شاید کمتر خوانندهای این اقبال را یافته که مانند داریوش اقبالی در همه دوران فعالیت هنریاش در اوج باشد و در اوج بماند. داریوش متولد پانزدهم بهمنماه ۱۳۲۹ در تهران است. دوران کودکی داریوش در کرج و کردستان و میانه گذشت. اصلیت داریوش میانهای است. پدرش از ملاکان شهرستان میانه بود. داریوش اولینبار۹ سال داشت که در جشنی در مدرسهاش در شهرآرا بر روی صحنه رفت.
در همه دوران فعالیت هنریاش در اوج است
داریوش دوران دبیرستان را در دبیرستانهای فارابی در کرج و دبیرستان رازی در سنندج و آزادگان تهرانپارس گذراند. آشنایی داریوش با حسن خیاطباشی در سال ۱۳۴۹ باعث شد تا داریوش وارد دنیای هنر بشود. حسن خیاطباشی بازیگر، پیش از انقلاب در رادیو تلویزیون ملی فعالیت داشت. داریوش بیستسال داشت که با ترانه «به من نگو دوستت دارم» با آهنگسازی و ترانهسرایی «درویش مصطفی جاویدان» به خوانندهای شناختهشده تبدیل شد. درویش جاویدان با خواندن ترانههای مذهبی و در عین حال کوچهبازاری شناخته شده بود. پس از آن ترانه نبسته پیمان با شعری از علی گزرسز با نام هنری رها، بر شهرت داریوش افزوده شد. داریوش در گفتوگو با عنایت فانی، بیبیسی، میگوید که کارش را با ایرج جنتی عطایی و بابک بیات آغاز کرده است. داریوش تلاش کرد که اشعاری را برای ترانههایش انتخاب کند که مشکلات جامعه را بازتاب میدهند. او پیش از انقلاب به زندان افتاد؛ اما پس از آزادی از زندان به خواندن ترانههای اجتماعی ادامه داد و بسیاری از جمله خود داریوش بر این نظر هستند که انتخاب این اشعار در میزان محبوبیت عمومی داریوش نقش بسزایی داشته است. انقلاب ایران به ثمر نشست و داریوش به عنوان هنرمندی معترضی که به دنبال شرایط بهتر بود در آن زمان در انگلستان به سر میبرد. او شرایط را برای بازگشت به ایران مناسب ندید و در غربت سکنا گزید.
آشنایی با حسن خیاطباشی در سال ۱۳۴۹ باعث شد تا وارد دنیای هنر شود
داریوش اقبالی در همه سالهایی که خارج از ایران بوده است همواره دغدغههای اجتماعی و فرهنگی داشته است. او همواره سعی داشته است که به پناهجویانی که به دلایل مختلف مجبور شدهاند که از کشور خارج شوند، کمک کند. یکی از کارهای فرهنگی و اجتماعی که داریوش داشته است و بسیار مورد توجه واقع شده، تاسیس بنیاد آینه است. بنیاد آینه با هدف یاریرسانی به معتادان برای رهایی از اعتیاد تاسیس شد. داریوش که خود بیشتر سالهای جوانیاش را درگیر اعتیاد و مصرف مواد مخدر بوده است تصمیم میگیرد که اعتیاد را ترک کند. داریوش اقبالی درباره اعتیاد خود و انگیزه ترک آن چنین میگوید: «یکی از تفکرهایی که من داشتم این بود که من نباید معتاد بمیرم. معتاد مردن برای من به این معنی بود که اسم جالبی از خودم نمی گذارم؛بچههایم و خانوادهام هم حتی ممکن است از من رو برگردانند جامعه که به جای خودش. [میگفتند] معتاد بود مرد، آرتیست خوبی بود، خواننده خوبی بود. این برای من کافی نبود، این من را رنج می داد. نتیجتا فکر کردم شاید این بهبودی و اعتراف کردن یک جرقهای در یک نفر دیگر ایجاد کند ببیند داریوش ترک کرده است و توانسته است ترک کند و راه ترک کردن را هم دارد در برنامه های آموزشیاش می گوید، چرا من ترک نکنم. این نوع پیام رسانی کار کرده است. پس داریوش ترک کرده است پس من هم میتوانم ترک کنم. به خودم گفتم ببین من چه مصرف کننده ای بودم که طرف میگوید. …»
بنیاد آینه را با هدف یاریرسانی به معتادان برای رهایی از اعتیاد تاسیس کرد
گفته میشود بعد از تاسیس بنیاد آینه و تبلیغاتی که داریوش علیه اعتیاد به راهانداخت بیش از چهل هزار نفر اعتیاد را ترک کردهاند. داریوش در سال ۲۰۰۵ میلادی جایزه رون سیمونز و رو رونالد رایت به جهت حمایت از حقوق اقلیتها را از آن خود کرد. او همچنین تقدیرنامه شهرداری لسآنجلس را دریافت کرد. داریوش از سوی وزیر فرهنگ کانادا و همچنین از سوی وزارت فرهنگ سوئد لوح افتخار دریافت کرد.
در سال ۲۰۰۵ جایزه رون سیمونز و رو رونالد رایت را برای حمایت از حقوق اقلیتها دریافت کرد
داریوش علاوه بر خوانندگی در دو فیلم سینمایی نیز ایفای نقش کرده است. فیلم فریاد زیر آب، به کارگردانی سیروس الوند و فیلم یاران به کارگردانی محمد دلجو دیگر فیلمی است که داریوش در آن ایفای نقش کرده است. از معروفترین آهنگهای داریوش میتوان به سال ۲۰۰۰، ای عشق، شقایق، دستهای تو، وطن، زندونی و بوی خوب گندم اشاره کرد. داریوش هماکنون در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفرنیا در آمریکا ساکن است.