باز هم فاجعهای جبرانناشدنی آفریده شد و در آبان ۱۳۹۸ در منطقه بسیار محروم بشاگرد در استان هرمزگان، دو تن از دانشآموزان در هنگام «حمل» به مدرسه جان باختند. شاید تعبیر حمل در اینجا عجیب بهننظر برسد ولی واقعیت این است که براساس اصطلاح این گزارش وبسایت تابناک درباره این اتفاق تلخ، این دانشآموزان به مدرسه منتقل نمیشوند بلکه به مدرسه حمل میشوند.
یک وانت سایپا در حالیکه چند دانشآموز را در پشت خود حمل میکرد به علت نقص فنی در سیستم ترمز، یک ربع مانده به ساعت هفت صبح، دچار حادثه میشود و از میان دانشأموزان، دو دانش آموز جان خود را از دست میدهند و دیگر دانشآموزان نیز مصدوم میشوند. این اتفاق برای دانشآموزان روستای دستگرد رخ میدهد و نکته عجیبتر آنکه دانشآموزان حادثهدیده با خودروهای معمولی و عبوری به درمانگاهها منتقل میشوند نه با خودروهای مخصوص اورژانس.
مرگ دانشآموزان بر اثر کیفیت پایین سرویس حمل و نقل مدرسه یا استفاده از خودروهای غیرمجاز و نامناسب برای انتقال دانشآموزان، تبدیل به یک سریال تلخ در ایران شده است و طی سالهای اخیر، چندین نمونه از این اتفاقات تلخ رخ داده است. چنانکه در سال ۱۳۹۳ در استان کرمان، سه دانشآموز به علت تصادف وانت حامل ایشان جان باختند و چنانکه در سال ۱۳۹۶ سه دختر یک پدر از بلوچستان در روستایی از توابع نیکشهر، به علت تصادف وانت حامل دانشآموزان با یک کامیون، جان شیرین خود را از دست دادند. پدری که به گفته خودش چون دلش میخواست دخترانش درس بخوانند، وجهی به باجناق خود پرداخت کرده بود تا او با وانت خود، دخترانش را هر صبح به مدرسه ببرد. ولی روی چه اساسی، وانت باید خودروی انتقال دانشآموزان باشد؟!
برخی از خانوادههای محروم بلوچستانی حتی نمیتوانند ماهانه ۲۰ هزار تومان هزینه همین سرویسهای ناامن را بدهند
نکته نه چندان عجیب اینجاست که این اتفاقات اکثرا در مناطقی رخ میدهند که برخورداری بسیار پایینتری نسبت به دیگر مناطق ایران دارند و به عنوان نمونه، سیستان و بلوچستان از جمله استان هاییست که در این زمینه در صدر مناطقیست که دانشآموزانش با وسایل ناامنی همچون وانت به مدارس منتقل میشوند.
در حالیکه مسئول این وضعیت بسیار نامطلوب و فاجعهبار خود دولت است، انتقاد از این وضعیت حتی رسانههای دولتی را نیز برگرفته است و به عنوان نمونه سایت روزنامه دولتی «ایران»، به بازتاب سخنان معلمی به نام «عبید ملک رییسی» می پردازد که در سیستان و بلوچستان، تدریس میکند و درباره این وضعیت نامطلوب میگوید: « دانشآموزان و معلمان در برخی مناطق باید هر روز مسافت 30 کیلومتری را طی کنند در این مناطق سرویس استانداردی وجود ندارد و خانوادهها با افرادی حرف میزنند که وانت یا نیسان دارند چند خانواده با هم توافق میکنند و نیسان و وانت را بهعنوان سرویس انتخاب میکنند در برخی از جادهها راه خطرناک است و رانندگان هم توجهی به امنیت دانشآموزان ندارند و متأسفانه حالا شاهد هستیم که در این ماه چند دانشآموز به خاطر غیراستاندارد بودن سرویس جان خودشان را از دست دادند».
به گفته این معلم، برخی از خانوادههای محروم بلوچستانی حتی نمیتوانند ماهانه ۲۰ هزار تومان پول همین سرویسهای ناامن را بدهند و دانشآموز باید مسافتی طولانی به مدت چند ساعت را برای رسیدن به مدرسه طی کند یا پشت خودروهای سوختکش به مدرسه برود! به گفته او بر این اساس است که ترک تحصیل بین دانشآموزان و خصوصا دانشآموزان دختر در منطقه سیستان و بلوچستان بسیار زیاد است.
در نهایت چه کسی مسئول مرگ تلخ این دانشآموزان است؟
واقعیت این است که نهادهای دولتی متولی این مسئله، سعی میکنند از خود رفع مسئولیت کنند. چنانکه یک مقام وزارت آموزش و پرورش می گوید که بر اساس دستورالعمل اجرایی آیین نامه حمل و نقل دانشآموزان مسئولیت سرویسهای مدارس بر عهده وزارت کشور است و در روستاها این وظیفه به صورت مشخص بر عهده وزارت راه است ولی: «این چند سال گذشته وزارت راه با وزارت آموزش و پرورش همکاری لازم را نداشت و در برخی از شهرستانها و استانها شاهد استفاده از خودروهای بدون استاندارد بهعنوان سرویس مدارس هستیم. یک لیستی را به وزارت راه اعلام کردیم که این مناطق نیاز به سرویس مدارس دارند و باید خودرو استاندارد برای این مناطق تهیه شود که در این زمینه وزارت راه باید ورود کند».