شبکهای حیاتی برای فعالان در سراسر کشور ایجاد میکرد.41
چاوز برای درخواست هدایا و پشتیبانی نه تنها به کلیساها بلکه به شهرکهای دانشگاهی هم میرفت. فعالان دانشجویی لیبرال و داوطلبان حقوق مدنی از «کنگره برابری نژادی» و «کمیته هماهنگی فعالیتهای غیرخشونتآمیز دانشجویان» به جنبش پیوستند.42 حمایت از جنبش به فراتر از مرزهای نژادی رفته و شامل کارگران مکزیکی و فیلیپینی و نیز فعالان سفید و سیاهپوست میشد. در طی اعتصاب غذای چاوز در سال ۱۹۶۸، مارتین لوتر کینگ جونیور، تلگرامی برای او فرستاد که میگفت، «مبارزات جداگانۀ ما حقیقتا واحدند. مبارزه برای آزادی، کرامت و برای انسانیت.»43
کارگران سازمانیافته، حمایتی جدی از جنبش به عمل آوردند. اتحادیهها هم در داخل و هم در خارج از ایالات متحده میتوانستند قدرت خود را اهرمی برای بایکوت قرار داده و ارسال انگورها را متوقف سازند. این جنبش، حمایت سیاسی سناتور رابرت کندی را به خود جلب کرد. او مذاکرات سنا در مورد اعتصاب را رهبری کرد و حتی حمایت خود را با پیوستن به صف اعتصابکنندگان نشان داد.44 جنبش، همچنین حمایت «اتحادیه سیاسی مکزیکی-آمریکایی» را که اتحادیهای یقه سفید بود به خود جلب کرد که این امر بر تاثیر سیاسی اتحادیه افزود.45
این منابع متنوع پشتیبانی، جزیی بنیادین از پیروزی جنبش بودند. چاوز علیرغم عقبگردهای بعدی مثل بایکوت ناموفق کاهو و بایکوت شکستخورده انگور با هدف پایان بخشیدن به استفاده از سموم در مزارع، به مبارزه برای حقوق کارگران کشاورز با تعهد جدی به روشهای غیرخشونتآمیز تا مرگ خود در سال ۱۹۹۳ ادامه داد. روز تولد چاوز به خاطر تلاشهای خستگیناپذیر وی برای حقوق کارگران کشاورز به یک تعطیلی ایالتی در کالیفرنیا تبدیل شد. در سال ۱۹۹۴ پس از مرگ، مدال ریاست جمهوری آزادی از سوی رئیسجمهور بیل کلینتون به او اعطا شد. کار او هنوز تاثیر خاص خود را دارد؛ همانطور که چاوز میگفت، «وقتی تحول اجتماعی آغاز شود نمیتوان آن را به عقب بازگرداند. نمیتوان سواد را از فردی که یاد گرفته پس گرفت. نمیتوان فردی را که احساس غرور دارد تحقیر کرد و نمیتوان مردمی که دیگر هراسی ندارند را سرکوب کرد.»46
Learn More
News & Analysis
Cesar E. Chavez Foundation website.
The Farmworker Movement Documentation Project. Si Se Puede Press.
“The Fight in the Fields: Cesar Chavez and the Farmworkers’ Struggle.” PBS.
“The Little Strike that Grew to La Causa.” Time. 4 July 1969.
Books
Ferriss, Susan and Ricardo Sandoval. The Fight in the Fields: Cesar Chavez and the Farmworkers Movement. Orlando: Harcourt Brace & Company, 1997.
Ganz, Marshall. Why David Sometimes Wins: Leadership, Organization, and Strategy in the California Farm Worker Movement. New York: Oxford University Press, 2009.
Levy, Jacques E. and Cesar Chavez. Cesar Chavez: Autobiography of La Causa. New York: Norton, 1975.
Orosco, Jose-Antonio. Cesar Chavez and the Common Sense of Nonviolence. Albuquerque: University of New Mexico Press, 2008.
Pawel, Miriam. The Union of Their Dreams: Power, Hope, and Struggle in Cesar Chavez’s Farm Worker Movement. New York: Bloomsbury Press, 2009.
Shaw, Randy. Beyond the Fields: Cesar Chavez, the UFW, and the Struggle for Justice in the 21st Century. Berkeley and Los Angeles: University of California, 2008.
Multimedia
“Cesar Chavez on the Delano Grape Strike.” KPFA radio. Berkeley, CA. 15 Jan. 1966.
“Cesar Chavez at New York City College.” BB3147. New York, NY. 16 May 1968.
“The Life and Legacy of Cesar Chavez.” YouTube.
Footnotes
[1] “UFW History.” United Farm Workers website.
[2] Tejada-Flores, Rick. “Cesar Chavez.” The Oxford Encyclopedia of Latinos and Latinas in the United States. Oxford University Press, 2004.
[3] Chavez, Cesar. “Address to the Commonwealth Club of California.” San Francisco, CA. 9 Nov. 1984.
[4] Tejada-Flores.
[5] Chavez, Cesar. “The Union and the Strike.” Cesar Chavez Foundation website.
[6] Ganz, Marshall. Why David Sometimes Wins: Leadership, Organization, and Strategy in the California Farm Worker Movement. New York: Oxford University Press, 2009. Pg. 123.
[7] “The Story of Cesar Chavez.” United Farm Workers of America website.
[8] Pawel, Miriam. The Union of Their Dreams: Power, Hope, and Struggle in Cesar Chavez’s Farm Worker Movement. New York: Bloomsbury Press, 2009. Pg. 56.
[9] Chavez, Cesar. “Education of the Heart: Quotes by Cesar Chavez.” United Farm Workers website.
[10] Ferriss, Susan and Ricardo Sandoval. The Fight in the Fields: Cesar Chavez and the Farmworkers Movement. Orlando: Harcourt Brace & Company, 1997. Pg. 67.
[11] “Education of the Heart: Quotes by Cesar Chavez.”
[12] Ferriss and Sandoval, pg. 96.
[13] Pawel, pg. 18.
[14] Ferris and Sandoval, pg. 97-8.
[15] Ibid. pg. 106-7.
[16] Pawel, pg. 24, 71.
[17] “The Story of Cesar Chavez.” United Farm Workers of America website.
[18] Ferris and Sandoval, pg. 80-1.
[19] Ibid. pg. 89.
[20] Ibid. pg. 101.
[21] Ibid. pg. 119.
[22] Ibid. pg. 120.
[23] Ibid. pg. 121-2.
[24] Ibid. pg. 127-8.
[25] Ibid. pg. 128.
[26] Pawel, pg. 25.
[27] Ferris and Sandoval, pg. 131.
[28] Pawel, pg. 27.
[29] Ibid. pg. 28.
[30] Ibid. pg. 30.
[31] Ibid. pg. 51.
[32] Ibid. pg. 31.
[33] Ibid. pg. 32.
[34] Ibid. pg. 35.
[35] Ibid. pg. 34, 39.
[36] Ibid. pg. 41, 43, 46.
[37] Ibid. pg. 54.
[38] Ibid. pg. 61.
[39] Ibid. pg. 63.
[40] Bruns, Roger. Cesar Chavez: A Biography. Westport: Greenwood Press, 2005. Pg. 68.
[41] Shaw, Randy. Beyond the Fields: Cesar Chavez, the UFW, and the Struggle for Justice in the 21st Century. Berkeley: University of California Press, 2008. Pg. 37.
[42] Ferris and Sandoval, pg. 102.
[43] Chavez, Cesar. “Lessons of Dr. Martin Luther King Jr.” 12 Jan. 1990.
[44] Ferris and Sandoval, pg. 117.
[45] Ibid. pg. 130.
[46] “Lessons of Dr. Martin Luther King Jr.”