در نیمه نخست مهر ۱۳۹۸ بود که برخی از اهالی روستای «چنار محمودی» از توابع لردگان مدعی شدند که مسئول خانه بهداشت این روستا برای انجام آزمایش قند خون از سرنگ آلوده استفاده کرده است و موجب شده است که برخی از اهالی این روستا به ویروس اچآیوی که سببساز بیماری ایدز است، مبتلا شوند.
وزارت بهداشت این ادعا را کاملا تکذیب کرد؛ ولی دادگستری استان چهارمحال و بختیاری در همان ۱۰ مهر، بهیار خانه بهداشت روستای چنار محمودی را بازداشت کرد و عملا در موضع مخالف وزارت بهداشت قرار گرفت. «سعید نمکی» – وزیر بهداشت – نامهای به وزیر دادگستری نوشت و مدعی شد که عامل انتقال این ویروس به بخش بزرگی از اهالی نه سرنگ آلوده که «معتادان تزریقی و افرادی با روابط نامطلوب» بودند. این ادعا خشم مردم چنار محمودی را برانگیخت. وزیر بهداشت باقی ادعاها درباره چرایی پخش این ویروس را «غیرکارشناسی» دانست.
وزیر بهداشت در گفتگو با رسانهها در دفاع از بهیار روستا گفت: « متاسفانه بهورز زحمتکش و خدوم روستای چنارمحمودی مورد اتهام قرار گرفت و پاسخ ما این است که سرنگ آلوده، عامل شیوع این بیماری نیست و عوامل را شناسایی کرده ایم البته مردم شریف و پاکیزه آن منطقه بی دلیل و یا از راه هایی به این ویروس آلوده شده اند که هیچ گناه و تقصیری ندارند. کودکی که از مادر مبتلا به HIV متولد می شود، معصوم تر از آن است که مورد اتهام قرار گیرد و یا زنی که به شیوه ای آلوده شده باشد که شاید اطلاعی از آن نداشته باشد». او همچنین قول درمان رایگان افراد مبتلا به ایدز را داد.
«علیرضا رییسی» – معاون وزارت بهداشت – در تایید سخنان مقام بالادستی خود گفت: «در خصوص راههای انتقال بیماری در آن منطقه هیچ ابهامی وجود ندارد و هیچ اقدام تشخیصی و بهداشتی، واکسیناسیون و غیره مطلقا عامل انتقال بیماری در منطقه نبوده است». «محمدحسین قربانی» – عضو فراکسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی – نیز همچون سخنان وزیر بهداشت و معاون او، مسئله انتقال ویروس اچآیوی از طریق سرنگ آلوده را رد کرد. او نیز در پیوند با ادعای وزیر بهداشت نوشت: «از جمعیت ۱۸۰۰ نفری این روستا ۲۴۰ نفر معتاد هستند که ۲۰ نفرشان تزریق میکنند و همین مسئله باعث شیوع ایدز در روستا شده است».
وزیر بهداشت خواستار اعاده حیثیت از بهیار روستا شد
ولی این سخنان نهتنها مردم درگیر این مسئله را قانع نکرد بلکه خشم آنان را بیشتر کرد و آنان را به تظاهرات اعتراضی در خیابانها کشاند. اعتراضها از ۱۰ مهر کلید خورد و شنبه ۱۳ مهر اوج این تظاهرات بود. معترضان دفتر امام جمعه لردگان را آتش زدند و به ساختمان فرمانداری و خانه بهداشت نیز حمله کردند. استاندار چهارمحال و بختیاری اعتراضهای مردم لردگان در روز شنبه ۱۳ مهر را به «ضدانقلاب» نسبت داد. تظاهرات به دیگر شهرها نیز کشیده شد و بنا به ویدئوهای میدانی در اصفهان و ایلام نیز مردم، تظاهرات حمایتی از مردم لردگان صورت دادند.
نکته مورد توجه در این اعتراضات، شعارهای سیاسی در آنها بود. این نکتهایست که باید پیش از هر چیزی مورد توجه قرار بگیرد که چرا و چگونه اعتراضاتی که ظاهرا منشا غیرسیاسی دارند نیز، در ایران، به زودی و به تندی رنگ و بوی سیاسی میگیرند. شعارهایی چون «هموطن با غیرت/ حمایت، حمایت»، «بپاخیز دلیران، جانم فدای ایران»، «بختیاری میمیرد، ذلت نمیپذیرد»؛ «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» از جمله شعارهایی بود که در این تجمعات اعتراضی سرداده میشد.
البته این مسئله هر علتی داشته باشد نوع واکنش مسئولان جمهوری اسلامی در برابر آن، خود یک عامل بزرگ این مسئله است. چنانکه «اقبال عباسی» استاندار چهارمحال و بختیاری در توجیه چرایی تجمعات اعتراضی مردم منطقه، مدعی شده است که «یک خردهجریان ضدانقلاب» در بین معترضان وجود دارد که مسلح بودند. او حمله به فرمانداری، ساختمان بهداشت و آتشزدن دفتر امام جمعه لردگان را به این جریان نسبت داد.
در فضای توییتر فارسی نیز حول این موضوع کاربران واکنشهای فراوانی نشان دادند. کاربرانی که خود را برانداز یا سرنگونیطلب معرفی میکردند، بیکفایتی جمهوری اسلامی و ناکارآمدی این سیستم را در مسئله مردم روستای چنار محمودی و لردگان، از جمله عوامل اصلی بحران معرفی میکردند. کاربران به اصطلاح «ارزشی» نیز همچون استاندار چهارمحال و بختیاری این اعتراضات را یک سناریوی سیاسی معرفی میکردند.
فضای اعتراضات در لردگان صورتی امنیتی به خود گرفت
از میان چهرههای مشهور سیاسی نیز شاهزاده رضا پهلوی به این مسئله واکنش نشان داد و در شبکههای اجتماعی خود خواستار «پاسخگویی» جمهوری اسلامی و «شفافیت» و همراهی دیگر ایرانیان با اعتراضات «لرها و بختیاریها» شد.
او در بخشی از پیام خود نوشت: «جمهوری اسلامی در چند روز گذشته به مردم رنجدیدهی چنارمحمودی بیاحترامی و به جای پاسخ شفاف به خواستههای بهحقشان، پنهانکاری کرد. این رژیم بیکفایت، اعتراضات مسالمتآمیز مردم لردگان را نیز به خشونت کشاند. امروز، نه فقط لرها و بختیاریها که تمام ایران باید در کنار لردگان بایستد. تصور نکنیم که درد و رنج مردم چنار محمودی و لردگان، مشکل خودشان است و ربطی به ما ندارد. بیکفایتی و ناکارآمدی این رژیم، گریبان همه ما را یکی بعد از دیگری خواهد گرفت. به جای اینکه سکوت کنید تا نوبتتان شود، همین امروز در کنار لردگان بایستید».
سال ۱۳۹۷، «مسعود مردانی» – استاد علوم پزشکی دانشگاه بهشتی و دبیرکل کنگره بینالمللی ایدز – درباره میزان ابتلا به ایدز در ایران گفت: «متاسفانه تخمین زده می شود بالای ۶۶ هزار مورد ابتلا به بیماری ایدز در کشور داشته باشیم که از این تعداد بیش از یک سوم افراد از بیماری خود اطلاعی ندارند یا اگر دارند آن را کتمان می کنند». ایران از جمله کشورهاییست که نظام سیاسی مستقر در آن تا سالها با ایدز به عنوان مسئلهای با حساسیت بالا برخورد میکرد و از شفافیت پیرامون آمار مبتلایان واقعی به این بیماری معمولا پرهیز میکرد. اگرچه به باور ناظران اکنون وضعیت کمی بهتر شده است ولی با این حال مسئله لردگان نشان داد این مسئله چه حساسیت بالایی دارد و پاسخگویی و شفافیت باید به عنوان راهکار اصلی در دستور کار قرار بگیرد.