Search

English

نمایشگاه کتاب تهران و حکایت کهنه توقیف و سانسور

توانا- نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران شعار امسال خود را «خواندن، گفتگو با جهان» انتخاب کرده است اما به نظر می‌رسد تیغ سانسور حکومتی آن اندازه سنگین است که در این گفتگو خلل جدی ایجاد کرده است. موج توقیف کتاب‌های داخلی و خارجی بار دیگر خبرساز شده است و رسانه‌ها از تعطیلی غرفه برخی انتشاراتی‌ها نیز خبر داده‌اند. همایون امیرزاده، مدیر کمیته رسیدگی به تخلفات ناشران، درباره جمع‌آوری کتاب‌ها در دو روز اول نمایشگاه کتاب می‌گوید: «در روز نخست ۲۶ اثر مورد توجه بازرسان ما قرار گرفت که پس از انجام بررسی‌های لازم، تعداد دو عنوان کتاب هر دو در حوزه روان‌شناسی جمع‌آوری شد، و بررسی ۱۴ عنوان دیگر هم‌چنان ادامه دارد. در روز دوم نمایشگاه نیز ۱۳ عنوان کتاب بررسی شده که سه عنوان به دلیل نداشتن مجوز و سه عنوان (یک مورد به دلیل داشتن محتوای طالع‌بینی و دو مورد هم به دلیل ترویج خرافات) “با توافق ناشر” جمع‌آوری شد.»

جمع‌آوری اشعار فاطمه اختصاری

یکی از کتاب‌هایی که از نمایشگاه کتاب جمع‌آوری شد، کتاب شعر فاطمه اختصاری، شاعر نوگرای ایرانی‌ست. مجموعه شعر او «منتخبی از شعرهای شاد به همراه چند عکس یادگاری» نام داشت. این کتاب به دلیل وجود اشعاری که شاهین نجفی، خواننده مشهور رپ ایرانی، آن‌ها را خوانده بود از نمایشگاه کتاب جمع‌آوری شد. همایون امیرزاده درباره جمع‌آوری این مجموعه شعر گفت: «تعدادی از شعرهای موجود در این کتاب از سوی برخی خوانندگان خارج از کشور خوانده شده است و لذا کمیته در این زمینه، تخلف را محرز دانسته است.» این در حالی‌ست که علیرضا اسدی، مدیر نشر نیماژ، که این مجموعه شعر را منتشر کرده است، انتشار آن دسته از اشعار در این کتاب را رد کرده و به صراحت گفته است که اشعار خوانده‌شده توسط شاهین نجفی در این کتاب موجود نیست.

برخی از رسانه‌های نزدیک به اصول‌گرایان می‌گویند در این کتاب اشعاری توهین‌آمیز درباره جنگ هشت‌ساله ایران و عراق وجود دارد. جنگی که حکومت ایران آن را دفاع مقدس می‌نامد. گفتنی‌ست در سال ۸۹ و در دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد نیز مجموعه شعر دیگری از فاطمه اختصاری جمع‌آوری شده بود. آن کتاب «یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب‌زمینی‌ها» نام داشت. قابل ذکر است که این شاعر جوان کاشمری به اتهام تبلیغ علیه نظام از نیمه‌های آذر تا اواخر دی ۱۳۹۲ در بازداشت به سر می‌برد و پس از آن با قید وثیقه دویست‌میلیون تومانی آزاد شد.

در سومین روز برپایی نمایشگاه کتاب تهران نیز دو کتاب از انتشارات روزنه جمع‌آوری شدند. یکی از آن‌ها کتاب‌ «من و سیمین و مصطفی» نوشته شیوا ارسطویی بود و دیگری کتاب «ملت‌ها چگونه شکست می‌خورند» که با ترجمه محسن میردامادی و محمدحسین نعیمی‌پور و با مقدمه علی‌رضا بهشتی به چاپ رسید. گفتنی‌ست مترجمان این کتاب از معترضان به انتخابات سال ۸۸ و بازداشتی‌های آن سال بودند که اکنون دوره محکومیت خود را در زندان طی می‌کنند و این کتاب را نیز در زندان ترجمه کردند.

 

نگاهی انتقادی به خمینی در بخش بین‌اللمل نمایشگاه کتاب!

یکی دیگر از کتاب‌های توقیف‌شده در نمایشگاه کتاب، کتابی بود که آرشین ادیب‌مقدم درباره آیت‌الله خمینی نوشته بود. این کتاب که انتشارات کمبریج آن را منتشر کرده بود و در بخش بین‌اللمل نمایشگاه کتاب تهران قرار داشت، «درآمدی انتقادی درباره خمینی» نام دارد. ادیب‌مقدم استاد دانشگاه مطالعات شرق‌شناسی و آفریقا در لندن است. علی فریدونی، مدیر کمیته نظارت و ارزیابی محتوایی بخش ناشران بین‌الملل نمایشگاه کتاب تهران، در این رابطه گفت: «این کتاب در فهرست کتاب‌های یکی از ناشران برای عرضه در نمایشگاه کتاب تهران وجود دارد که به ناشر اعلام شد حق عرضه آن را در نمایشگاه ندارد.»

علاوه بر این کتاب، بیش از ده کتاب خارجی دیگر نیز از بخش بین‌الملل نمایشگاه کتاب جمع‌آوری شدند. به گفته فریدونی برخی از این کتاب‌ها «فرقه‌گرایی و عرفان‌های کاذب» را ترویج می‌کردند و برخی دیگر نیز نام «خلیج فارس» را جعل کرده بودند. علی فریدونی درباره نوع نظارت بر کتاب‌های خارجی عرضه‌شده در نمایشگاه می‌گوید:«در نظارت محتوایی ملاک‌ها و معیارهای مشخص و معینی داریم و چنان‌چه کتابی در چهار زمینه اعتقادی، ارزشی، حکومتی و سیاسی مشکل‌دار تشخیص داده شود، همان قبل از ورود به نمایشگاه به ناشر تذکر داده می‌شود که این کتاب امکان عرضه در نمایشگاه را ندارد. هم‌چنین به کتاب‌هایی که ضربه‌زننده به حاکمیت ارضی و ملی باشند، تذکر داده می‌شود.»

کتاب‌هایی که پشت در نمایشگاه ماندند

البته برخی نویسندگان نیز در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب تهران از عدم صدور مجوز برای انتشار کتاب‌های خود می‌گویند. کتاب‌هایی که باید منتشر می‌شدند تا به نمایشگاه کتاب برسند اما سخت‌گیری‌های وزارت ارشاد مانع از این کار شده است. به عنوان مثال پیام یزدانجو، نویسنده و مترجم ایرانی ساکن پاریس با بیان این‌که شش سال است که کتابی از او منتشر نشده به سه کتاب از خودش اشاره می‌کند که اجازه انتشار پیدا نکرده‌اند و به نمایشگاه کتاب تهران نیز نرسیده‌اند. او در صفحه فیس‌بوک شخصی خودش نوشت: «سه کتاب آخرم، “سراشیب شرق: سروده‌های اکتاویو پاز”، “سیذارتا: چنین زیست بودا”، و “دهاماپادا: چنین گفت بودا” (یادگار سال‌های هندوستان، با همکاری مهدی جواهریان)، اجازه‌ی انتشار در ایران پیدا نکرده‌اند.» او در انتها اشاره کرد که با این حال دلش می‌خواهد که هم‌چنان برای خودش بنویسد.

صادق زیباکلام، نویسنده و استاد علوم سیاسی نیز از دیگر نویسندگان معترض است. او در صفحه فیس‌بوک شخصی‌اش نامه‌ای خطاب به علی جنتی، وزیر ارشاد دولت روحانی نوشت و با انتقاد از عدم چاپ دو کتاب خودش، از علی جنتی درخواست کرد ناممکن بودن چاپ کتاب‌های او را اعلام رسمی کند تا او با روشن شدن تکلیف کتاب‌هایش تصمیم بگیرد آن‌ها را در افغانستان یا کشور دیگری چاپ کند. دو کتابی که زیباکلام به آن‌ها اشاره می‌کند، یکی «الف مثل اصلاحات» و دیگری «تولد اسرائیل» نام دارد. زیباکلام در بخشی از این نامه که با کنایه و طعنه نیز آمیخته است چنین نوشت: «با توجه به برپایی ظفرمند نمایشگاه سالیانه کتاب گفتم شاید بعد از چهار سال انتظار، قمر طالع اقبال ناموافق “تولد اسرائیل” و “الف مثل اصلاحات” هم از نحوست عقرب به درآمده باشند. ظرف چهار سالی که تولد اسراییل در محاق پنجه عالم‌آرای دانش‌گستر و مَعدلتِ آثار ممیزی ارشاد گرفتار آمده، ده‌ها اثر و با احتساب آثار گذشتگان سخنی به اغراق نرفته اگر گفته شود که تاکنون صدها اثر پیرامون این موضوع در ایران به زیور طبع آراسته گشته‌اند. نمی‌دانم این چه خوفی می‌باشد که این یک اثر ممکن است در برابر آن صدها اثر از خود بر جای بگذارد؟»

حمله و برچیدن انتشاراتی‌های منتقد و مساله‌دار

البته تنها کتاب‌ها نبودند که مورد قهر مسئولین نمایشگاه کتاب قرار گرفتند. بلکه غرفه برخی انتشاراتی‌ها نیز در نمایشگاه کتاب تعطیل شد. انتشارات «حیان» متعلق به مهدی خزعلی از انتشاراتی‌هایی بود که در نمایشگاه بدان حمله شد و غرفه آن نیز تعطیل شد. محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران کشور، علت برچیده‌ شدن انتشارات مهدی خزعلی را «کم‌کاری نشر حیان در سال‌های گذشته و برای رعایت عدالت صنفی» می‌داند، اما مهدی خزعلی این ادعا را صریحا رد می‌کند و در یک گفتگو به خصومت شخصی علی جنتی، وزیر ارشاد جمهوری اسلامی با خودش اشاره می‌کند و این ادعا را مطرح می‌کند که دستور حمله و تعطیلی غرفه انتشارات او را شخص علی جنتی داده است. او در توضیحات بیش‌تر پیرامون برچیده شدن انتشارات حیان از نمایشگاه می‌گوید: «تا الان که با شما صحبت می‌کنم هیچ نامه‌ای به ما ندادند، هیچ اخطاری ندادند و هیچ دلیل مکتوبی دست ما نیست. حکم بدهید تا بتوانیم اعتراض و شکایت کنیم. در طول این شش سال یک نامه مکتوب از ارشاد نرسیده اما علت فقط همین است که می‌خواستند لجبازی کنند: لجبازی شخص آقای علی جنتی. من بیشتر مسائل را شخصی می‌بینم. کاری که ایشان کرد شخصی بوده، به‌دلیل اینکه [محمود] علوی، وزیر اطلاعات گفته [وزیر ارشاد] اول از ما خواست [غرفه حیان را برچینیم] اما گفتیم مسأله امنیتی نیست و دخالت نمی‌کنیم. این بود که خود آقای جنتی به حراست وزارت ارشاد دستور داده و در ‌‌نهایت صبح بدون اخطار قبلی حمله کردند. قریب ۲۰ نفر نیرو آمده بود و پلیس همراه‌شان بود که البته پلیس در درگیری‌ها دخالت نداشت. نیروهای حراست بودند و لباس شخصی‌هایی که به هر حال امنیتی برخورد می‌کردند.»

از دیگر انتشاراتی‌های برچیده‌شده نیز می‌توان از انتشارات «صبح فردا» نام برد که متعلق به آیت‌الله محمدرضا نکونام است و آثار ایشان را عرضه می‌کند. گرچه توضیحی رسمی درباره چرایی تعطیلی غرفه این انتشارات ارائه نشده است اما به نظر می‌رسد این تعطیلی به پرونده قضایی آقای نکونام در دادگاه ویژه روحانیت مرتبط است. آیت‌الله نکونام که از مدرسان حوزه علمیه قم است به دیدگاه‌های انتقادی مشهور است. از جمله او یک‌بار با انتقاد از نقش دولت درباره امر به معروف و نهی از منکر گفته بود: «در جامعه اسلامی اصلا نباید کار به جایی برسد که دولت امر به معروف کند، اگر به این نقطه برسیم مغلوب شده‌ایم. باید مردم زمینه‌های امر به معروف و نهی از منکر را اجرایی و عملی کنند؛ اگر مردم این کار را نکردند، یا مردم نخواستند، یا مردم لجبازی کردند که پای دولت پیش بیاید ما آن‌جا مغلوب شده‌ایم و نتیجه امر به معروف دولتی معکوس خواهد بود. اگر در یک جامعه دیدید که مردم نمی‌خواهند یا نخواستند و لجبازی کردند، دیگر دخالت دولت کار را درست نمی‌کند. دیگر امر به معروف نیست، بلکه اجبار و زور است.»

خط‌ قرمزهای نمایشگاه کتاب تهران

مسئولین نمایشگاه کتاب در روزهای ابتدایی نمایشگاه به لیستی از موارد ممنوعه اشاره کردند که به گفته آن‌ها وجود و طرح آن‌ها در یک کتاب، موجب جمع‌آوری آن کتاب خواهد شد. خوب است بر این دست موارد که به گفته همایون امیرزاده، رئیس هیات رسیدگی به تخلفات ناشران، جزء خط‌قرمزهای مسئولین نمایشگاه است، مروری کوتاه داشته باشیم:

با هرگونه کتابی که شامل مواردی علیه «قانون اساسی و انقلاب اسلامی، ایجاد خودباختگی در مقابل تمدن استعماری، ایجاد اختلاف و درگیری در میان طوایف قومی، اخلال در وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور» باشد، برخورد خواهد شد. کتاب‌هایی با محتوای «تمسخر و تضعیف غرور ملی، روح وطن‌دوستی و ترویج کتاب و اصول و مبانی صهیونیسم» و کتاب‌هایی که اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند، نیز نمی‌توانند در نمایشگاه عرضه شوند. «ترویج و تبلیغ الحاد و اباحه‌گری، تحریف یا انکار مبانی و احکام اسلام، مخدوش کردن چهره پیامبران، امامان و بزرگان دین، ترویج چهره‌های منحرف وهابیت، بهائیت و عرفان‌های کاذب» نیز از دیگر مسائلی‌ست که طرح آن‌ها در کتاب‌ها موجب جمع‌آوری آن‌ها خواهد شد. در حوزه فلسفه نیز کتاب‌های مروج «اندیشه‌های پوچ‌گرایانه،‌ سکولاریسم و اومانیسم افراطی، ترویج و تبلیغ فرقه‌های صوفیه و عرفان‌های شریعت‌ستیز و التقاطی، ترویج و تبلیغ موارد خرافی مثل رمل و اسطرلاب، کف‌بینی، جادو و سنگ‌شناسی» نیز جمع‌آوری می‌شوند. در حوزه علوم سیاسی، اجتماعی و تاریخی نیز «ترویج آرای گروه‌های محارب، غیرقانونی و ضدانقلاب و هم‌چنین دفاع از نظام سلطنتی و استبداد و تطهیر چهره منفی آن‌ها، تخریب،‌ توهین و اهانت به چهره‌های مؤثر انقلابی و مراجع تقلید» از خط قرمزهای مسئولین نمایشگاه کتاب تهران است.

به نظر می‌رسد لیست موضوعات ممنوعه و خط‌قرمزهای مسئولین نمایشگاه کتاب آن اندازه طویل و بلندبالا هست و آن اندازه قابلیت تفسیرپذیری بالایی دارد که جمع‌آوری کتاب‌‌های مختلف چندان عجیب نمی‌نماید. نکته عجیب اما آن‌جاست که بسیاری از کتاب‌های جمع‌آوری شده مجوز انتشار از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را دارند. اما پیدا نیست مسئولین نمایشگاه چه پاسخی برای این مساله دارند. این مساله که چرا کتابی که در بازار کتاب ایران به صورت قانونی و مجوزدار قابل عرضه است، در نمایشگاه کتاب قابل فروش و نمایش نیست.

 

انتشارات بیشتر ...