در اردیبهشت ۱۴۰۲ بود که بار دیگر دو جوان به نامهای «یوسف مهراد» و «صدرالله فاضلی زارع» در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام شدند. جمهوری اسلامی اتهام این دو را «سبالنبی» خوانده بود. واقعیت آن بود که یوسف مهراد و صدرالله فاضلی زارع کانالی به نام «نقد خرافه و مذهب» را اداره میکردند. کانالی که همانگونه که از نام آن پیداست، نه کانالی توهینآمیز بلکه کانالی انتقادی بود. اما حتی اگر فرض بگیریم در این کانال به پیامبر اسلام توهین شده بود، باز آیا جمهوری اسلامی در بازداشت و اعدام این دو جوان ایرانی محق بود؟
سعید دهقان، وکیل دادگستری، به صراحت «سبالنبی» را «یک اتهام قرون وسطایی» مینامد.
او در توییت خود، اعدام این دو جوان را شبیه به یک «قتل» برای «ابراز عقیده» دانست.
نکته جالب توجه که در توییت این حقوقدادن وجود دارد کاربرد طعنهآمیز «وکیل تسخیری» است که در نسبت جمهوری اسلامی با پیامبر اسلام به کار برده است.
به عبارت سادهتر میتوان خطاب به جمهوری اسلامی گفت فرضا که این دو جوان به پیامبر اسلام توهین کرده بودند و توهین به پیامبر، یک گناه باشد؛ مگر شما وکیل وصی پیامبر هستید؟
اما متاسفانه در ایران، قانون مجازات اسلامی حاکم است و این قانون در مجازاتهای غیرانسانی و ناقض حقوق بنیادین انسانها، صریح است.
به عنوان نمونه در همین مسئله مربوط به سبالنبی در ماده ۲۶۲ از قانون مجازات اسلامی به صراحت آمده است که هر کس به پیامبر اسلام یا دیگر انبیا عظام الهی دشنام دهد، سبالنبی کرده است و حکم او اعدام است.
اتهام سبالنبی و مجازاتی که جمهوری اسلامی برای آن تعیین کرده است نه تنها ضد حقوق بشر است بلکه برخی از روحانیون مسلمان و مسلمانان مشهور نیز مخالف آن است.
به عنوان نمونه در خرداد ۱۳۹۱ افرادی مانند عبدالعلی بازرگان، محسن کدیور، صدیقه وسمقی و حسن یوسفی اشکوری، از چهرههای جریان موسوم به روشنفکری دینی، با امضای نامهای به صراحت بر حقوق بشر تاکید کردند و مجازات اعدام به علت توهین به پیامبر اسلام را رد کردند و حتی آن را موجب «وهن اسلام» دانستند.
آنها در بخشی از نامه خود که خطاب به مراجع تقلید حامی سبالنبی نوشته شده بود اینگونه نوشتند: «حکم به مهدورالدّم بودن افراد به اتهام ارتداد یا سبّالنبی فاقد مستند معتبر شرعی از کتاب و سنت و اجماع و عقل است؛ بلکه خلاف قرآن و عقل بوده و به دلیل مفاسد متعدد مترتب بر آن، یقینا موجب وهن اسلام است.»
بدون تردید میتوان ایرانی داشت که در آن هیچ گاه شاهد مجازات افراد به واسطه بیان باورهایشان نباشیم. این ایران دور از دسترس نیست وقتی بخش بزرگی از ملت ایران به حقوق بنیادین انسانها باورمند هستند.