Search

English

تصاویری شکوهمند در آینه یک فاجعه

 شاید برای مخاطبی که اخبار مناطق زلزله زده در غرب کشور را پیگیری می کند و آوارگی و بی خانمانی مردم زلزله زده را می بیند، عجیب نباشد که بشنود «شهرام ناظری» خواننده برجسته موسیقی سنتی که خود از اهالی کرمانشاه است تصمیم گرفته است با همراهی گروه کامکارها، یک کنسرت موسیقی برپا کند و عواید آن را به زلزله زدگان اختصاص دهد. چه آنکه از چهره ای چون شهرام ناظری و نیز گروه کامکارها که خود از آن دیار هستند، این انتظار می رود. اما اگر شرایط سخت اقتصادی و تامین معیشت در ایران امروز را در نظر بگیریم، آنچه پیگیران امور و اخبار را غافلگیر کرد، حجم واکنش و همدردی عمومی در سطح کشور نسبت به زلزله زدگان بود.

درواقع، شاید به جرات بتوان گفت زمین لرزه سنگین در مناطق غربی کشور و خصوصا در استان کرمانشاه، فضای عمومی کشور را متاثر از خود کرد. زمین لرزه ای که موجب جان باختن، مجروحیت و بی خانمانی بسیاری از شهروندان نقاط زلزله زده شد. آمار رسمی حاکی از نزدیک به ۵۰۰ جانباخته بر اثر زمین لرزه است اما نماینده کرمانشاه می گوید رقم جانباختگان فراتر از این اعداد است و و از بیش از ۱۰۰۰ کشته سخن می گوید. به هرروی، حجم این فاجعه بسیار دردناک بود و در متن و حاشیه، اتفاقات تلخی رخ داد که برخی از آن ها در اظهارات «احمد صفری» – نماینده کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی – آمده است؛ اما – همانطور که در بالا آمد -نوع واکنش شهروندان سایر نقاط ایران به این عزای ملی در جای خود بسیار جالب توجه و نکته آموز بود.

زلزله در مناطق غربی کشور، بسیاری از شهروندان را به مصیبت بی خانمانی مبتلا کرد

نمود همبستگی در لابلای آوار

درواقع، بسیج گسترده و خودجوش عمومی برای کمک به زلزله زدگان، آن هم در کشوری که به گفته مقامات رسمی بیش از ۱۲ میلیون فقیر مطلق دارد، از چشمگیرترین تصاویری بود که نور امید و شوق همبستگی را در دل مخاطبان همدل می تاباند. درواقع به نوعی می توان گفت در کمک به مردم داغدار و زلزله زده، مردم از حکومت سبقت گرفتند. «افشین عبداللهی» – مسئول یکی از کمپین‌ های امدادرسانی مردمی –در یک گفتگو صراحتا گفت:‌ «ما تاکنون دولتی ها را در این منطقه ندیده ایم و همه کمک هایی که می بینید کار مردم است.» کمک هایی که به گفته او از کردستان، تهران، آذربایجان و اصفهان راهی مناطق زلزله زده شده بود.

اما شاید یکی از برجسته ترین تصاویری که در شبکه های اجتماعی پخش شد، نامه بی نامی بود که یک شهروند سنندجی بر روی کمک های ارسالی خود نصب کرده بود و در آن خطاب به زلزله زده ها نوشته بود: «شرمنده شما هستم. هنوز حقوق نگرفته ام. اما برایتان خرما و همه لباس‌های زمستانی‌ ام (جز دو ژاکت که برای خودم کنار گذاشته ام) را می فرستم.» شور امداد ملی به هموطنان، حتی در بین خود زلزله زده ها نیز نمود داشت. در یکی از ویدئوهایی که از مناطق زلزله زده پخش شده است، زنان جوان زلزله زده ای را می بینیم که علی رغم ویرانی خانه و کاشانه خود، با امدادگران در حال بحث هستند تا آنان را قانع کنند که کمک ها را برجای آنان به روستاهای دیگر در اطراف «دشت ذهاب» بفرستند که از کانون های اصلی زلزله بودند و ویرانی بیشتری دارند.

عروس و دامادی سردشتی که کادوهای عروسی خود را به مصیبت‌ دیدگان هدیه کردند، مادر یک جانباخته اصفهانی جنگ ایران و عراق که پس انداز ۳۰ میلیون تومانی خود را به مردم زلزله زده بخشید، زوجی از اهالی کامیاران کردستان که حلقه های ازدواج خود را به زلزله زدگان هدیه کردند، کودکی که بیست هزارتومان پول نقد با یک ماشین کوچک اسباب بازی را به مناطق زلزله زده ارسال کرد و در نامه اش به بچه های کرمانشاه از «هدیه ناقابل»خود عذرخواهی کرد، ویدئوهای مختلفی که برای «مسیح علی نژاد» و کمپین «چهارشنبه های سفید» فرستاده شده بود و تلاش شهروندان شهرهای مختلف ایران برای جمع آوری کمک ها را نشان می داد، دختران دبستانی که پول های خود را روی هم ریختند و از «هموطن کردزبان» خود عذرخواهی کردند اگر کمک هاشان« کم» است، تنها و تنهانمونه های کوچکی از امواج محبت و سخاوت ایرانیان نسبت به هموطنان زلزله زده خود بودند.

 دختران دبستانی که به «هموطنان کردزبان» خود کمک کردند

نقش زرتشتیان و مهاجران افغانستانی در کمک به زلزله زدگان

اقلیت های دینی و مهاجر نیز در این میان سویه انساندوستانه خود را به نمایش گذاشتند. انجمن زرتشتیان یزد در کمک به زلزله زدگان بسیار فعال ظاهر شد و به جمع آوری کمک ها برای ارسال به مناطق زلزله زده پرداخت.این انجمن جدای از جمع آوری کمک ها، همچنین اعلام کرد که فروش بلیت های سه روز آتشکده یزد و هزینه برگزاری هفدهمین سالگرد روانشاد ارباب فریدون زرتشتی را به زلزله زدگان کرمانشاه اختصاص خواهد داد. جالب آنکه «سپنتا نیکنام» رییس این انجمن است. همان جوانی که به علت زرتشتی بودن و با نظر شورای نگهبان و به حکم دیوان عدالت اداری، عضویتش در شورای شهر یزد تعلیق شد. انجمن زرتشتیان یزد نشان داد که نامردمی حکومت اسلامی را به نام مردم مسلمان نمی نویسد.

مهاجران افغانستانی مقیم ایران نیز کمک های خود را برای زلزله زدگان کرمانشاه ارسال کردند. اقلیت مهاجر افغانستانی در ایران سال هاست که از بدیهی ترین حقوق خود محروم هستند. حتی شناسنامه برای فرزندان متولد آن ها در ایران صادر نمی شود و سال هاست با مشکلات فراوانی در زمینه کار و اقامت روبرو هستند و این جدای از کلیشه های آزاردهنده و تحقیرآمیز علیه آنان است.اما با این حال آن ها که خود به خوبی با درد بی خانمانی و آوارگی آشنا هستند، و کشورشان سال ها با مصیبت و بحران دست به گریبان بود، درد را خوب می شناسند و رنج همنوع خود را تاب نیاوردند. آن ها محموله‌ هایی شامل مواد غذایی و دارویی و تجهیزات امدادی را به کرمانشاه ارسال کردند.

 آتشکده زیر نظر انجمن زرتشتیان یزد اعلام کرد که در آمده بلیط فروشی سه روز خود را به زلزله زدگان اختصاص خواهد داد

خدشه جدی در اعتماد بین ملت و حکومت

اما پدیده نکته آموز این امداد ملی در آنجا بود که شهروندان بیش از آنکه به نهادهای دولتی اعتماد کنند، خود آستین همت را بالا می زدند و کمک ها را بار کامیون و خاور و وانت می کردند و به مناطق زلزله زده می رفتند. اگرچه این مساله خود می تواند ناهماهنگی های جدی در جریان ساماندهی کمک ها بیافریند، اما نشان از آن نیز دارد که در اعتماد بین ملت و حکومت، خدشه جدی وارد است. این پدیده تا آن حد نمود داشت که از مقامات شنیده می شد که کمک های خود را به نهادهای دولتی بفرستند تا درباره چگونگی توزیع آن، تصمیم گرفته شود؛ خواهشی که کمتر شنونده ای داشت.

«صادق زیباکلام» – استاد دانشگاه تهران – در توییتر خود شماره حسابی اعلام می کند به گمان اینکه بتواند ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان پول جمع کند تا بتواند برخی نیازها را پوشش دهد. اما در کمتر از ۴۸ ساعت، کمک ها از مرز نیم میلیارد تومان می گذرد. مساله ای که به گفته خودش او را «شوکه» کرده بود. او به نکته ای بسیار جالب درباره کیفیت و کمیت مبالغ ریخته شده به حساب شخصی خود اشاره می کند:‌«نکته‌ای که شاید به لحاظ جامعه‌شناسی جالب باشد این است که هفتاد درصد پول‌ها از پنج تا پنجاه هزارتومان است. این نشان می‌ دهد اکثر افرادی که دارند کمک می‌ کنند، مرفه نیستند، البته مرفه‌ ها هم بوده‌ اند. شاید یک دو جین پانصد هزارتومان داشتیم. یک میلیون و دو میلیون هم داشته‌ ایم، اما اگر اشتباه نکنم بیشترین رقمی که واریز شده، یک رقم دومیلیون و پانصد هزارتومان است و کمترین رقم پنج هزارتومان است. نکته‌ ای که خیلی آدم را تکان می‌ دهد، اقبال و اعتماد عمومی است.همین موضوعی که باعث شده خودم راهی کرمانشاه بشوم.»

اما هرچه این اعتماد به شخصیت های مشهور مستقل و محبوب وجود داشت، به نهادهای حکومتی وجود نداشت! «ناصر کرمی» – استاد محیط زیست در نروژ – در مطلبی که در این باره در فیس بوک خود نوشت، چنین وضعیتی را به یک «رفراندوم» تشبیه کرد و نوشت: «رفراندوم؟ همین خودش یک رفراندوم است: توده مردم و خیرین و سلبریتی ها از صغیر و کبیر هرکس خواسته کمکی بکند خودش آن را بار کامیون کرده و برده است به کوهستان های کردستان و کرمانشاه…جنبه سیاسی – اجتماعی موضوع واقعا تکان دهنده است: بلااستثنا همه دارند به نهادهای حکومتی، حتی هلال احمر که به واقع حکومتی نیست می گویند تو ناپاک تر و غیرقابل اعتمادتر از آن هستی که حتی بطری آب معدنی زلزله زده را دست تو بدهیم. اینطور مطلقا بریده از مردم آیا حکومتی هست؟»

پیامی از یک شهروند شیروانی روی اقلام ارسالی خطاب به اهالی حکومت!

رضایت مردم زلزله زده از امداد ارتش به آنان

دیگر پدیده ای که در جریان کمک رسانی به مردم زلزله زده بسیار چشمگیر بود، برجستگی نقشی بود که ارتش بازی کرد. وقتی «حسن روحانی» به عنوان رییس جمهور در جمع مردم زلزله زده حضور پیدا کرد و در بخشی از سخنرانی کوتاه خود از سپاه و بسیج و ارتش به عنوان نیروهای مسلحی که به مردم یاری رساندند تشکر کرد، مردمی که در آنجا جمع شده بودند، فریاد زدند: «فقط ارتش، فقط ارتش». واکنشی معنادار که نشان از حسن نظر زلزله زدگان به نوع فعالیت نیروهای ارتشی در جریان کمک به مردم زلزله زده بود. درواقع، واقعیت گزارش هایی که از مناطق زلزله زده می رسید نیز حکایت از آن داشت که نیروهای ارتش در کمک رسانی به مردم زلزله زده دریغ نکردند.

ماموستا «ملا واحد توفقی» از جمله شخصیت های محلی سرپل ذهاب در گفتگویی که ویدئوی آن در رسانه های اجتماعی به صورت گسترده پخش شد، از نقش مثبت نیروهای ارتش در جریان کمک به زلزله زدگان می گوید و تاکید می کند ارتشی ها حتی غذاهای خود را در میان مردم توزیع کردند و روستاها را رصد کردند و پادگان های خود را برای مجروحین خالی کردند تا در آنجا مداوا شوند. به گفته او، وقتی مردم این همدلی را از ارتش دیدند، مصیبت شان کاسته شد و به زندگی امیدوارتر شدند.

نقش مثبت ارتش در جریان زلزله در مناطق غربی کشور، چشم ناظران رسانه ای را نیز گرفت و حتی برخی رسانه های داخل کشور نیز به فعالیت برجسته ارتش در این مساله اشاره کردند. وبسایت «فرارو» در این زمینه و با مقایسه عملکرد ارتش با برخی ارگان های دیگر نوشت: «نیروهای ارتش پس از حادثه همه جانبه وارد میدان شدند و توانستند عملکرد قابل قبولی را به نمایش بگذارند. ارتش با ایجاد مسیر هوایی در روز اول توانست ۶۰۰زخمی را از مناطق زلزله زده انتقال دهد. در تمام تصاویر منتشر شده حضور نیروهای ارتش بسیار پررنگ است.»

نقش نیروهای ارتشی در کمک به زلزله زدگان چشمگیر بود 

ورزشکاران؛ آبرویی که از مردم کسب شد و برای آنان خرج شد

وزرشکاران ایرانی نیز در این میان از شهرت و محبوبیت ملی خود مایه گذاشتند و به کمک زلزله زدگان شتافتند. علی دایی با انتشار یک ویدئو در صفحه خودش از تهیه و ارسال کمک به مناطق زلزله زده خبر داد. بسیاری از کسانی که به علی دایی اعتماد داشتند، کمک های خود را به او ارسال کردند و او با حجم عظیمی از کمک ها، خود نیز راهی مناطق زلزله زده شد. «مهدی مهدوی کیا» دیگر فوتبالیست محبوب ایرانی، در اینستاگرام خود نوشت که در حال جمع آوری کمک های مالی همراه با بعضی از فوتبالیست های مشهور اروپایی ست.

برخی از ورزشکاران نیز دست به کمک هایی زدند که واکنش های جهانی در پی داشت. «کیانوش رستمی» قهرمان کرمانشاهی وزنه برداری ایران که مدال طلای المپیک ریودژانیرو در سال ۲۰۱۶ را در کارنامه خود دارد، اعلام کرد مدال خود را برای کمک به زلزله زدگان به حراج می گذارد. رسانه «سی ان ان» نیز جریان حراج مدال طلای رستمی را در صفحه رسمی خود در توییتر منعکس کرد. رستمی همچنین با جمع آوری ۱۵۰ میلیون تومان پول نقد، به زادگاه خود، کرمانشاه نیز سفر کرد تا این مبلغ را به همراه کمک های غیرنقدی به زلزله زدگان اختصاص دهد.

 خبرگزاری معتبر «سی ان ان» خبر حراج طلای المپیک کیانوش رستمی برای زلزله زدگان را منعکس کرد

اما کیانوش رستمی تنها ورزشکاری نبود که یادگاری ارزشمند المپیکی خود را به حراج گذاشت.«مصطفی جوکار» برنده مدال نقره کشتی در المپیک ۲۰۱۶ نیز مدال ارزشمند خود را برای یاری رسانی به زلزله زدگان به حراج گذاشت. حتی «صباح شریعتی» کشتی گیر ایرانی و سنندجی که پس از نامهربانی ها و عدم دعوت به تیم ملی ایران، به تیم ملی کشتی جمهوری آذربایجان پیوسته بود و برای این کشور مدال برنز المپیک ۲۰۱۶ را به ارمغان آورد، اعلام کرد که مدال خود را به حراج خواهد گذاشت تا عوایدش به زلزله زدگان برسد.او خود را «سرباز کوچک» کشورش دانست و طی متنی که در این باره نوشت آرزو کرد که کاش می توانست کاری برای مردمش صورت دهد.

«ساره جوانمردی» – عضو تیم ملی تیراندازی جانبازان و معلولین – نیز که مدال طلای پاراالمپیک ۲۰۱۶ را در کارنامه خود دارد، مدال طلای خود را به حراج گذاشت تا عوایدش به زلزله زدگان برسد. جوانمردی در گفتگو با خبرگزاری ها درباره این تصمیم خود گفت: «پس از وقوع این حادثه و زمانی که دیدم جامعه ورزش کشور برای کمک به مردم زلزله‌ زده دست به کار شدند و هر یک به‌نوع خود کاری کردند، من هم فکر کردم که به‌عنوان یک ورزشکار پارالمپیکی چه‌کاری می‌ توانم انجام دهم و تصمیم گرفتم سهم کوچکی در این جریان عظیم داشته باشم.بر این اساس تصمیم گرفتم ارزشمندترین مدالم، یعنی مدال طلای بازی‌ های پارالمپیک ریو، را به‌نفع مردم آسیب‌ دیده در این حادثه تلخ به‌ فروش بگذارم و امیدوارم بتوانم اندکی از آلام این مردم مصیبت دیده را التیام بخشم.»

 ساره جوانمردی؛ قهرمان پاراالمپیک که طلای ارزشمند خود را برای زلزله زدگان به حراج گذاشت

انتشارات بیشتر ...