در بخش اول کتاب «جمهوری» افلاطون، سقراط گفتوگویی دارد با تراسیماخوس در باب عدالت. در آنجا تراسیماخوس میگوید: «من ادعا میکنم عدالت آن چیزی است که برای قوی سودمند باشد … در هر کشور حق و عدالت آن چیزی است که برای حکومت آن کشور سودمند باشد و چون در همه کشورها قدرت در دست حکومت است از اینرو اگر درست بیاندیشی خواهی دید که عدالت در همه جا یک چیز بیش نیست: چیزی که برای قوی سودمند باشد.» (افلاطون، جمهوری، ترجمه دکتر رضا کاویانی، دکتر محمدحسن لطفی، کتاب نخست، ص ۲۸-۲۹)
عدالت در جمهوری اسلامی شاید نزدیکترین مصداق برای عدالت تراسیماخوسی باشد. عدالتی که همه ارکان حکومت از جمله قوه قضائیه از آن دم میزنند اما بیشک مراد از آن عدالت، نفع اقویا و قدرت حاکم است. از اینرو اگر کسی از کسان قدرت حاکمه دست به اختلاس و دزدی و غارت اموال عمومی بزند از آنجا که به قدرتمندان وابسته است مصون است؛ اما اگر کسی همین فساد و تباهی را آشکار کند مورد بازخواست قرار میگیرد و سر و کارش با بند و زندان میافتد چراکه «عدالت در همه جای (این مملکت) یک چیز بیش نیست: چیزی که برای قوی سودمند است.
آرش صادقی یکی از کسانی است که بر اساس اتهامات همین قوه قضائیه تراسیماخوسی محاکمه شده و بارها به زندان افتاده است. همسرش، گلرخ ایرایی نیز به خاطر نوشتن داستانی که هرگز منتشر نشده است به زندان افتاد و در اعتراض به این احکام ناعادلانه، آرش صادقی دست به اعتصاب غذا زد.
در عدالت تراسیماخوسی که دربردارنده نفع اقویا است، «تن» آخرین ابزاری است که زندانی برای فریاد مظلومیت و دادخواهی خود به آن متوسل میشود. از تن، سلاحی میسازد تا نشان بدهد چه میزان بر او ستم رفته است. از رساندن غذا به تن امتناع میکند که نامش اعتصاب غذا است تا به این وسیله فریاد برآورد که چه میزان به ناحق بر او ستم رفته است.
آرش صادقی، متولد سال ۱۳۵۸، فعال سابق دانشجویی که در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته فلسفه تحصیل میکرد به دلیل باورهای سیاسیاش از دانشگاه اخراج شد.
صادقی در پانزدهم شهریور ۱۳۹۳ به وسیله قرارگاه ثارالله اطلاعات سپاه بازداشت شد. او در دادگاهی به قضاوت قاضی صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ۱۵ سال زندان محکوم شد. اتهام او اجتماع و تبانی علیه نظام، توهین به آیتالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه غیرقانونی بود.
آرش صادقی از سال ۱۳۸۸ نیز بارها دستگیر شد و ماههای متمادی در انفرادی و تحت بازجوییهای سخت و جانفرسا قرار گرفت.
یک بار که ماموران امنیتی در سال ۱۳۸۹ برای دستگیری آرش صادقی به منزل آنها هجوم بردند مادرش دچار حمله قلبی شد و چند روز بعد در بیمارستان درگذشت.
گلرخ ایرایی به دلیل نوشتن داستانی که هرگز منتشر نشده به زندان افتاد
صبح روز سوم آبانماه ۱۳۹۵، نیروهای امنیتی با شکستن در منزل گلرخ و آرش و بدون احضاریه کتبی او را برای سپریکردن حکم ۶ ساله بازداشت میکنند. سپس آرش در اعتراض به این رفتارهای نابخردانه و غیرقانونی با همسرش و بازداشت او، دست به اعتصاب غذا میزند؛ تا جایی که حالش وخیم میشود. آرش صادقی ۱۲ آذرماه ۱۳۹۵ به دلیل افت شدید فشار خون و «بالاآوردن لختههای خون» به بیمارستان منتقل میشود. این اتفاق در سیونهمین روز اعتصاب غذایش اتفاق میافتد.
یکی از نزدیکان او در گفتوگویی با هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گفت: «دیشب بر اثر افت فشار و حالت تهوع شدید و بالا آوردن لختههای خون به بیمارستان طالقانی منتقل شد. پزشکان بیمارستان طالقانی برای او که از مشکل شدید کلیوی و معدوی که همگی از عوارض اعتصاب غذا بوده، رنج میبرد، دستور انجام آندوسکوپی صادر کرده بودند. علاوه بر این، پزشکان توصیه کرده بودند که برای انجام عمل آندوسکوپی باید سرمتراپی انجام شود؛ زیرا بدن آرش در اثر اعتصاب غذا به شدت ضعیف شده و باید حین عمل آندوسکوپی بیهوش شود. که آرش با انجام سرمتراپی مخالفت کرده و صبح روز امروز به زندان بازگردانده شد.»
آتنا دائمی، گلرخ ایرایی، آرش صادقی
آرش صادقی به دلیل اعتراض به بازداشت همسرش و ستمی که بر او میرود دست به اعتصاب غذا زده است و قوه قضا و مسئولان امر بیتوجه به وضعیت وخیم او، آرش را به زندان برگرداندهاند.
آذرماه ۱۳۹۵ سازمان عفو بینالملل در بیانیهای وضعیت جسمی آرش صادقی را وخیم گزارش کرد: «سلامت آرش صادقی مدافع حقوق بشر زندانی در ایران وخیم است. وی از ۲۴ اکتبر در اعتراض به زندانی بودن همسرش گلرخ ابراهیمی ایرایی در اعتصاب غذا بهسر میبرد. همسر او نیز یک مدافع حقوق بشر است که به دلیل نوشتن داستانی در مورد سنگسار زندانی شده است.»
بیانیه سازمان عفو بینالملل به موارد پزشکی آرش صادقی از جمله تپش قلب، مشکلات تنفسی، افت شدید فشار خون، مشکلات گوارشی و کلیوی اشاره کرده بود. همچنین در این بیانیه آمده بود که آرش صادقی به دلیل فشار اعتصاب غذا بریدهبریده سخن میگوید. بسیاری از فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی با امضای نامههای مختلف و همینطور ضبط ویدئو اعتراض خود را به بازداشت آرش صادقی و گلرخ ایرایی ابراز کردند و از مجامع بینالمللی و داخلی خواستند که نسبت به وضعیت آرش صادقی حساس باشند. کاربران توییتر نیز هشتگ آرش صادقی را برای ساعاتی به ترند اول جهانی تبدیل کردند.
با اینهمه هیچ اتفاق مثبتی در روند حکم و درمان بیماری آرش رخ نداد. رفتهرفته وخامت حال او بیشتر شد؛ به طوری که وزنش ۱۷ کیلوگرم کاهش یافت.
این فعال مدنی سپس در نامهای سرگشاده به ذکر مستند موارد حقوقی نقضشده در فرایند بازداشت، بازجویی، تشکیل دادگاه و صدور حکم و سپس اجرای آن در پرونده همسرش پرداخت. نهایتا با انجام کارهای اداری مربوط به آزادی گلرخ ایرایی و آزادی او از بند نسوان زندان اوین، آرش با رسیدن به خواستهاش و با پذیرفتن سرم، پس از 72 روز اعتصاب غذا، در تاریخ ۱۴/۱۰/۱۳۹۵ به اعتصابش پایان داد.
چند روز بعد در تاریخ ۲۳ دیماه نیز پدر آرش در نامهای سرگشاده به علی خامنهای گفت که «جوان من دارد آب میشود» و خواستار انتقال پسرش به بیمارستان شد.
اگرچه مقامات قضایی تحت فشارهای بینالمللی اعلام کرده بودند گلرخ را آزاد میکنند و آرش را برای درمان به بیمارستان منتقل خواهد کرد؛ اجازه درمان داده نشد و گلرخ پس از ۱۹ روز آزادی موقت مجددا از سوی ماموران سپاه ثارالله بازداشت شد.
اسیران دیکتاتور (به یاد آرش صادقی)، طرحی از رضا عقیلی
آرش صادقی مهر ماه ۱۳۹۶ از بند امنیتی۳۵۰ اوین به زندان رجاییشهر منتقل شد. بند زندانیان سیاسی در زندان رجاییشهر فضای امنیتی شدیدی دارد و برخلاف آئیننامه زندانها، مجهز به چهل دوربین مداربسته و شصت و چهار سیستم شنود است.
نهایتا در اردیبهشت ۱۳۹۷ خبری منتشر شد مبنی بر اینکه آرش به بیماری «کولیت زخمی» یا «کولیت اولسروز» حاد مبتلا شده که در صورت درماننشدن بیماریاش احتمال ابتلا به بیماری سرطان روده بزرگ در او وجود دارد.
تیرماه همان سال نیز سعید ماسوری، از زندانیان همبند آرش، در نامهای از آسیبهای ناشی از دوران بازجویی آرش گفت که منجر به شکستهشدن بازو و کتف او شده و عدم معالجه و رهاکردنش در سلول انفرادی سبب شده به دلیل تکثیر بیش از حد و غیرعادی سلولی در ناحیه دچار شکستگی با نوعی تومور سرطانی مواجه شود که یک سال و نیم است از دردهای آن به خود میپیچد و بر اثر ضایعات ناشی از اعتصاب غذای طولانیمدت توان هضم هیچ غذایی را ندارد و وزنش به ۴۳ کیلو رسیده است.
آرش صادقی به دلیل محرومیت از درمان، دچار سرطان شد
روز شنبه، سوم شهریور ماه ۹۷، ابتلای آرش به سرطان از سوی پزشکان تایید شد. او به دلیل ابتلا به نوعی سرطان بدخیم به نام «کندروسارکوما» پس از کارشکنیهای بسیار، نهایتا در شهریور ۹۷ عمل جراحی شد. (کندروسارکوما، یکی از شایعترین تومورهای اولیه بدخیم استخوانی در سنین نسبتا جوانی است که در آن سلولهای بدخیم غضروفساز تولید تومور میکنند.)
پس از انجام عمل جراحی، علیرغم توصیه پزشک مبنی بر ۲۰ شب بستریبودن آرش، ماموران بلافاصله او را به زندان بازگرداندند. در نتیجه محرومیت آرش از درمان، دست او عفونت کرد و مسئولان هیچ توجهی به وضعیتش نکردند.
۲۲ مرداد ۱۳۹۸ نیز سازمان عفو بینالملل در بیانیهای اعلام کرد: «جان آرش صادقی، مدافع حقوق بشر زندانی، به دلیل محرومیت از معالجات بعد از عمل سرطان در معرض خطر قرار دارد. او به شدت بیمار است و با محرومشدن عامدانه و هدفمندانه از معالجات مربوط به سرطان، که درد و رنج فراوان او را موجب شده، تحت شکنجه قرار دارد.» پس از آن نیز مسئولان اجازه دسترسی آرش به خدمات درمانی را ندادند.
آرش صادقی در نهایت با توجه به بخشنامههای کاهش مجازاتهای حبس تعزیری در اردیبهشت ۱۴۰۰ با بدنی بیمار و تنی رنجور، از زندان آزاد شد.
از زمان آزادی تاکنون که در تابستان ۱۴۰۱ بسر میبریم، آرش صادقی علیرغم زندگی درون ایران و علیرغم فشار دستگاه سرکوب، شجاعانه به اطلاعرسانی پیرامون وضعیت زندانیان و فعالیتهای حقوق بشری ادامه میدهد.